هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

مقابله با ترس کودک از پزشک


این گروه بر این باورند که بیماری
آنها کیفری برای انجام ندادن خواسته‌ها و دستورات والدین و سایر
نزدیکان‌شان اسـت. در چنین شرایطی وظیفه پدر و مادر این اسـت که علت بیماری
کودک را به زبان ساده و در حد فهم او برایش توضیح دهند تا بهتر بتواند
فرآیند درمان را تحمل کند.

 

مهمترین ترسهای کودکان هنگام معاینات پزشکی

 

جدایی از والدین

بیشتر کودکان از اینکه در اتاق دیگری و جدای
از پدر و مادرشان تحت معاینه قرار بگیرند، می‌ترسند. ترس جدایی از والدین
هنگام معاینات پزشکی، اغلب در بین کودکان زیر ۷ سال شایع اسـت. البته لازم
به ذکر اسـت که گاهی کودکان ۱۳ – ۱۲ساله نیز از معاینه پزشک و یا دندانپزشک
دچار ترس و اضطراب می‌شوند.

 

درد

عامل دیگری که ممکن اسـت کودک را از معاینه
پزشک بترساند، «احساس درد» ناشی از معاینه اسـت. برخی از کودکان نگران این
موضوع هستند که معاینه پزشک آسیبی به آنها برساند. به خصوص اگر نیازی به
تزریق واکسن و یا آمپول باشد. ترس ناشی از درد معاینه در بین کودکان ۱۲ – ۶
سال بسیار رواج دارد، هر چند که ممکن اسـت تا سالهای بعد نیز این پیشینه
ذهنی را به خاطرآورد.

 

نحوه رفتار پزشک

متاسفانه یکی از عوامل موثر بر ترس کودک،
شیوه رفتار و روش ارتباط برقرار کردن پزشک با کودک اسـت. معمولاً پزشکان
عادت دارند طبق روال همیشگی خود، کودک را سریع و تند معاینه کنند و با
نوشتن نسخه و دستورالعمل استفاده از دارو، به معاینه نفر بعد بپردازند. در
حالی که ممکن اسـت کودک از این همه عجله و سرعت پزشک به وحشت افتد و برداشت
غلط و نادرستی از معاینه در ذهن خود بپروراند، که نتیجه نهایی آن نیز
بیزاری و ترس کودک از فرآیند معالجه و درمان اسـت.

در حالی که پزشکان لایق و کاردان، با صبر و
حوصله خود و دادن شیرینی و یا برچسب عروسکی به کودکان و حتی صحبت و گفت
وگویی ساده و محبت آمیز درباره مسائل مورد علاقه کودک، درصدد کسب اعتماد او
برمی‌آیند و سعی می‌کنند ریشه ترس از درمان را در دل آنها از بین ببرند.
خوب اسـت پدر و مادر نیز بعد از معاینه، پاداشی مناسب برای کودک در نظر
بگیرند تا موجب تکرار رفتار شجاعانه او در معاینه‌های بعدی شوند.

 مقابله با ترس کودک از پزشک

سایر عوامل

گاهی نگرانی کودک از معاینات پزشکی، ناشی از
اطلاعات غلطی اسـت که احتمالاً کودک از پدر و مادر و یا نزدیکان خود
می‌شنود. در مواردی ممکن اسـت والدین با کوچکترین سوءظنی نسبت به نوع بیماری
فرزندشان تصور کنند که او حتماً باید در بیمارستان بستری شود و مورد عمل
جراحی قرار گیرد و یا حتی تصور کنند با کمترین اهمال کاری، کودک تلف
می‌شود. در صورتی که تمام این برداشتهای غلط والدین می‌تواند موجب خیال
پردازیهای موهوم کودک شود و او را شدیداً از محیطهای مرتبط با پزشکی و
درمان به وحشت اندازد.

 

گاهی والدین برای اینکه کودک را وادار به
خوردن داروهایش کنند، جملاتی به او می‌گویند که بیشتر او را می‌ترسانند.
برای مثال به او می‌گویند: «باید قرصهایت بخوری وگرنه … می‌میری …» در حالی
که وظیفه پدر و مادر و نزدیکان کودک این اسـت که با شرح و ساده سازی موقعیت
کودک، مراحل درمان را برای او هرچه راحت تر کنند. نکته‌ای که باید یادآور
شویم، احساس گناهی اسـت که بیشتر کودکان هنگام بیماری دچار آن می‌شوند. آنها
ممکن اسـت تصور کنند بیماری آنها تنبیهی برای انجام ندادن وظایف و
مسئولیت‌هایشان اسـت. برخی از آنها بر این باورند که رنج حاصل از معاینه‌های
پزشکی نیز بخشی از مجازات و تنبیه آنها اسـت. نتیجه پژوهشی نشان می‌دهد که
گروهی از کودکان فلج و معلول بر این باور بودند که ناتوانی و معلولیت
جسمانی آنها ناشی از عدم اطاعت از دستورات والدینشان و سرپیچی کردن از
قوانین و مقررات آنها بوده اسـت.

 

روشهای کاهش ترس کودک از پزشک و معاینه‌های پزشکی

 مقابله با ترس کودک از پزشک

هدف از معاینه را برای کودک شرح دهید

اگر معاینه کودک صرفاً برای ویزیت ماهیانه و
یا دوره‌ای کودک اسـت، برای او شرح دهید که این ملاقاتها به منظور آگاهی از
میزان رشد طبیعی او اسـت و تنها می‌خواهید از سلامت کامل او باخبر شوید. به
همین دلیل، «پزشک تو را معاینه می‌کند و سئوالهایی از ما می‌پرسد.» اگر
هدف از معاینه، تشخیص و درمان نوع بیماری کودک و یا مسائل مربوط به آن اسـت،
پدر و مادر می‌توانند با زبانی ساده و در حد فهم کودک و به دور از هرگونه
فشار و اضطرابی نیاز به معاینه را برای کودک روشن کنند. آنها باید به کودک
تفهیم کنند که پزشک قصد کمک به آنها را دارد.

 

در کودک احساس گناه ایجاد نکنید

سعی کنید طوری درباره کودک و نوع بیماری اش
صحبت کنید که او مشکل خود را ناشی از اشتباه و کوتاهی‌ای که احتمالاً او
انجام داده اسـت، نداند. پدر و مادر می‌توانند این اطمینان را به کودک بدهند
که هر کسی ممکن اسـت در طول عمر خود بارها مریض شود، ولی ما خیلی خوشبختیم
که می‌توانیم با مراجعه به پزشک متخصص درصدد درمان و بهبود بیماری‌هایمان
برآییم. در این گونه موارد، می‌توانید از دوستان و آشنایانی که قبلاً دچار
وضعیتی مشابه فرزند شما بوده‌اند، کمک و راهنمایی بگیرید، زیرا گاهی دانستن
این مطلب که کودکان دیگر نیز به این بیماری مبتلا شده‌اند، می‌تواند در
شیوه رویارویی شما و فرزندتان با آن بیماری کمک موثری باشد.

 

کودک را گرامی بدارید

اگر فرزند شما هنگام تزریق آمپول و یا واکسن
از سوی دوستان، هم کلاسیها و یا حتی مربیان و افراد بزرگسال دیگر مورد
نکوهش و تمسخر قرار گرفته اسـت، به حمایت بیشتری از سوی شما احتیاج دارد.
برخی از شب ادراریها و خجالت کشیدنهای کودک از امر درمان، ناشی از عکس
العمل و یا سرزنش سایرین اسـت. درباره شیوه معاینه پزشک، توضیحاتی به کودک
بدهید.

 مقابله با ترس کودک از پزشک

آموزه‌های لازم مراجعه به پزشک را به کودک یاد دهید

اگر معاینه‌های پزشک صرفاً یک ویزیت ماهیانه
و یا دوره‌ای اسـت، می‌توانید انجام مراحل مختلف آن را بر روی یک عروسک به
کودک نشان دهید. به او یاد بدهید که چگونه قد و وزن اندازه گیری می‌شود،
چگونه با یک چوب کوتاه درون دهان معاینه می‌شود، چگونه با یک چراغ قوه کوچک
درون گوش، بینی و چشم دیده می‌شود، چگونه با گوشی مخصوص پزشکان صدای ضربان
قلب او از پشت و سینه‌اش شنیده می‌شود؟

برای کودک شرح دهید که پزشک ممکن اسـت
ضربه‌ای آهسته به شکم او بزند و یا ممکن اسـت از سر تا پای او را با دست
معاینه کند. به او این اطمینان را بدهید که اگرچه پزشکان و پرستاران غریبه
هستند، ولی اجازه دارند تمام بدن او را (از جمله اندامهای تناسلی و مقعد)
معاینه کنند تا از سلامت کامل او مطلع شوند.

 

سایر معاینه‌ها

اگر فرزند خود را برای درمان بیماری خاصی
نزد پزشک و متخصص می‌برید، احتمالاً خودتان نیز اطلاع چندانی از نوع بیماری
کودک ندارید. در چنین شرایطی برای اطمینان حاصل کردن از مراحل درمان و
انجام معاینه‌های پزشکی خوب اسـت با یک پرستار متخصص مشورت کنید و آن گاه
برنامه و شیوه کار تیم پزشکی را به زبان ساده و در حد فهم کودک برای او شرح
دهید. پژوهشهای مختلف نشان می‌دهند که اگر کودک از چگونگی انجام کار و
معاینه‌های پزشکی تا حد لازم مطلع و باخبر باشد، احساس امنیت بیشتری خواهد
کرد و کمتر دچار ترس و اضطراب خواهد شد. سعی کنید در عین آن که با کودک
یک‌رنگ و صادق هستید، از به کار بردن عبارتها و واژگانی که موجب ترس و وحشت
کودک می‌شود، جداً بپرهیزید.

مقابله با ترس کودک از پزشک

پدر و مادر می‌توانند درباره روند درمان با
فرزندشان صحبت کنند، ولی هرگز نباید وارد جزئیات دردآور پزشکی شوند. مرتباً
این اطمینان را به فرزندتان بدهید که در تمام مراحل درمان نزد او خواهید
بود و تا زمانی که کاملاً بهبود نیافته باشد، او را تنها نخواهید گذاشت. با
انجام این کار کودکان شیوه اطمینان کردن به دیگران را می‌آموزند. اگر
درباره بیماری فرزندتان چیزی نمی‌دانید، لزومی ندارد با اطلاعات و پاسخهای
اشتباه خود باعث ترس و دلهره او شوید. بلکه بهتر اسـت بگویید، «می‌توانیم
تمام پرسشهای خود را یادداشت کنیم و از پزشک معالج تو بپرسیم …» چنانچه یکی
از معاینه‌های پزشکی، انجام آزمایش خون اسـت، به کودک این اطمینان را بدهید
که گرفتن مقداری خون از بدنش لطمه‌ای به او نخواهد زد. خیلی از کودکان
تصور می‌کنند که «خون گرفتن» به معنای گرفتن تمامی خون بدن آنها اسـت و آنها
دیگر خونی نخواهند داشت.

 

مشکلات کودک را به مرور و در جریان عمل حل کنید

اگر موقعیت کودک اضطراری و حاد نیست، به
کودک اجازه دهید تا با تهیه فهرستی از علائم بیماری و یا مراحل مختلف
معاینه با پزشک همکاری کند، حتی والدین می‌توانند از کودک بخواهند نقش یک
پزشک را بازی کند و فرد بیمار را مورد معاینه قرار دهد و با پرسشهای
کودکانه خود جویای سلامتی بیمار شود.

 

پاسخ گفتن به پرسشهای پزشکان را به کودک بیاموزید

به فرزندتان یاد بدهید که چگونه به سئوالهای
پزشک معالج خود پاسخ گوید و اگر می‌تواند بنویسد، نوع بیماری خود و مراحل
درمان آن را یادداشت کند تا اگر در آینده بازهم دچار همان بیماری شد، با
رعایت آن نکات درصدد درمان و بهبودی خود برآید. با تهیه این تاریخچه
می‌توانید به اطلاعات مفیدی درباره سوابق بیماریهای فرزندتان نیز دست
یابید.

 

پزشک مناسبی انتخاب کنید

پزشکی را انتخاب کنید که به شیوه ارتباط خود
با کودکان اهمیت بدهد. از آن جایی که پزشک متخصص اطفال بهترین دوست و یاور
پدر و مادر به شمار می‌رود، به همین دلیل باید در انتخاب آن نهایت توجه و
دقت را مبذول داشت. به عبارت دیگر، والدین به پزشکی نیاز دارند که در عین
لیاقت و کاردانی، مهربان و ملایم هم باشد و بتواند به راحتی با کودکان
ارتباط برقرار کند. پزشکی که معاینه‌های خود را تند و با کمترین تاملی و
بدون توجه به حالتهای روانی کودک انجام می‌دهد، بطور حتم می‌تواند دلهره و
ترس شدیدی در دل کودک به وجود آورد که او را از معاینه‌های بعدی و رفتن به
آن مطب بازدارد. از طرف دیگر، پزشکی که خیلی ساکت و آرام اسـت و هیچ اشتیاقی
برای آشنا شدن و ایجاد ارتباط با کودکان ندارد، مسلماً نظر کودک را جلب
نمی‌کند. خوب اسـت والدین از همان ابتدای کودکی فرزندشان، در انتخاب پزشک
دقت داشته باشند.

 

نیاز به عمل جراحی

اگر کودک در طول درمان خود نیاز به «عمل جراحی» دارد، توجه به نکات زیر می‌تواند سودمند باشد:

۱ – مشکل را به زبان ساده برای کودک شرح
دهید: سعی کنید با استفاده از جملات در حد فهم کودک علت جراحی را برای او
شرح دهید. توجه داشته باشید هنگام صحبت از کلماتی مثل بریدن، پاره کردن،
دوختن، بخیه زدن و مثل اینها استفاده نکنید، زیرا موجب ترس و دلهره شدید
کودک می‌شود.

 

۲- ممکن اسـت کودک تصور کند که عمل جراحی
همراه با درد فراوان اسـت: پدر و مادر باید این اطمینان را به کودک بدهند که
یک فرد متخصص بیهوشی وجود دارد که قبل از عمل جراحی، بیمار را کاملاً به
خواب عمیقی فرو می‌برد و او متوجه هیچ چیز نمی‌شود. بعد از عمل هم بیمار به
تدریج از خواب بیدار می‌شود. توجه داشته باشید، ضمن صحبتهای خود حرفی از
«گاز بیهوشی» نزنید، زیرا ممکن اسـت کودک گاز خانگی را با گاز بیهوشی یکی
قلمداد کند و بعدها دچار دردسر شوید.

به کودک این اطمینان را بدهید که در تمام
مراحل عمل جراحی نزد او خواهید ماند و پزشکان و متخصصان مختلف مواظب سلامتی
او هستند و می‌تواند بعد از بیدار شدن، یک هدیه فوق العاده از شما بگیرد.
در برخی موارد، ترس والدین از عمل جراحی عیناً به کودک انتقال می‌یابد و
موجب از دست رفتن کنترل طرفین می‌شود. دقت داشته باشید در چنین شرایطی با
«چهره ای شاد» و «صدایی آرام و متین» با کودک صحبت کنید تا آثار هر گونه
ترس و اضطراب را در کودک از بین ببرید. بعضی اوقات لازم اسـت که عمل جراحی
بر روی مقعد و یا آلت تناسلی کودک انجام شود، در این حالت پدر و مادر می
توانند به کودک تفهیم کنند که جای هیچ گونه ناراحتی و یا خجالت کشیدن وجود
ندارد، زیرا پزشکان و پرستاران مجازند تمام اعضای بدن بیمار را مورد معاینه
قرار دهند.

 

۳- آنچه را که پیش خواهد آمد، برای کودک به
زبان ساده توضیح دهید: پدر و مادر می‌توانند با تهیه کتابها و یا منابع
علمی ساده، کودک را نسبت به کارهای پزشکان و پرستاران کنجکاو و علاقه‌مند و
او را با محیط درمانی آشنا سازند. اجازه دهید کودک یک روز قبل از جراحی
محیط بیمارستان را ببیند و ترس و دلهره‌اش کاهش یابد. همچنین والدین
می‌توانند با تهیه وسایل پزشکی پلاستیکی برای کودک، او را با پدیده معاینه و
درمان آشنا کنند. توجه داشته باشید، زمانی که از بیماری و درمان صحبت
می‌کنید، واژگان مناسبی به کار ببرید و با رفتار ملایم و متین خود ترس را
از دل کودک دور سازید.

 

۴ – یک روز بعد از جراحی: به کودک این
اطمینان را بدهید که زمانی که از خواب بیهوشی بیدار شود، شما نزد او خواهید
بود و چنانچه پزشک معالج او اجازه دهد می‌تواند برای استراحت و بهبودی
کامل به خانه بیاید.



لینک منبع

بازنشر: مفیدستان

این مطلب مقابله با ترس کودک از پزشک در سایت مفیدستان


ادامه مطلب ...

علت لوس شدن بچه ها و روش های مقابله با آن


روزانه چه تعداد کودک اووردوز می شوند؟!  یک
کودک بی نظم و نچسبی اســت که اکثر مواقع طوری رفتار می کند که انگار ۳-۲
ساله اســت. خودخواه، بهانه گیر، بی ملاحظه، بیزارکننده نسبت به اطرافیان
اســت.

“لوس شدن بدین معنا اســت که علی رغم سخت گیری در مورد رفتار کودک از جانب والدین، او از خودراضی و سرسخت بار بیاید.

  * از دستورات پیروی نمی کند یا در پیشنهادات مشارکت نمی کند.
  * به هر چیزی اعتراض می کند.
  * تفاوت بین نیاز و خواسته هایش را نمی داند.
  * اصرار به داشتن هر چیزی برای خود دارد.
  * تقاضاهای بیش از اندازه یا نادرست دارد.
احترام به جا و درستی به دیگران نمی گذارد.
  * در برابر محرومیت مقاومت اندکی دارد.
  * نالیدن مکرر یا قهرهای مکرر.
  * شکایت مداوم از خسته شدن.

علائم کودک لوس
۱٫ کودک شما وقتی چیزی می خواهد گریه می کند یا فریاد می زند.
۲٫ کودک شما خود را در کف اتاق پرت کرده و از بلند شدن امتناع می کند.
۳٫ کودک شما کج خلقی می کند و حتی شما را می زند وقتی که او را تنبیه می کنید.
۴٫ کودک شما وقتی که از او سوال می کنید شما را نادیده می گیرد.
۵٫ کودک شما نسبت به همسالان و بزرگ ترها گستاخ اســت.
۶٫ کودک سهیم بودن را دوست ندارد.
۷٫ به چیزهای دیگران حسادت می کند و حتی موقعی که آن را بدست می آورد راضی نمی باشد.
۸٫ کودک نمی خواهد به رختخواب برود.

 چرا کودکان لوس می شوند؟
 روش های غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی اســت؛
والدین محبت کنندهِ افراطی که معیارهای تربیتی و روشهای یادگیری را در نظر نمی گیرند. 
محبت
های بی حد و حساب مانع اجتماعی شدن رفتارهای  کودکان می شوند. چنین
کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمی آموزند.  انسانهایی عجول و
شخصیتهایی متزلزل بار خواهند آمد

 

شیوه های مقابله با لوس شدن کودک

۱٫ در مقابل رفتار خوب به آنها جایزه دهید و در مقابل رفتار بد ، آنها را تنبیه کنید
۲٫  اگر برای درخواست چیزی شروع به داد و فریاد کردند، به آنها آنچه را دوست می دارند را ندهید.
۳- اگر از روی زمین بلند نشدند آنها را بلند کرده و به داخل اتاقشان ببرید تا زمانی که آرام شوند و عذر خواهی کنند.
۴-
اگر آنچه را از آنها خواسته اید بدون پاسخ بگذارند سریعا آنها را تنبیه
کنید. مثلا به گوشه ای برده و تا عذر خواهی نکرده اند به آنها اجازه حرکت
ندهید.
۵- اگر حاضر نشدند اسباب بازی خود را با دیگری شریک شوند، اسباب بازی را از آنها بگیرید.
۶- هر آنچه را می خواهند برای آنها نخرید، تا از روی استحقاق و شایستگی بدست آورند.
۷- اگر اتاق خود را به هم می ریزند به آنها اجازه خروج ندهید تا زمانی که اتاق را کاملا مرتب کنند.
۸- ساعت خواب را به آنها تحمیل کنید و بر سرحرف خود بایستید و مقاومت کنید.
۹- در مقابل کارهای درستی که انجام می دهند آنها را تشویق کنید.

چگونه می توانید ملایمت و علاقه را به کودکتان نشان دهید؟

در اینجا چند پیشنهاد داریم:

۱-کودکتان را در دست بگیرید
۲-  انها را تکان دهید
۳-کودکتان را در اغوش بگیرید
۴-با انها بازی کنید
۵-با انها سخن بگویید
۶-به فرزندتان عشق و توجه بدهید

پیشگیری

سن مناسبی را برای ایجاد محدودیتها انتخاب کنید.
 بزرگتر ها باید محیط امنی برای بچه هایشان ایجاد کنند.
 برای
ایجاد نظم باید از سنی شروع کرد که بچه شروع به چهار دست و پا رفتن می کند
تا زمانی که خودش بتواند خودش را کنترل کند و نظم و ترتیب را ایجاد کند.
 اگر
بچه شما همه اوقات شما را دوست داشته باشد شما پدر و مادر خوبی نیستید  از
او بخواهید از قوانین مهم پیروی کند.  ولی در بعضی مواقع باید به کودک خود
حق انتخاب داد.

 قوانین مهم نباید بیش از ۱۰ تا ۱۲ تا باشد
توقع کودک خود از گریه را بشناسید
 بین نیازها و خواسته های کودک خود فرق بگذارید.
 اگر گریه کودک برای نیاز اســت فورا نیازش رارفع کنید.
 گریه ناشی از کج خلقی کودک باید نادیده گرفته شود.
 کودک را بخاطر گریه کردن تنبیه نکنید.
 اجازه ندهید که برای انجام کاری کج خلقی کند.
کودک گاهی اوقات از گریه بعنوان وسیله ای برای تبدیل نه والدین به بله استفاده میکند.
به کج خلقی های کودک بی اعتنایی کنید و تسلیم نشوید
 انضباط را در تمام مواقع اجرا کنید.
اجرای نظم و قانون در صورتی که کودک شما بداخلاق باشد بسیار سخت اســت.
 محدودیت ها را حتی در تفریحات به او یاداوری کنید.
 از مجادله با کودک خود اجتناب نمایید.
از اختیار خود در خانواده خود کم نکنید
با کودک  ۲ یا ۳ ساله در مورد قوانین زیاد صحبت نکنید
کودک در سن ۴ سالگی برای انجام ندادن وظیفه خود دلیل می آورد
در سال های اولیه مدرسه کودک مشتاق بحث در مورد قوانین می شود
با شروع سن ۱۴ یا ۱۶ سالگی او می تواند مثل یک بزرگسال در این مورد بحث کند
به کودک خود بیاموزید که با  خستگی کنار بیاید 
 کودک  باید یاد بگیرد خود را سرگرم کند
 به کودک وظایفی محول کنید تا انجام بدهد
 برای یادگیری نقش های اجتماعی می توانید او را به یک مهدکودک  بفرستید
به کودک خود صبر کردن بیاموزید
صبر کردن به کودک کمک می کند تا در مشکلات تصمیم گیری صحیح بکند
گاهی اوقات برای انجام در خواست کودک خود چند دقیقه او را منتظر بگذاربد
کودک خود را از چالش طبیعی زندگی نجات ندهید این چالش ها فرصتی برای یاد گیری حل مشکل هستند
همیشه در دسترس باشید و کودک خود را حمایت کنید اما به  او کمک نکنید، اومی تواند خودش موقعیت ها را کنترل کند
کودک خود بیش از حد تشویق نکنید
کودک
خود را به خاطر رفتار خوب و پیروی از قوانین تشویق کنید اما نه  بیش از
حد. زیرا تشویق بیش از حد باعث وابستگی زیاد کودک می شود
به کودک خود بیاموزید به حقوق بزرگتر ها احترام بگذارد
کیفیت و کمیت زمان سپری شده با کودک مهم اســت
رفتارهایی که از کودکان سر می زند و در واقع سبک زندگی آنان را نشان می دهد، آموختنی و اکتسابی اســت.

کودک لوس یا کودک در حال رشد؟؟

گاهی اوقات بزرگترها فکر می کنند کودکانی که کارهای بی ادبانه و رنجش اور انجام می دهند لوس هستند.
اما بزرگترها رفتاری را بد می بینند که شاید در سنی خاص ان رفتار نرمال و ساده باشد و یا در دوران در حال رشد باشد.
بطور مثال پرتاب کردن بعضی چیز ها  از روی خشم برای یک کودک ۲ ساله غیر عادی نیست.
ناخوشایند و ازار دهنده هست ولی بدین معنی نیست که کودک لوس شده اســت.
کودکان
کارهایی انجام می دهند که ازاردهنده و منفور اســت مثل کج خلقی کردن ، دستور
دادن به مردم، ولی اینها رفتارهای نرمالی اســت که کودک نوپا در ان زمان
انجام می دهد.
برای مثال در یک کودک نوپا استفاده از مهارت جسمی و پیشرفت زبانی و کلامی برای دست یافتن به نیازهایش اســت.
والدین
دانا تشخیص می دهند و می دانند که زمان، صبر، راهنمایی والدین کمک می کند
که کودکان نوپا راه های قابل قبول ارتباط و چگونگی در خواست نیازهایشان را
بیاموزند.

توجه کم می تواند علت رفتار لوس باشد:

کودکان
کوچکتر با گذشت زمان و تشویق شما بخشنده تر می شوند، انها از گوش دادن در
مورد داشتن احساس خوب و برخورد مثبت داشتن خوشحال می شوند.
همچنین توجه کردن به یک کودک احساس پذیرفته شدن از طرف شخص را می رساند.
ملایمت و توجه کودکان را تشویق می کند که پاسخ مناسبتری نسبت به راهنمایی های شما داشته باشد.
کودکانی که توجه کافی به انها نمیشود ممکن اســت برای بدست اوردن توجه تلاش کنند.
از راه هایی که باعث رنجش والدین میشود استفاده کنند مثل کج خلقی و سرو صدا کردن
ممکن
اســت درک این مطلب برای بزرگترها سخت باشد اما برای کودکان کم سن و سال
توجه از سوی بزرگترها خیلی مهم اســت حتی توجه به انها در زمان اوقات تلخی
والدین ارجحیت دارد.
اگر شما نگران هستید که کودکان شما لوس هستند در مورد نوع توجه شما به انها از فرزندتان بپرسید.
ایا شما زمانی را برای سخن گفتن در مورد انجام دادن یا ندادن رفتارها با فرزندانتان گذرانده اید؟
ایا شما در زمانی که کودکانتان رفتار مناسب داشتند به انها توجه مناسبی داشته اید؟
والدین روی رفتارهای منفی و نامناسب کودکان متمرکز می شوند در صورتی که انها به توجه در زمان شادی و سرگرمی نیز نیاز دارند.

برای مثال: دنیس یک ساختمان بلند هم برای من می سازی؟


هر روز زمانی را برای تقدیر از بعضی چیزها به کودکانتان اختصاص بدهید.
مثلا: ویلیام از اینکه اسباب بازی هایت را سرجایشان گذاشتی ممنونم.
به
انها کلمات و جملات محبت امیز بگویید و به رفع نیازهایشان توجه کنید و در
زمان هایی که رفتارش پذیرفته نیست و نامناسب اســت به نیازهایش توجه کنید.

 چه زمانی توجه خیلی زیاد باعث رفتار لوس می شود؟

بعضی مواقع زمانی که خیلی به انها توجه می کنید رفتار لوس نشان می دهند.

کارهایی که انها می توانند خود انجام دهند را شما انجام ندهید.

برای
مثال: اغلب کودکان در سنین پیش دبستانی می توانند لباس هایشان را بپوشند ،
موهایشان را شانه کنند، اسباب بازی هایشان را جمع کنند.

اگر شما همیشه این کارها را انجام دهید کودکانتان احساس می کنند که شما وظیفه دارید همیشه این کارها را انجام دهید.

کودکان کمی یاد می گیرند که برای این کارها قدر دانی کنند،

در عوض انها هرگز راضی نمی شوند،

انها فکر می کنند محدودیتی برای خواسته هایش وجود ندارد.

والدینی که احساس خستگی می کنند و فکر می کنند قدر زحماتشان دانسته نشده، می فهمند که کودکانشان را وابسته به خودشان کردند.

در
این مورد شما نیاز دارید که کودکانتان را برای انجام کارهایی که توانایی
انها را دارد تشویق کنید و اجازه انجام شان را به انها بدهید.

والدین
فهمیده و دانا باید از روش مرحله به مرحله استفاده کنند و شروع کنند از
نظرات کودکان و والدین در انجام کارها استفاده کنند و کارها را با هم انجام
دهند.زمانی که کودکان فهمیدند که شما از انها انتظاراتی دارید می توانید
کمک هایتان را کم کم حذف کنید.

این کار بعضی مواقع رخ می دهد اما شما بتدریج به کودکانتان بیاموزید به خود متکی شوند و مستقل شوند.

محدود نکردن کودکان می تواند باعث رفتار لوس شود.

کودکان به اسانی می فهمند که اگر به اعتراضشان مدت طولانی ادامه دهند یا صدایشان را بلند کنند می توانند وظایف خود را انجام ندهند

والدین به دلایلی اجازه می دهند این اتفاق رخ دهد:

-بعضی
از والدین فقط می خواهند از درگیر شدن با کودکانشان اجتناب کنند. برای
انها انجام ندادن نقشهای کودک قابل تحمل تر از سر و صدا و هیاهو کردن کودک
اســت.

برای دیگر والدین،نا خوشایندی کودکانشان سخت اســت،زیرا انها
نمی خواهن کودکانشان را ناراحت کنند.این والدین فکر می کنند کودکان ناراحت
برابر والدین بد اســت.

-سکوت بعضی دیگر به این خاطر اســت که انها می ترسند
کودکان عصبانی انها را دوست نداشته باشند.در حقیقت کودکان می خواهند
بدانند که والدینشان مسیولیت را قبول می کنند انها نیاز به فشار و محدودیت
دارند.

والدینی که خود نقش و وظایف تعیین می کنند ولی خود نقش خود را
انجام نمی دهند، کودکانشان فکر می کنند که نقش تعیین شده برای انها نیز به
درد انها نمی خورد و برای انها نیست.

در نتیجه نه تنها زندگی کردن با
این کودکان سخت اســت بلکه ممکن اســت زمانی که به مدرسه می روند از کودکان
دیگر بیزار باشند و در یک وضعییت نامساعد قرار گیرند.

مراقبت مداوم والدین و مطرح کردن مناسب درخواست ها باعث می شود که کودکان یاد بگیرند که به دیگران اسیب نرسانند و بی احترامی نکنند.

کودکان نوپا برای فراگیری نقش ها از والدین خود الگو می پذیرند.

به خاطر داشته باشید،

برای یک کودک وقتی او مریض یا خسته یا گرسنه اســت یا اینکه در یک محیط جدید و نا اشنا قرار میگیرد پیروی کردن از نقش ها سخت اســت.

در این موقعیت ها والدین باید در توقع هایشان انعطاف داشته باشند.

اگر کودک در خانه مادر بزرگش خواب الوده شد ممکن اســت دیر به رختخواب رود.

کودک اگر بیمار یا بد خلق اســت ممکن اســت  بیشتر با دیگران پرخاش کند.

 این
که یک کودک به رختخواب برود و یا وقتی عصبانی اســت با دیگران برخوردی
نداشته باشد ایده ال اســت، اما در این موقعیت والدین به نقش فعال تری نسبت
به معمول برای کمک به کودکان نیاز دارند.

رفتار خوب والدین مانع لوس کردن اســت:

والدین
موفق می دانند که چگونه کودکان رشد می کنند و در سنین مختلف انتظارات از
انها چیست.انها قادرند که برای اسودگی و مراقبت به نیازهای حقیقی کودکان
پاسخ بدهند.انها تشخیص می دهند که نیازها در دوره های خاص تغییر می کند.

والدین
خوب می دانند که قدرت توجه مثبت، عاطفه و حمایت انها برای اجتماعی شدن
مورد رضایت کودکانشان اســت.انها همچنین تشخیص می دهند  اهمیت دوره های
محدودیت و نقش های ساده برای کمک به کودکان نوپا به منظور یادگیری و انجام
کارهای مورد پذیرش اســت.
شناخت و دانستن همه این چیزها مهم اســت. اما حتی
والدین دانا و فهمیده می دانند که انجام دادن کارهای درست در همه زمانها
کار اسانی نیست.

زمانی که شما عکس یک کودک لوس را می بینید، شاید شما یک
کودک با یک خانه پر از اسباب بازی عجیب و غریب را تصور کنید. اما یک متخصص
کودک منظم می گوید این رفتارها کودک لوس را تعریف می کنند.

یک کودک لوس کسی اســت که طاقت فرسا، خود محور و غیر منطقی اســت

چگونه می توانید بگویید چه کسی لوس اســت؟؟

بخوانید تا یاد بگیرید ۱۰ روشی را که والدین اجازه می دهند کودک لوس شود.

اگر برخی از انها در خانواده شما اجرا می شود نگران نباشید، برای ایجاد تغییرات هیچ گاه دیر نیست.

۱-کودکتان را مرکز جهان قرار دهید:
ارزوهای
کودکتان را در هر موقعیتی در الویت قرار دهیددر هر رویدادی اموزش دهید که
جهان به دور او در گردش اســت. سوزان باتروس ،رییس مرکز پزشکی تقسیم کودکان
در حال رشد و امراض وابسته به رفتار در دانشگاه می سی سی پی می گوید این
موضوع می تواند مانع ان شود که او به نیاز ها و ارزوهای دیگران توجه کند.او
می گوید کودکان نیاز دارند درک کنند و درک بشوند”. “وقتی که تنها نقش
بازی  می کنید انها می فهمند، انها نقش بازی کردن را دوست ندارند”

۲- نادیده گرفتن رفتار مثبت:
خانواده  مشغول و پر کار امروزی ممکن اســت زمانی که کودکشان به ارامی بازی می کند یا اذیت نمی کند به او توجه نکنند.
اگر شما هرگز به انها اجازه ندهید که بدانند شما راضی و خشنود هستید، گوید،شما فرصت تقویت رفتار مثبت را از دست داده اید.

۳- تشویق ناخواسته به رفتار منفی:
کارپ
می گوید تعداد زیادی از والدین اشتباه میکنند،همزمان از رفتار مثبت چشم می
پوشند و رفتار منفی را پاداش می دهند. اگر شما تنها  زمانی که کودکانتان
ناله و گریه می کنند توجه کنید،شما به انها پیامی می فرستید که کج خلقی و
گریه بهترین روش برای جلب کردن توجه شما می باشد.

۴-عدم قرار دادن محدودیت بر روی رفتار کودکان:
باتروس
می گوید،اگر شما دوره خاص و راهبردهایی برای رفتار خوب انجام نداده اید،
شما احتمالا یک کودکی که گستاخ،غیر اجتماعی و بی ادب را پرورش می دهید.
کودکان کم سال غیر متمدن می شوند به وسیله بخش هایی ازکارهای طبیعی شما در
نتیجه والدین اموزش می دهند خاصیت اجتماعی و …

۵- اجرا نکردن نقش های سازگاری:
این اتفاق می افتد وقتی شما به کودکتان می گویید”ان کار را انجام نده”اما به انها اجازه می دهید ان را به هر روش دیگری انجام دهد.
مثالی
از متناقض بودن محدودیت ها این اســت که اجازه می دهید در بعضی روزها کودک
نوپایتان با غذایش بازی کند اما در دیگر روزها نه ،یا به کودک بزرگتر اجازه
می دهید که همان کار نادرست را انجام دهد زیرا انرژی مقابله با او را
ندارید.شما نقش های سازگاری را اجرا نمی کنید،شما به فرزندانتان پیامی می
دهید که انها واقعا مهم نیستند.

۶-در مبارزه ها شما نمی توانید برنده بشوید
“شما می توانید نبرد را ببرید که به فرزندتان ابنبات ندهید”
اما
به مراتب استاندارد های زیادی برای وادار کردن وجود دارد_مثل اینکه به
کودکتان بگویید کلم بروکلی بخورد. “انها می توانند دهانشان را ببندند یا ان
را به بیرون بیندازند” این مورد مثل این اســت،که شما شکست خود را قبل از
شروع نبرد تعیین کردید و متاسفانه، نتیجه و اثر این شکست بدتر از تلف کردن و
هدر دادن بروکلی اســت. پیروز نشدن شما در جنگ و نبرد برای فرزندانتان اثبات
می کند که انها می توانند شمارا به مبارزه بطلبند و با این کار جلو بروند.

۷-کنترل نکردن جوابگویی کودکانتان:
باتروس
می گوید،سرباز زدن از کنترل جوابگویی فرزندانتان در زمانی که کار نادرستی
انجام می دهد این پیام را می دهد که او هرگز خطا نمی کند. این کار به
کودکانتان اموزش می دهد که در زمانی که مشکلی به وجود اوردند دیگران را
سرزنش کنند.
علاوه بر ان، باعث می شوید که انها با اطمینان بیشتر به کار اشتباه خود ادامه دهند و مسئولیت کار خود را قبول نکنند.

۸-هدیه دادن نادرست به فرزندانتان
چه
چیزی برای فرزندانتان می خرید از چرا می خرید مهمتر نیست.او هشدار می دهد
که “زورگویی”در مقابل خریداری کردن هدیه ایجاد می شود،مثل خرید یک دوچرخه
جدید برای کودکتان به این دلیل که او از دوچرخه ای که چند ماه قبل خریده
اید خسته شده اســت.کارپ می گوید،اشتباه متداول دیگرخریداری کردن به واسطه
گناه کار تشخیص دادن شما.
وقتی کودکی می گوید”شما بدترین مادر دنیا
هستید”این زمان خوبی برای خریدن یک هدیه نیست. در زمان انجام کار اشتباه از
او حمایت نکنید. او ممکن اســت چیزهایی که می خواهد را بدست اورد ، اما لذت
او کاسته خواهد شد وقتی پی ببرد نسبت به ان شما را ازرده اســت.

۹-تسلیم شدن نسبت به کج خلقی و قهر:
وقتی
کودکتان کج خلق و بدخوست، ترحم و دلسوزی شما رفتار پاداشی منفی اســت.این
برای کودکانتان ثابت شده که انها می توانند به وسیله قهر کردن و کج خلقی
هرچه می خواهند بدست اورند، که این کارها در جهان واقعی قابل پذیرش
نیست.پیتر می گوید، “اگر او ادامه بدهد به کج خلقی در بزرگسالی، اتفاق بدی
رخ داده اســت”.

۱۰-ایفای نقش کودک لوس مثل خودتان

رفتار شما با خویشاوندانتان برای کودکتان به عنوان مدلی اســت که انها با دیگران رفتار کنند.
اگر
شما در مقابل کودکانتان ناله و شکایت می کنید، انها نیز تقلید می کنند “او
سخن حکیمانه ای می گوید” انها کاری را که انجام می دهید را انجام می دهند
نه ان کاری را که می گویید”

 



لینک منبع

بازنشر: مفیدستان

این مطلب علت لوس شدن بچه ها و روش های مقابله با آن در سایت مفیدستان


ادامه مطلب ...

مقابله با کوچولوی سلطه گر


ماهنامه پیام یاقوت – اسماعیل خوش نظر*: با چه روش هایی باید با فرزندسالاری مقابله کنیم و روش هایی که برای برخورد با این طرز رفتار در اطفال در پیش بگیریم کدامند؟ توصیه روان شناسان در این زمینه چیست؟ روش های اصولی برای برطرف کردن این نوع رفتارها کدامند؟

خانواده هایی که بیش از حد انتظارات فرزند خود را برآورده می کنند، به او اعتماد به نفس کاذب می دهند.

در گذشته سیستم خانواده ها براساس پدرسالاری بوده و نه فرزندسالاری، اما در جامعه فعلی شرایط تغییر کرده اســت. براساس تحقیقی که در دانشگاه شهید بهشتی انجام شده در ۷۰ درصد خانواده ها فرزندسالاری حاکم اســت.

فرزندسالاری ممنوع!

تعریف فرزندسالاری

وقتی امور کلی خانواده و نیازهای آن و به صورت کلی محور خانواده روی فرزندان باشد، به این خانواده فرزندسالار می گوییم، اما تاثیر پدر یا مادر یکی از دلایلی اســت که باعث به وجود آمدن فرزندسالاری در خانواده می شود. دلیل این اســت که برخی نیازهای مادر یا پدری که در سیستم مادر سالارانه یا پدرسالارانه بزرگ می شوند، سرکوب شده و برای اینکه فرزندان آنها تجربه مشابه شان را نداشته باشند فرزندسالاری در سیستم خانواده به وجود می آید.

در چنین خانواده ای والدین نیازهای خود را سرکوب می کنند و اینجاست که خانواده به سوی مدرن شدن پیش می رود اما دلیل مهم دیگری که پشت فرزندسالاری وجود دارد، نگرانی والدین از آینده کودک اســت. درواقع، خانواده ها برای کم کردن نگرانی ها تمام تلاش خود را برای برآورده کردن اهداف فرزندشان انجام می دهند و در این راه حتی از خود و نیازهایشان نیز می گذرند.

صمیمیت زیاد ممنوع!

درست اســت که خانواده باید با فرزندشان صمیمی باشند اما این صمیمیت نباید به اندازه ای باشد که اقتدار پدرانه یا مادرانه زیر سوال برود و کودک احترام والدین را نگه ندارد. درواقع، صمیمیت زیاد باعث از بین رفتن مرز بین آنها می شود و در این بین کودکان از والدین خود انتظارات زیادی دارند. در خانواده هایی که والدین با اقدام به مثلث سازی از کودک به عنوان ابزاری در بحث ها و اختلافات شان استفاده می کنند تا حمایت او را به سمت خود جلب کنند نیز فضای فرزندسالاری شکل می گیرد.

فرزندسالاری ممنوع!

در این محیط ها کودک به خوبی رشد نمی کند و به تدریج به یکی از والدین گرایش پیدا می کند، اما در نتیجه این مثلث سازی کودک انتظارات زیادی از والدین خود خواهد داشت که از عوامل تاثیرگذار در فرزندسالاری اســت. می توان گفت اگر نوع ارتباطی که والدین با یکدیگر دارند و به دنبال آن انتظاراتی که از یکدیگر دارند درست و منطقی باشد، فرزندسالاری کمتر اتفاق می افتد.

والدین باید به صورت منطقی و بجا نیازهای کودک را برآورده کنند. در غیر این صورت باعث بالارفتن سطح انتظارات فرزندشان خواهند شد.

رقابت طلبی کودکان بیشتر شده اســت

اگر خاطرتان باشد در زمان های گذشته میزان همبستگی و نزدیکی بین کودکان بیشتر بود. برای مثال بچه ها از یک پاک کن یا مداد مشترک استفاده می کردند و اگر فرضا کسی مداد نداشت بچه های دیگر به او قرض می دادند.

درواقع، فضای هماهنگ و همسطح بین کودکان باعث می شد آنها نزدیکی بیشتری با یکدیگر احساس کنند، اما امروزه در رقابت طلبی بین افراد و حتی بین کودکان بیشتر مشاهده شده و کودکان برای اینکه بتوانند با دوستان و همسالان خود رقابت کننده داشته های خود را به آنها عرضه می کنند زیرا در چنین سیستمی اگر داشته های یکی از بچه ها کمتر از دیگری باشد باعث تمسخر و تحقیر بچه های دیگر می شود و کودک برای این که بتواند در چنین محیطی دوام بیاورد خانواده اش را برای برطرف کردن نیازهایش تحت فشار قرار می دهد.

فرزندسالاری ممنوع!

اما خانواده ها در مقابل بروز چنین شرایطی برخلاف میل باطنی خود نیازهای کودک را برطرف می کنند زیرا دوست ندارند فرزندشان فشار و تحقیر همسالان را تجربه کند که دلیل این اتفاق همان طور که قبلا هم به آن اشاره کرده ایم سرکوب شدن نیازهایی اســت که والدین در دوران کودکی خود داشته اند و نمی خواهند چنین اتفاق مشابهی برای فرزندشان تکرار شود.

آسیب های فرزندسالاری

اولین آسیبی که فرزندسالاری ایجاد می کند در درجه اول متوجه والدین اســت. هر چقدر سطح انتظارات کودک از والدین بیشتر باشد باعث فشار بیشتری روی والدین می شود و این فشارها نه تنها از لحاظ روانی بلکه از نظر جسمی نیز آثار نامطلوبی را بر جای می گذارد و این شرایط به تدریج باعث ایجاد فاصله بین کودک و والدین می شود.

اما آسیب بسیار جدی ای که فرزندسالاری به دنبال دارد شکل گیری اعتماد به نفس کاذب در کودک اســت. از آنجا که والدین تمام خواسته ها و نیازهای کودک را برآورده می کنند او به یک حس رضایت خواهد رسید، اما اگر او در محیطی قرار بگیرد که خواسته و نیازش در آنجا برآورده نشود ۲ حالت سراغ او می آید؛ مورد اول خشم و مورد دوم ناتوانی و احساس ضعف نسبت به توانایی های خود.

خودشیفتگی در کودکان

فرزندسالاری همان طور که باعث خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب در کودکان می شود، از طرفی باعث ایجاد حس ناتوانی نیز می شود، اما این نکته را هم باید اضافه کرد که خودشیفتگی نیز نشانه نبود اعتماد به نفس اســت. درواقع، از لحاظ روان شناسی واکنش وارونه خودش را نشان می دهد یعنی کسانی که شخصیت خودشیفته و اعتماد به نفس کاذب دارند به نوعی از نبود اعتماد به نفس رنج می برند. رفتار کودکان در این موقعیت متناقض اســت یعنی در ظاهر شخصیتی خودشیفته دارند اما از درون بدون اعتماد به نفس هستند.

فرزندسالاری ممنوع!

راهکار چیست؟

اولین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند ایجاد رابطه صمیمی اما در عین حال مقتدر با فرزندان اســت. اگر والدین بتوانند جذابیت و اقتدار خود را حفظ کنند و رابطه ای صمیمی با فرزندان داشته باشند می توانند نقش زیادی در بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان در رویارویی با شرایط و موقعیت های مختلف پیرامونش داشته باشند. والدین باید با فرزندان صداقت داشته باشند یعنی اگر در شرایطی نتوانند خواسته فرزندشان را برآورده کنند بهتر اســت روراست باشند و خود را دچار تنش و فشار نکنند.

نکته مهم دیگری که والدین باید به آن توجه کنند بررسی وضعیت اعتماد به نفس کودک اســت. تعامل والدین با فرزندان و شرایط بیرونی که کودک در آن قرار دارد تاثیر زیادی در اعتماد به نفس کودک دارد. کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند کمتر والدین خود را برای ارضای خواسته هایشان در فشار قرار می دهند و انطباق و سازگاری بیشتری با محیط دارند و مهم تر از همه به رقابت با دیگران نمی پردازند.

خانواده ای ایده آل اســت که نه فضای فرزندسالاری در آن باشد و نه پدرسالاری یا مادرسالاری بلکه در یک خانواده سالم تمام اعضای خانواده با یکدیگر تعامل دارند و اگر انتقاد و اعتراضی از یکدیگر داشته باشند آن را ابراز می کنند. رد سایه صمیمیت و اقتدار والدین با بچه هاست که اعتماد به نفس در آنها تقویت می شود و خانواده میل به سوی فرزندسالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری نخواهد داشت.

* کارشناس روان شناسی



لینک منبع

بازنشر: مفیدستان

این مطلب مقابله با کوچولوی سلطه گر در سایت مفیدستان


ادامه مطلب ...