همسر ایده آل از دیدگاه خانم ها ! چه مردی باید باشد تا بتواند یک خانم را دلبسته خود کند ؟ با هم ادامه مطلب را بخوانیم . آهای آقایان، میدانید زنان تان از شما چه انتظاری دارند؟ تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟ این راهنمایی است که به شما میگوید همسرانتان چه توقعاتی از شما دارند و چگونه میتوانید همسری ایدهآل باشید.
1. به عواطف او احترام بگذارید
بگذارید گریه کند. زنان همیشه قدردان مردهایی هستند که به عواطف و احساساتشان اهمیت میدهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه میکند به او دستمال تعارف کنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه میشود.
2. اهمیت آنچه میپوشید
با نظر او لباس بپوشید. مدها میآیند و میروند اما توجه یک مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یک زن حائز اهمیت است. باید سعی کنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را میپسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواستهاش توجه کنید.
لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان میگویند این یکی از اولویتهای ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث میشود مردها قویتر و جالبتر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربانتر نشان دادن شما کمکی نمیکند.
3. از خودگذشتگی هیچ وقت از مد نمیافتد
یک مرد سنتی باشید. زمانی که پای عواطف به میان میآید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح میدهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی میتوانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابهجا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل میکنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.
4. اشتباهات خود را پنهان نکنید
شجاع باشید، اعتراف کنید. میخواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند که با ملاحظه و متفکر باشد، به خصوص وقتی میدانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه میتواند اعم از بدخلقی یا بیتوجهی به آنها به دلیل خستگی از کار باشد.
آنها مشتاقند ببینند که شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباهتان اعتراف کنید.
5. نقش حلال مشکلات را بازی نکنید
گوش کنید، راهحل ارائه ندهید. وقتی چیزی همسرتان را آزار میدهد او گوش شنوای شما را میخواهد نه نصیحت. مردها فکر میکنند باید همه چیز را حل کنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یک زن گوش سپردن به حرفهایش مانند معجزهای عمل میکند که به عمیقتر شدن رابطه کمک میکند.
6. سر تکان دادن کافی نیست
با دقت گوش کنید. خانمها واقعا دوست دارند بدانند که به حرفهایشان توجه میکنید. کافـی نیست سر تکان دهید و وقتی مکث میکنند منتظرند عکسالعمل شما همراه با توجه کامل باشد. مثلا اگر از کارفرمای خود شکایت میکنند دوست دارند چیزهایی از زبان شما بشنوند از قبیل: متاسفم که روز سختی داشتی یا چه بد، نگران نباش و… یادتان باشد سعی کنید در ارائه راهحل شتاب نکنید.
7. تقلید میتواند نشانه علاقه باشد
نشانه عشق را از یاد نبرید. همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقهاش را به شما نشان میدهد. مثلا او ممکن است غذایی را که باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقهتان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.
8. به یک بار گفتن اکتفا نکنید
چند بار بگویید، نه یک بار. بد نیست گاهی ویژگیهای فردی مثبت او را گوشزد کنید. مثلا از زیباییاش تعریف کنید و بدون اینکه به شما بگوید تغییرات ظاهریاش را تحسین کنید. تغییراتی از قبیل کاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند کوچک هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقهمند میکند.
9. از رابطهتان صحبت کنید
فرصتی برای صحبت فراهم کنید. وقتی او میخواهد سر صحبت در مورد روابطتان را باز کند لزوما قرار نیست مشکلی را مطرح کند. روانشناسان معتقدند که زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترک، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور کلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند که این نشانه خوبی است. یک صحبت صادقانه دونفره میتواند یک زوج را به هم نزدیکتر میکند.
10. با او چشم در چشم صحبت کنید
چشم در مقابل چشم. شما به عنوان یک مرد ممکن است ترجیح بدهید در کنار همسرتان نشسته و با او صحبت کنید اما او اغلب ترجیح میدهد با شما رودررو باشد. تماس چشمی در حین مکالمه باعث افزایش علاقه بین شما به عنوان یک زوج خواهد شد.
11. لحظه را از دست ندهید
گاهی شما فرمان را در دست بگیرید. نگذارید او همیشه پیشقدم شده و سرحرف را باز کند. اگر به شما فرصت صحبت کردن میدهد سعی کنید از آن استفاده کرده و بحث را هدایت کنید هرچند موضوع سادهای باشد. توجه به موضوع بحث و به نتیجه رساندن آن برای او بسیار حائز اهمیت است.
12. حفظ رابطه صمیمی اصلا سخت نیست
چرا شاعر نمیشوید؟ همسرتان همیشه خواستار محبت و عشق شماست. فرقی نمیکند 2 ماه از ازدواجتان گذشته باشد یا 20 سال. تقدیم یک شاخه گل، دعوت به یک شام ساده، چند بیت شعر، حتی اگر کلیشهای به نظر برسد باعث ایجاد صمیمیت بیشتر میشود.
به گفته روانشناسان زنان از ابراز علاقههایی اینچنین ساده لذت برده و قدردان آن خواهند بود و این قدردانی را همیشه ابراز خواهند کرد.
روزهای اول ازدواج همه چیز خوب است و شاد و آرام . اما پس از چندی رابطه به سردی میگراید . چرا ؟ برای هم تکراری میشویم . چرا ؟ روزهای اول ازدواجتان را بهخاطر آورید که چطور عاشق و دلباخته همسرتان بودید. حتی تصور دوری از همسرتان غیرممکن بود اما بعد از گذشت زمان این شیفتگی و علاقه کمرنگ شده است.
در این شرایط آیا شما جزو گروهی هستید که از این وضعیت به همسرتان شکایت میکنید؟ مطمئنا به همان میزان که همسرتان نسبت به روزهای اول ازدواج تغییر کرده است شما نیز تغییر کردهاید اما به جای شکایت و ناامیدی بهتر است بهدنبال اصلاح رابطهتان باشید.
شناسایی اولین مشخصه تغییر
یکی از دلایلی که باعث تکراری شدن رابطه شما با همسرتان میشود تغییر ظاهر شماست. در طول سالهایی که با هم بودهاید، آنچه مسلما تغییر کرده است ظاهر و قیافه شماست.
بنابراین برای جلوگیری از خستگی از وضع ظاهر باید به فکر تغییر آن باشید. آنچه را که روزی باعث شد به همسرتان علاقهمند و مجذوب او شوید را بهخاطر آورید و به تحسین آن مشخصهها در افکار خود بپردازید. از کلماتی که همسرتان را به وجد میآورد و شما را به یاد روزهای اول زندگی مشترکتان میاندازد، استفاده کنید.
روزهای شیرین دوران نامزدی خود را به یاد آورید که برای دیدن یکدیگر لحظه شماری میکردید.
خستگی زوجین از یکدیگر مشکلی است که درمان آن دوباره زنده کردن رابطه است. مشکلاتی که همسران در طول زندگی مشترکشان مواجه هستند را میتوان به چند دسته تقسیم کرد؛
خیانت، انجامندادن تعهدات تا کشمکش، حسادت و خودخواهی. اما خستگی زوجین از یکدیگر مسئلهای متفاوت است و بهطور واضح ارتباطی با جنگ و دعوا و خودخواهی بین زوجین ندارد.
چگونه بفهمید شوهرتان از شما خسته شده است؟
اگر متوجه شدید شوهرتان کمتر حرف میزند و به جای گذراندن وقت آزاد خود با شما، وقت خود را با دوستانش در بیرون از خانه میگذراند اکنون زمان آن رسیده که دست به کار شوید. اگر اوضاع را به حال خود رها کنید شاید روزی را ببینید که همسرتان وقت خود را با شخص دیگری میگذراند تا لحظهها برایش لذت بخشتر باشد. از خودتان شروع کنید.
اگر دیدید شوهرتان علاقهای به گذراندن وقت خود با شما را ندارد از خود سوال کنید چه چیزی باعث چنین عملی شده است، شاید به این علت است که شما غرق در مسئولیتهای خانه شدهاید. روزهای اول آشناییتان را به خاطر آورید زمانی که تازه ازدواج کرده بودید به چه اندازه از هم شناخت داشتید؟
قابل فهم است که تغییر در وضعیت خانواده نیاز به تغییر در اولویتها دارد؛ زمانی را در بیرون از خانه با همسرتان سپری کنید و لحظات لذتبخشی را با یکدیگر داشته باشید تا تاثیرش را ببینید.
به ظاهر خود اهمیت دهید
بسیار دیده میشود خانمها چند سال پس از ازدواج دیگر به ظاهر خود اهمیت نمیدهند و خود را رها میکنند. درحالیکه پس از ازدواج هم باید همیشه آراسته باشید و به ظاهر خود اهمیت دهید. برای رفتن به آرایشگاه برنامه هفتگی داشته باشید. سعی کنید از مدل موها و آرایش جدید استفاده کنید.
اگر توان مالی ندارید میتوانید خودتان به آرایش موهای خود بپردازید و لباسی زیبا به تن کنید. مطمئن باشید که همسرتان متوجه تغییر شما خواهد شد و شرایط از آن پس کمی بهتر میشود. ورزش کنید با ورزش نه تنها میتوانید به وزن ایدهآل خود برسید بلکه قلب و پوستی سالم خواهید داشت. وقتی شما احساس خوبی نسبت بهخود داشته باشید مطمئنا شوهرتان همین احساس را نسبت به شما پیدا میکند.
بهدنبال علائق مشترک باشید
تلاش کنید تمامی فعالیتهایی که از انجام آن با همدیگر در گذشته لذت میبردید را به خاطر آورید و آنها را تکرار کنید. اگر امکان پیادهروی در روزهای آخر هفته در کوه را ندارید به پیادهروی در پارک اطراف خانه خود بسنده کنید. بهتر است کاری که هردویتان از آن لذت میبرید، انجام دهید.
صمیمیتها را از نو زنده کنید
اگر همسرتان از اینکه از شما خسته شده است شکایت میکند، شاید منظور او از این شکایت این است که شوهرتان به صمیمیت بیشتری نیاز دارد. وقتی مسئولیتهای کاری و خانواده تمامی وقت شما را پر میکند نخستین چیزی را که تحتالشعاع قرار میگیرد روابط زناشویی شماست.
روابط زناشویی در زندگی مشترک بسیار مهم است و یکی از چند راهی است که میتوانید با آن صمیمیت را به زندگی خود بازگردانید.
دلایل همسرتان را جویا شوید
برخلاف تلاشهای شما برای بهبود رابطه، اگر همسرتان مانند گذشته از شما فاصله میگیرد و از بودن با شما خسته است، بهتر است با او مستقیما به گفتوگو بپردازید و از او صریحا سوال کنید چه چیزی موجب چنین تغییری در رفتار او شده است.
اگر میتوانید هردویتان با تلاش یکدیگر به تغییر شرایط بپردازید و جرقهای در رابطهتان ایجاد کنید. اگر همسرتان از جواب دادن به سوال شما خودداری کرد احتمالا مشکل جدیتر از آن است که فکر میکنید، در این صورت بهتر است با یک مشاور متخصص مشکل خود را در میان بگذارید.
نگران نباشید شاید روزهای سختی در کار خود گذرانیده است. اگر بر خلاف تلاشهایتان نتوانستید علت را جویا شوید اجازه ندهید این شرایط بر شما تاثیر بگذارد و ناامید شوید. فعالیت اجتماعی خود را ادامه دهید. افراد اجتماعی و با اعتماد به نفس همیشه مورد تایید و تحسین همسرانشان هستند، البته تلاش کنید تعادل را میان کار و زندگی مشترک خود رعایت کنید.
آیا شما از رابطهتان خسته شدهاید؟
خستگی از روابط در هر جایی ممکن است اتفاق بیفتد نه تنها در زندگی زوجین بلکه حتی در محیط کار. اگر شما هر روز کار یکسان و ثابتی را انجام دهید نه تنها تا حدی از آن کار خسته میشوید بلکه کارتان کیفیت مطلوب نخواهد داشت.
وقتی کار جدیدی را آغاز میکنید یا پیشرفتی در کارتان ایجاد میشود ناگهان نیروی تازه میگیرید. اگر رابطه با همسرتان برای شما خستهکننده شده است به جای اینکه به فکر شخصی دیگر بیفتید و بخواهید دیگری را جایگزین کنید، بهتر است تغییری هر چند کوچک در زندگیتان ایجاد کنید.
گاهی تنها با بیان احساسات و آرزوهایتان میتوانید تازگی به روابط ببخشید. روابط بسیاری وجود دارند که هر 2 در دل جمله - ای کاش… – را تکرار میکنند ولی هیچگاه این موضوع را برای همسرشان بازگو نمیکنند درحالیکه با گفتن آرزوها میبینید تا چه اندازه نقاط مشترکی بین شما وجود دارد.
اینکه شما بدانید از روابط خود خسته شدهاید اصلا خجالتآور نیست، آنچه باعث ناراحتی میشود و باید برای آن شرمنده شد، نپذیرفتن و آگاهی نداشتن از این خستگی است.
چطور به جای خستگی از روابط، آن را دوباره زنده کنیم؟
در 6 ماه تا یک سال اول زندگی مشترک همه چیز رمانتیک و عالی است اما با گذر زمان زندگی رنگ یکنواختی میگیرد اما این موضوع به این معنا نیست که شما دیگر عاشق هم نیستید و همانند روزهای دوران نامزدی از دیدن یکدیگر قلبتان به تپش نمیافتد و صدای قلبتان را نمیشنوید.
برای اینکه روابط خود را زنده و عاشقانه نگه دارید 2 راهکار به شما پیشنهاد میشود :
1. حرف یکدیگر را بشنوید
درست است که شما دوست دارید زمانی را تنها باشید اما باید زمانی را برای شنیدن حرف همسرتان در نظر بگیرید. این زمان میتواند موقع صرف شام یا هنگام شستن ظرفها یا قبل از خوابیدن باشد. یکی از راههایی که نشان میدهد همسرتان نزد شما دارای ارزش است گوش دادن به حرفهای اوست.
2. همسرتان را غافلگیر کنید
آخر هفته بدون برنامهریزی و اطلاع قبلی همسر خود را بیرون ببرید یا هدیهای هر چند کوچک به او دهید. این هدیه میتواند حتی یک شاخه گل باشد. خود را به جای همسرتان قرار دهید و از خود بپرسید اگر جای او بودم چه چیزی من را غافلگیر میکرد؟ این هدیه میتواند خاطرات زیبای گذشته را به یاد شما آورد.
آیا شما بر علائق خود سرمایهگذاری میکنید؟
هر کدام از شما این حق را در زندگی دارید که به فعالیتهای شخصی خود بپردازید. زمانی را صرف پیشرفت شخصی خود، علائق شخصی، سرگرمیها و دوستان خود کنید. به همان اندازه که نیاز به گذراندن وقت بیکاری خود با یکدیگر دارید باید وقتی را برای خود اختصاص دهید. با گذراندن وقت کافی با یکدیگر در پایان روز حرفی مشترک برای گفتن دارید که این خود روابط را بهبود میبخشد.
دفترچه یادداشتی برای ثبت وقایع تهیه کنید
رابطه بین زن و شوهر همانند یک گیاه است. اگر آب و غذا به آن نرسد از بین میرود. اگر هردوی شما بسیار مشغله دارید که این درگیری میتواند کاری، علائق شخصی یا کارهای فرزندانتان باشد در این بین سعی کنید زمانی را به نوشتن خاطرات مشترکتان در یک دفترچه با یکدیگر صرف کنید.
حتی میتوانید هر 2 هفته یکبار در یک عصر زیبا که هردویتان باهم هستید این کار را انجام دهید. برای اینکه رابطهتان را تازه نگه دارید هرازگاهی به انجام کارهایی بپردازید که غیرمعمول است.
بعد از ازدواج زندگی و شکل آن مسیر تازه ای را طی میکند و اگر هنوز هم عادت های دوران مجردی را داشته باشیم باعث بوجود آمدن مشکل خواهد شد.عادت هایی مثل رفیق بازی. در مقوله ازدواج، شرط لازم یک بلوغ و پختگی عاطفی است که به همسران کمک میکند تا همواره در مسیر زندگی زناشویی مرزهای آن را رعایت کنند؛ یعنی زن و شوهر بایستی بتوانند یک هویت زوجی شکل بدهند.
لازمه شکلگیری این هویت زوجی هم بالطبع این است که فرد (زن یا شوهر) بتواند از خودخواهیهای دورهی مجردی دست بردارد. اگر این هویت شکل نگیرد افراد دچار چنین مشکلاتی میشوند.
سلام. دختری 31ساله هستم حدود یکسال ونیم هست که با همسرم که یک سال از من بزرگتر هست ازدواج کرده ام / ما همدیگرو واقعا دوست داریم و لحظه ای تحمل دوری همدیگرو نداریم ولی وقتی باهم هستیم همش با هم مشاجره و دعوا داریم .
نمیدونم چرا ولی حرف همو نمیفهمیم . شوهرم به شدت به یکی از دوستان خود وابسته هست و هر جا که تصمیم میگیری بریم پیشنهاد میدهد که او هم باشد و این موضوع بیشتر باعث اختلاف ما میشود . من دوست ندارم همه جا با دوست شوهرم باشم و دوست دارم یک مسافرت دو نفره هم داشته باشیم ولی شوهرم اصلا اعتقاد به مسافرت یا مهمانی دونفره ندارد.
شرایط زندگی من طوری هست که از خانواده ام جدا هستم و چون تنها هستم و کارمند و در روزهای عادی فقط شبها همسرمو میبینم ، دوست دارم روزهای تعطیل با همسرم باشم ولی وی این با هم بودن را دوست ندارد
و ترجیح میدهد در روزهای تعطیل هر کس برای خود برنامهای جدا داشته باشد و حتی به من پیشنهاد میدهد که دوستانی برای خودم پیدا کنم و با آنها زمانم را بگذرانم / لطفا راهنماییم کنید.
پاسخ :
دکتر سید محمد بهشتیان روانشناس مرکز مشاوره بیدار در پاسخ به این سوال نوشت: در ابتدا لازم است به این نکته اشارهکنم که در مقوله ازدواج، شرط لازم یک بلوغ و پختگی عاطفی است که به همسران کمک میکند تا همواره در مسیر زندگی زناشویی مرزهای آن را رعایت کنند؛
یعنی زن و شوهر بایستی بتوانند یک هویت زوجی شکل بدهند. لازمه شکلگیری این هویت زوجی هم بالطبع این است که فرد (زن یا شوهر) بتواند از خودخواهیهای دورهی مجردی دست بردارد. در مورد مسئلهی پیشآمده برای این خانم باید گفت با اینکه همسرشان ازدواجکردهاند، ولی مثل یک فرد مجرد رفتار میکند.
به نظر میرسد همسرشان ویژگیهایی لازم برای شکل دادن به یک هویت زوجی را ندارند؛ یعنی اینکه زن و شوهر واقعاً احساس کنند که زن و شوهر هستند و در مقابل هم مسئولیت و تعهد دارند.
نشانه هایی مثل اینکه ایشان کمتر دوست دارند با خانمشان باشند و همیشه ترجیحشان این است که دوستشان هم حضورداشته باشد و تمایل بهتنهایی در روزهای تعطیل، میتواند نشاندهندهی عمق شکاف مرز و هویت زوجی و هویت زناشویی باشد که در ایشان ایجادشده است.
لازم به ذکر است که این هویت زناشویی، بسته به توان ظرفیت شناختی و ویژگیهای روحی و روانی متفاوت افراد برای بعضی از افراد ممکن است دیرتر شکل بگیرد یا حتی در برخی از افراد بهسختی شکل بگیرد و اتفاقا منبع خیلی از مشکلات زنوشوهری هم همین است. همین عدم شکلگیری هویت زوجی طرفین که میتواند منبع خیلی از طلاقها هم باشد.
بهطورکلی میتوان گفت شکلگیری این هویت زوجی-زناشویی، بخشی از آن شامل پختگی و بلوغی است که فرد در طول دورهی زندگی از والدین خودش میآموزد و بخشی از آنهم نیاز به درمان و مشاورهی رواندرمانی دارد. اتفاقا یکی از کارهایی که مشاورهی پیش از ازدواج انجام میدهد، همین است که به زن و شوهر کمک میکند بتوانند با کنار گذاشتن خودخواهیهای دورهی مجردی و حفظ حریم.
منظور از حفظ حریم این است که فرد بتواند پس از ازدواج ارتباطش را با کسانی که در خارج از رابطهی زوجی هستند، مدیریت کند. مثلاً در ارتباط با دوستان اینکه بتواند ارتباطش را بهطور محدود حفظ کند با دوستانش. البته این محدودیت به معنای حذف و قطع ارتباط نیست.
از نظر بنده این زن و شوهر بایستی که برای ترمیم رابطه و شکلدهی هویت و رابطهی درست و سازنده و ادامه زندگی به یک زوج درمانگر-رواندرمانگر مراجعه کنند؛
زیرا که هرچهقدر هم که این خانم اعتراضشان بهحق باشد، ولی اگر به همین صورت ادامه بدهند و بیشتر اعتراض کنند، ممکن است که همسرشان را بیشتر در جبهه قرار بدهند و این تصور را بری او به وجود بیاورند که میخواهد دوستش را دور کند.
بنابراین پیشنهاد کلی و اصلی بنده به ایشان همین است که با مراجعه به زوج درمانگر، بتوانند هر یک هویت زوجیشان را شکل بدهند. توجه داشته باشید که اگر این هویت از همین ابتدای زندگی شکل نگیرد، بعدها این عدم شکلگیری میتواند منبع تعارضات شدیدتری باشد.