هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

کمبود این مواد غذایی در جامعه رایج است

کمبود این مواد غذایی در جامعه رایج است 

مواد غذایی مورد نیاز بدن باید تامین شوند وگرنه سلامتی ما به خطر افتاده و دچار بیماری های متعدد خواهیم شد.کمبود برخی مواد غذایی در جامعه به شدت مشاهده میشود. بسیاری از مواد مغذی برای سلامتی لازم و ضروری هستند و امکان دریافت بسیاری از آنها از غذاها وجود دارد.

 

با این حال برنامه های غذایی معمول امروزی، فقیر از بسیاری از مواد مغذی هستند. در این مطلب به بررسی 7 ماده ی مغذی که کمبود آن بسیار شایع است می پردازیم.

 

1. کمبود آهن:

آهن ماده ی معدنی ای ضروری است که از اجزاء ضروری گلبول های قرمز خون، جهت اتصال با هموگلوبین و انتقال اکسیژن، می باشد.در حقیقت دو نوع آهن غذایی وجود دارد:

 

آهن هم: این شکل از آهن به خوبی جذب شده و تنها در غذاهای حیوانی یافت می شود و گوشت قرمز حاوی مقادیر بالایی از آن می باشد.

 

آهن غیر هم: این نوع از آهن بسیار رایج است و هم در غذاهای گیاهی و هم غذاهای حیوانی یافت می شود و به خوبی آهن هم جذب نمی شود.

 

کمبود آهن یکی از رایج ترین کمبود ریز مغذی ها در جهان می باشد که 25% افراد، تحت تاثیر کمبود آن هستند. این تعداد در سنین پیش از دبستان به 47% می رسد. در حالی که بسیاری از کودکان در این سنین از غذاهای غنی شده با آهن و یا غنی از آهن دریافت می کنند، بسیار در معرض این کمبود هستند.

 

30% از زنان در سنین باروری به دلیل از دست دادن ماهانه ی خون، کم خونی فقر آهن دارند و تا 42% از زنان باردار،از کم خونی فقر آهن رنج می برند.بعلاوه، کم خونی فقر آهن در گیاهخواران و گیاهخواران مطلق بسیار رایج می باشد. زیرا تنها منبع دریافتی آهن آنها، آهن غیر هم می باشد که میزان جذب آن بسیار کمتر از آهن هم است.

 

نتیجه ی معمول کمبود آهن، کم خونی است. تعداد گلبول های قرمز خون کاهش می یابد و بدن توانایی کمتری در حمل اکسیژن پیدا می کند.علائم رایج کم خونی فقر آهن عبارت است از: رخوت و سستی، خستگی، ضعف سیستم ایمنی، و نقص در عملکرد مغزی.

 

بهترین منابع غذایی آهن هم عبارت است از:

گوشت قرمز: 85 گرم از گوشت چرخ کرده، 30% نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

احشا: 81 گرم از جگر، بیش از 50% نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

حلزون های صدف دار و حلزون و صدف، تقریبا 50% نیاز روزانه به آهن را تامین می کنند.

 

کنسرو ساردین: 108 گرم از کنسرو ساردین، 34% از نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

بهترین منابع غذایی آهن غیر هم عبارت است از:

لوبیا ها: نصف فنجان لوبیا چیتی پخته، 33% از نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

دانه ها: مانند تخمه کدو و کنجد. 28 گرم از تخمه کدوی بو داده، 11% از نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

بروکلی، کلم پیچ و اسفناج: 28 گرم از کلم پیچ خام، 5.5% از نیاز روزانه به آهن را تامین می کند.

 

بنابراین، تا زمانی که کمبود آهن در بدن شما به قطع مشخص نشده، مکمل دریافت نکنید زیرا بیش بود آهن نیز خطراتی به دنبال دارد.از طرف دیگر، دریافت ویتامین c، سبب افزایش جذب آهن می شود. مصرف غذاهای حاوی ویتامین c مانند پرتقال، کلم پیچ و فلفل به همراه غذاهای غنی از آهن، به جذب حداکثری آهن در بدن کمک می کند.

 

2. کمبود ید

ید، ماده ی معدنی ضروری برای عملکرد طبیعی غده ی تیروئید و ساخت هورمون های تیروئیدی می باشد. هورمون های تیروئیدی در بسیاری از فعالیت های طبیعی بدن مانند: رشد، عملکرد طبیعی مغز، نگهداری استخوان ها دخیل می باشند. هورمون های رشد همچنین سبب تنظیم متابولیسم بدن می شوند.

 

کمبود ید، یکی از کمبود های رایج مواد معدنی در دنیا می باشد که حدود 3/1 از مردم جهان را درگیر کرده است.یکی از معمول ترین علائم کمبود ید، بزرگ شدن غده ی تیروئید است که به آن گواتر گفته می شود. همچنین سبب افزایش ضربان قلب، کوتاه شدن تنفس و افزایش وزن می شود.

 

کمبود شدید ید سبب علائم بسیار وخیمی در کودکان می شود که شامل عقب ماندگی ذهنی و رشد غیر طبیعی می باشد.

 

منابع غذایی ید عبارتند از:

جلبک های دریایی: 1 گرم از جلبک kelp، حاوی 460% – 1000% از نیاز به ید می باشد.

 

ماهی ها: 85 گرم از ماهی کاد پخته، 66% از نیاز روزانه به ید را تامین می کند.

 

لبنیات: 1 فنجان از ماست ساده، 50% نیاز روزانه به ید را تامین می کند.

 

تخم مرغ: یک تخم مرغ بزرگ، 16% نیاز روزانه به ید را تامین می کند.

 

این نکته را در نظر بگیرید که این مقادیر می تواند بسیار متفاوت باشد. ید معمولا در خاک و دریا یافت می شود. بنابراین اگر خاک فقیر از ید باشد، تمامی گیاهانی که در این خاک رشد می یابند نیز از این نظر فقیر می باشند. بسیاری از کشورها مانند کشور ما، مشکل کمبود ید را با اضافه کردن ید به نمک خوراکی حل کرده اند که به شکل موفقیت آمیزی، مشکل کمیود ید را حل کرده اند.

 

 


ادامه مطلب ...

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

انسان موجودی است بسیار حساس و همواره باید از لحاظ عاطفی و روحی مورده توجه قرار بگیرد.وقتی انسان احساس کمبود عاطفی دارد دچار افسردگی می شود و به ناچار مجبور هستند که این افسرگی را رفع کنند ،و حیوانات گزینه مناسبی است برای رفع افسردگی .

 

هنگامی که روان درمانان چاره‌ای نمی‌یابند، حیوانات می‌توانند به یاری انسان بشتابند، زیرا آن‌ها می‌توانند اعتماد افراد را به خود جلب کنند و آن‌ها را به خنده بیاندازند.

 

از این حیوانات بخصوص در خانه‌های سالمندان برای درمان کهن‌سالان استفاده می‌شود. سالمندان معمولا از ارتباط با حیوانات لذت می‌برند. چندی پیش سمپوزیمی در شهر‌ هانوفر آلمان به بررسی روان‌درمانی با کمک حیوانات اختصاص یافت.

 

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است درمان با حیوانات خانگی

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

گرچه هنوز مدارکی مستند که ثابت کند روان درمانی با کمک حیوانات در دراز مدت به درمان بسیاری از بیماری‌ها کمک می‌کند، به دست نیامده، اما این نکته مشخص است که حیوانات خانگی در سلامتی افراد خانه ‌نقش مثبتی دارند.

 

پژوهش‌های مختلف نشان داده‌اند که سگ و گربه‌های خانگی تاثیری مثبت روی سیستم قلبی و عروقی صاحبان آن‌ها دارند. صاحبان این حیوانات در شرایط استرس‌زا واکنش‌های مثبتی از خود نشان می‌دهند.

 

در کنار دوستان

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

تخصصان روان درمان بر این نظرند که تاثیر حیوانات خانگی بر افراد از آن جهت مهم است که آن‌ها خلاف انسان‌های نزدیک به افراد نه نصیحت می‌کنند، نه قضاوت.

 

حیوانات خانگی به افزایش خودآگاهی کودک می‌افزایند و به او کمک می‌کنند تا بتواند در شرایط مختلف نظر بدهد. در روسیه از روان درمانی با کمک حیوانات برای درمان کودکان معلول استفاده می‌شود.

 

روان درمانی با کمک اسب

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

روان درمانی با کمک اسب چیزی نیست جز یادگیری اسب سواری. تنها تفاوت آن با درس سواری منطبق کردن سوارکاری با خواست‌های فردی است که بر پشت اسب نشسته و دارای معلولیت است.

 

حرکات منظم اسب به هنگام حرکت به سوارکار بیمار منتقل و سبب آن می‌شود که گرفتگی‌های عضلانی موجود در بدن بیمار کاهش یابند.

 

درمان با کمک لاما

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

درمان معلولیت‌ها با لاما در آلمان افزایش می‌یابد. بیرگیت اپل – ویم‌اشنایدر، موسس مزرعه “اورندا” در ایالت بایرن آلمان در این باره می‌گوید: “لاما برای درمان بیماری‌های مربوط به ترس بسیار مناسب است.

 

این حیوانات وقتی کسی نامطمئن باشد احساس می‌کنند.” موسس مزرعه اورندا در ادامه می‌گوید که لاما حیوان کنجکاوی است و به سرعت با انسان الفت برقرار می‌کند.

 

 چرا نه؟

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

دانشگاه رژسوف در زمینه فناوری اطلاعاتی در لهستان ۳۸ آلپاکا از شیلی وارد کرده تا توسط آن‌ها به درمان کودکان معلول بپردازد.

 

مشخص است که به پژوهش زیادی برای اثبات تاثیرگذاری مثبت این حیوانات نیازی نیست. هر کس به این حیوانات بنگرد صاحب خلق‌و‌خوی‌ بهتری می‌شود.

 

حیوان بلندبالا

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

یک بار در ماه بیماران مرکز روان پزشکی‌ هانوفر با درمان‌گران خود به “پارک سرنگتی” در لونبورگر‌هایده می‌روند تا به زرافه‌ها غذا بدهند. محققان دانشگاه پزشکی‌ هانوفر می‌گویند این اقدام سبب آزاد شدن احساسات بیماران این مرکز روان‌پزشکی می‌شود.

 

یافتن شواهد

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

بیماران مرکز روان پزشکی در پارک سرنگتی در لونبورگر‌هایده از جمله به میمون‌ها نیز غذا می‌دهند. محققان دانشگاه پزشکی‌هانوفر در یک پژوهش پنج‌ساله دیدار بیماران مرکز روان پزشکی از پارک را همراهی می‌کنند.

 

آن‌ها می‌خواهند بفهمند آیا نزدیک بودن با حیوانات غریب می‌تواند به بهبود بیماری‌های روحی – روانی کمک کند یا نه.

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

شیوه درمان بحث‌برانگیز

شنا کردن با دلفین نیز از جمله راه‌های درمان بیماری‌ها به حساب می‌آید. گرچه این راه درمان بیماری از توجه زیاد کودکان برخوردار است، اما انتقادهای بسیاری را نیز به همراه آورده است. بسیاری از روان شناسان اعلام کرده‌اند که این روش نه تنها سودی در بر ندارد، بلکه برای بیماران خطرناک هم هست.

 

 هر حیوانی مناسب نیست

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

گرچه شنا در کنار دلفین‌ها می‌تواند برای بیماران روحی لذت بخش باشد، اما انجمن‌های حمایت از حیوانات مخالف چینن شیوه‌های درمانی هستند و بر این نظرند که این روش‌های درمان بیماران باید ممنوع شوند.

 

آن‌ها می‌گویند بدن این حیوانات به آب‌های گرم حوضچه‌های مخصوص تفریح در شهرها عادت ندارند و سبب می‌شوند این حیوانات به همین دلیل زودتر از موعد بمیرند.

 

ساده‌ترین راه غالبا بهترین راه است

 

آرامش روحی انسان ها از طریق حیوانات است

سگ و گربه در هر کشوری از جهان فراوان است و بیشتر این حیوانات در میان مردم زندگی می‌کنند. در چنین شرایطی این سئوال پیش می‌آید که چرا باید به دنبال دلفین و نهنگ رفت، وقتی حیوانات دیگری خصوصا گربه در کنارمان به وفور یافت می‌شوند.

 

 

 


ادامه مطلب ...

راز ازدواج موفق توجه به رعایت تناسب ها است

راز ازدواج موفق توجه به رعایت تناسب ها است

هر انسانی نیازمند ازدواج  است.برای اینکه یک زندگی موفق و خوب داشته باشیم باید احترام متقابل یکدیگر رعایت شود.و درک متقابل یکدیگر از هم باعث ایجاد زندگی موفق می شود.

 

نیاز به ازدواج در روان انسان‌ها وجود دارد؛ ما نیازمند به زندگی با جنس مخالف هستیم؛ نیازمند آنیم که تا زمانی که زنده‌ایم از تنهایی نجات پیدا کنیم.

 

اما ازدواج اگر در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینکه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم می‌زند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانه‌ای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملا تنها باشیم.

 

بنابراین، باید چهارچوب‌های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای بیولوژیک و روانی خود، پاسخ صحیح دهیم.

 

تناسب خانوادگی

به طور کلی، انسان‌ها در بستر خانوادگی شکل می‌گیرند. چهارچوب خانواده و آنچه که به‌عنوان شکل‌گیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانواده‌ای به خانواده دیگر فرق می‌کند؛

 

یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی‌ای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی می‌گذارد؛ چرا که نقش تربیت در شکل‌گیری شخصیت مهم است.

 

جان واتسون- پدر روان‌شناسی- می‌گوید: 50 نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت‌هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و… چه می‌خواهید؟!

 

من مطابق سفارش شما 20 سال بعد این افراد را تحویل می‌دهم. در واقع او می‌خواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگ‌تری از زمینه‌های دیگر مثل ژنتیک یا زمینه‌های خاص دیگر دارد.

 

خانواده نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت دارد، بنابراین افراد در انتخاب همسر، زمانی در کنار کسب نیازهای روانی (که به مراتب مهم‌تر از نیازهای بیولوژیک هستند)،

 

درست پاسخ می‌گیرند و از اضطراب جدایی یا ترس از تنهایی نجات می‌یابند که 2نفر، از نظر خانوادگی متناسب باشند.چنان که اشاره کردیم خانواده (بنا به تربیتی که روی فرزندش دارد) نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت او ایفا می‌کند

 

و این مسئله این روزها بسیار نادیده گرفته می‌شود، چرا که دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می‌بینند؛ ساده‌ترین شکل آن این است که در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند،

 

در حالی که نمی‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌ای است! در شکل دیگر در یک برخورد همدیگر را می‌بینند در حالی که هر دو، دوست دوستان‌شان هستند و شناخت دیگری از یکدیگر ندارند یا به‌صورت تصادفی، با هم آشنا می‌شوند.

 

انسان‌ها، محصول خانواده‌شان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزینش همسر، او را از داخل بستر خانواده دیده و انتخاب کنند و دقت کنند که آیا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگی با آنها تناسب دارد یا خیر؟ د

 

ر اینجا، مفهوم خانواده زمینه‌های تربیتی را باز می‌کند. مثلا فردی می‌گوید که ما از نظر خانوادگی به‌هم می‌خوریم. آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه‌های تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند؟

 

گاهی 2 نفر با هم ازدواج می‌کنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه‌های تربیتی آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد.

 

فرض کنیم مادر پسر 30 سال است که زندگی کرده ولی هیچ‌چیز متعلق به او نیست و فقط وظیفه‌اش این بوده که بشوید، بپزد، بزرگ کند.

 

پسری که نگاهش به زن این‌گونه شکل گرفته است با دختری ازدواج می‌کند که در ساختار خانواده‌اش مادر، همه‌کاره بوده و تعیین تکلیف می‌کرده است؛ در نتیجه در زندگی این دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را.

 

پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند. این زوج پس از مدتی در بهترین حالت پایشان به جلسات مشاوره کشیده می‌شود و در بدترین حالت به علت اختلافات شدید از دادگاه‌ها سردر‌می‌آورند.

 

تناسب فرهنگی

ما تناسب فرهنگی داریم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوت‌اند؛ راستی فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف می‌کند.

 

آن، به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟‌ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق می‌کند.

 

به‌عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری‌ها بسیار متفاوت‌تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی‌هاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.

 

انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار می‌شویم این فرهنگ ماست که می‌گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و…

 

هیچ‌کاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصله‌های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

 

حال اگر 2 نفر همه خصوصیات‌شان (که ذکر شده و خواهد شد) با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟

 

اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کرده و بگویند چه بیخود است! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه‌ای هم‌فرهنگ می‌شوند.

 

تناسب اعتقادی

اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند وبه خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگر 2 نفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت.

 

به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.

 

حجابی که به خاطر پسر می‌آید، روزی که دختر خاطر پسر را نخواهد و کوچک‌ترین اختلافی پیش آید، برداشته می‌شود. وقتی انسان محجبه و نمازخوان می‌ماند که اعتقاداتش را پیدا کند، نه اینکه “به‌خاطر…” باشد.

 

اگر فردی بی‌اعتقاد است، باید در ابتدا حوزه آشنایی او را پیدا کرد تا او با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محکمی برسد، نه اینکه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا کند.

 

تناسب اقتصادی- اجتماعی

طبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد می‌کند. وقتی 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است.

 

گاهی آدم‌هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می‌رسند و صاحب خانه، ماشین، ویلا و… می‌شوند.

 

اما مردم در یک برخورد یا یک نگاه به آنها می‌گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این موضوع می‌کند.

 

طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی 2 نفر از 2طبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند،

 

از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می‌شوند.

 

 تناسب شخصیتی

هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر 2 نفر که ازدواج می‌کنند، تفاوت‌های شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی می‌شوند.

 

فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می‌کند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج می‌کند که انسانی درون‌گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است.

 

این دو در طولانی‌مدت دچار مشکل می‌شوند؛ با هم هستند ولی احساس تنهایی می‌کنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند،

 

خیلی جذب همدیگر می‌شوند ولی به تدریج از هم فاصله می‌گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی‌توانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند.

 

تناسب تحصیلی

این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا می‌تواند باشد)، جزء مسائلی است که می‌گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می‌توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمی‌آید.

 

اگر دختر فوق‌لیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد (در حالی که به غلط جا افتاده که شوهر باید بالاتر باشد) ولی اصولا بهتر است که هر دو هم‌سطح باشند.

 

گاهی2 نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می‌شوند و ازدواج می‌کنند. پسر دکترا می‌گیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. کم‌کم از هم فاصله می‌گیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت می‌شود.

 

 رضایت والدین

از آنجا که عدم رضایت والدین تا سال‌های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند، حتما خانواده‌هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد.

 

باید دلایل مخالفت را دانست چرا که اغلب تجربه آنها باعث می‌شود که دلایل درستی را مطرح کنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش‌ها راضی نشدند، شایسته است تا گرفتن رضایت صبر کنند یا به ازدواج دیگری فکر کنند.

 

چرا که حقیقت امر این است که رضایت والدین تا زمانی که زندگی می‌کنند تأثیر خودش را دارد. بنابراین ازدواج مهم‌ترین تصمیم زندگی انسان است.

 

بدیهی است جدی گرفتن این مسئله و دقت در تمام جوانب می‌تواند زندگی موفقی را رقم بزند. در غیر این‌صورت، پشیمانی و پریشانی نتیجه ازدواج عجولانه خواهد بود.

 

 


ادامه مطلب ...