بازی پو را همه میشناسیم چون آنقدر معروف شده که همه نام این بازی موبایلی را می دانند . چه کسی فکرش را می کرد که یک موجود قهوه ای عجیب و غریب با چشمهای بزرگ که روی صفحه ی تبلت یا گوشی آرام ایستاده و نگاهمان می کند، یک روز برایمان جان بگیرد و رسیدگی به او بشود یکی از بزرگترین دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان!
وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرف های رییس نت برمی دارد تا چیزی از قلم نیفتد. یکهو صدای آشنایی از گوشی بلند می شود که نشان می دهد بچه از خواب بیدار شده. وقتی این بچه از خواب بیدار می شود خودش را کثیف کرده و طبیعتا گرسنه است.
زمان در اینجا حیاتی ست. باید هر چه زودتر به “پو” برسی تا وضعش خراب تر از این که هست نشود. کار را رها می کند و دو سه دقیقه ای به رتق و فتق امور این بچه ی مجازی می پردازد و دوباره برمی گردد سرکار!
“پو” (pou) یک بازی برای گوشی و تبلت با سیستم عامل های اندروید و آی او اس و غیره است که طراحی و فرایند آسانی دارد. وقتی این بازی و بازی های مشابهش را نصب می کنی، با موجودی مواجه می شوی که رنگش قهوه ای است و چشم های بزرگی دارد. روی صفحه ی گوشی ات ایستاده و با آن چشم های درشت نگاهت می کند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند.
وقتی که مادر یا پدرش شدی، دیگر همه ی مسئولیتش بر گردن توست. باید سر وقت به او غذا بدهی، سر وقت با او بازی کنی، بخوابانی اش، تمیزش کنی و …
وقتی هم که مرحله ات بالا رفت، با جمع آوری سکه می توانی برایش خرید کنی و توقعاتش را برآورده کنی و خلاصه هر کاری که می شود برای یک بچه انجام داد!
شاید کسی نداند روزی که “پل سالامه” این بازی ساده را طراحی کرد، چه مخاطبینی برایش در نظر گرفت و جامعه ی هدفش چه کسانی بودند اما امروز می بینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکانده و هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوه ایِ نیازمند به رسیدگی و توجه توی گوشی یا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئولیت می کند.
یک عاشقانه مثلا آرام!
می گوید: “من اگر این ترم مشروط شدم تقصیر پسرمه!” منظورش از “پسرم”، پو است. می گوید که “پو” یش چاق و تپلی است که به تازگی برایش یک کت و شلوار خریده و یک سبیل کلفت! می گوید :”مردی شده برای خودش!”
در دنیایی که تکنولوژی بازی های رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافیک بالا و داستان های جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه می کند، گل کردن بازی های آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تامل به نظر می رسد.
این بازی ها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت می گذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده می کنند. خیلی آرام و ظریف وابسته ات می کنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمی توانی ازشان دست بکشی.
کارشناسان معتقدند که بازی های رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تاثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفه ی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است.
هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفق تر است.این بازی های آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافته اند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شده اند،
که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب می شود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند.
واقعی شدن “پو” و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان می دهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است:
پوی من دختره! الان دوازده مرحله است که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ می شه؟
بچه من ۹۸ سالشه. داره می ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته.
من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه.
کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!
وقتی سیر شده و می خوام بهش غذا بدم و اون می گه:”نه” دلم می خواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!
من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس می کنه و منم نازشو می خرم.
عکسش را می گیرند و در فضای مجازی منتشر می کنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش می کنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که می رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان می گویند و اتفاق هایی که برایش افتاده…
این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعا عجیب به نظر می رسد.
خطر! “پو” در کمین شماست!
کفرش درآمده! از دست همسرش حرص می خورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقه ی “پو”ی نوجوانشان می رود. همسرش هر اتفاقی که برای پو می افتد و هر چیز جدیدی که برای پو می خرد را می آید با آب و تاب برای او تعریف می کند و همه ی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده!
خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچه ی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی این ها رسیدگی می کند. مرد جوان می گوید:”گاهی “پو” به دخترک خودمان ترجیح داده می شود. وقتی “پو” چشمهایش دو دو می زند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری می دود و غذایش را مهیا می کند و اگر پول در حسابش نباشد،
آن قدر بازی می کند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچه ی صفر و یکی اش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمی گیرد. گاهی ساعت ها غرق شدن در مسائل “پو”ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را می گیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد می کند.”
اگر در قدیم بیشتر نسبت به تاثیر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران می شدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است. اگر در قدیم برخی بازی های رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضدمعنوی و خشونت می شد، امروز باید از بازی های آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیب های بازی های اکشن و خشن را ندارند هم ترسید.
بازی های آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تاثیر قرار می دهد و از دنیای پیرامون خود جدا می اندازد و خطرشان کمتر از بازی های خشونت آمیز و تاثیرگذار اکشن نیست.
رحیمی، کارشناس روانشناسی در مورد تاثیر این گونه بازی ها در زندگی انسان می گوید: “یکی از بزرگترین آسیب های این بازی ها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمیکنند و وقتی به خود میآیند که ساعتهای زیادی از وقتشان صرف این بازیها شده است.
علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازی ها می شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوی می شوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان می گردند.
این روانشناس خطر خیالپردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار می داند و می گوید: “وقتی بچه ی مجازی اجز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی می توانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه می شود.
تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست می دهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علی الخصوص فرزند را از دست می دهد.”
رحیمی معتقد است پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. به طوری که هر یک از افرادخانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازیهای رایانهای، کمتر وقت میکنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شدهاست، به گونهای که آنان کمتر حوصله یکدیگر را دارند.
به هر صورت شمشیر دولبه ی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار می دهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ می کشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد. باید مراقب باشیم چرا که “پو” همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست!
معمولا دعوا بین همسران کم و بیش هرچند وقت یکبار اتفاق می افتددعوا با همسرتان یکی از قسمت های جدا نشدنی از هر زندگی زناشویی است. امکان ندارد زن و شوهری با هم زندگی کنند و دعوایی بین انها پیش نیامده باشد. بهتر است بدانید که در حین دعوا و بعد از دعوا با همسرتان یک سری کارها ممنوع است. این کارها عبارتند از :
بعد از دعوا با همسر سکوت نکنید
اگر بعد از دعوا به زمان نیاز دارید تا دوباره روحیه خود را به دست بیاورید، اشکالی ندارد؛ اما حتما این را به همسرتان بگویید. راشل سوسمان، روانپزشک و متخصص روابط، معتقد است اگر بعد از دعوا همسرتان را از خود برانید، او احساس می کند می خواهید او را تنبیه کنید و به همین دلیل، شاید نتواند به سمت شما بیاید و احساساتش را بازگو کند.
به جای این کار به او بگویید: «احساسات من به سرعت احساسات تو به حالت قبلی برنمی گردند. به من فرصت بده. وقتی حالم خوب شد، در این باره بیشتر صحبت می کنیم.»
بعد از دعوا حرف های همسرتان را به خاطر نسپارید
بگذارید هر چه همسرتان حین دعوا گفته است، همان جا باقی بماند. با این حال به گفته دکتر «میشل گولاند»؛ روان شناس، یکی از اشتباهات زوج ها این است که به همسر خود نمی گویند کدام یک از کلماتی که او در جر و بحث به زبان می آورد، آن ها را آزار می دهد. پس حتما درباره کلماتی که برای شما آزار دهنده است، با همسرتان صحبت کنید.
بعد از دعوا با همسرتان تنها گفتن «ببخشید» کافی نیست
لوریا پون متخصص ارتباط درمانی می گوید: وقتی همسرتان از شما می خواهد تنهایش بگذارید یا این که خسته شده است و دوست دارد کار دیگری انجام دهد، فقط گفتن« معذرت می خواهم» برای التیام احساسات او کافی نیست و باید بگویید که من به دلیل فلان چیز یا حرف، از تو معذرت می خواهم و در آینده سعی می کنم که…
برای برخورد تندتان، بهانه تراشی نکنید
شما می توانید برای این دعوا میلیون ها بهانه بیاورید؛ مثلا بگویید: «روز کاری بدی داشته ام، سردرد دارم یا شب قبل بد خوابیده ام»؛ اما این جملات، مشکل را حل نمی کند. به گفته دکتر گولان: « اگر شما عصبانی یا خسته اید و یا از نظر روحی آسیب دیده اید، باید این را به طرف مقابلتان بگویید.
اگر یک روز در محل کار یا هر جای دیگری شرایط بدی را گذرانده اید که موجب عصبانیت شما شده است، قبل از رسیدن به خانه همسرتان را از این موضوع مطلع کنید تا او بداند شما بیشتر از شرایط عادی حساس و شکننده اید. »
از دعوا فرار نکنید!
به همسرتان بگویید هر حرف یا سوالی دارد، می تواند از شما بپرسد و درباره چیز هایی که بعد از دعوا هنوز او را آزار می دهد، صحبت کند. هرگز به دلیل ترس از دعوای مجدد از این مرحله فرار نکنید. اگر با هم صحبت نکنید، مشکل تان حل نشده باقی می ماند و ناراحتی ها از بین نمی روند.
نسبت به حرف های همسرتان واکنش نشان بدهید؛ مثلا به او بگویید: «بنابراین منظور تو این است که… درست است؟» و از او تایید بگیرید تا مطمئن شوید منظورش را فهمیده اید.
آزار کلامی ممنوع
چه کار می کنید؟ دعوا؟ ! یادتان باشد در زمان دعوا حق داد زدن و برچسب زدن به همسرتان را ندارید؛ چون تاثیر آن به سادگی از بین نمی رود. به جای این کار، در زمان خونسردی درباره ناراحتی تان صحبت کنید.
تفاوت دعوای بد و دعوای خوب، این است که در دعوای خوب شما برای مسئله ای که بر سر آن جر و بحث کرده اید، راه حل پیدا می کنید؛ پس بهتر است روی عواملی که دعوا را به وجود آورده اند، متمرکز نشوید و انرژی تان را صرف پیدا کردن راه حل کنید؛
مثلا شوهرتان به شما گفته است از خانه پول بیاورید، اما شما فراموش کرده اید. بعد از یک جر و بحث بی اهمیت به دستگاه خودپرداز مراجعه می کنید و مشکل حل می شود. به جای این که تمام روز دعوایتان را به یاد بیاورید و به دنبال مقصر بگردید، سعی کنید از با هم بودنتان لذت ببرید.
نگویید: « منظورم این نبود! »
گفتن این جمله مثل این است که می خواهید صورت مسئله را پاک کنید این کار اوضاع را وخیم تر می کند؛ زیرا جوابی که همسرتان به شما می دهد، این است که «چرا منظورت همین بود!» بازگشت به گذشته و تاکید بر گفته های خود و طرف مقابلتان باعث می شود به جای راه حل، بر آن چه گذشته است، تمرکز کنید.
بعد از دعوا خود را سرزنش نکنید
همه ما دوست داریم همسری داشته باشیم که برای رابطه مان زمان بگذارد و دعوا کردن نشان دهنده این است که هر دو طرف روی رابطه کار می کنند و این رابطه برایشان مهم است؛
بنابراین اگر با همسرتان جر و بحث می کنید، باید از این بابت خوشحال باشید که زندگی تان را به حال خودش رها نکرده اید و هنوز این زندگی برایتان مهم است. به قول قدیمی ها، دعوا نمک زندگی است، فقط در مصرف این نمک زیاده روی نکنید.
اداره کردن زندگی بطور هوشمندانه و مناسب خود نوعی هنر است اما در این مطلب راز های این هنر را با هم می آموزیم . گروهی از افراد متاهل بر این باورند که مدتی بعد از زندگی مشترک، فضای خانه تکراری و یک نواخت می شود و دیگر خبری از شور و شوق اولیه بین زوج ها وجود ندارد. طبق آمارها ازدواج در بین جوانان کمتر شده و آمار طلاق هم رو به افزایش است.
شاید برای شما هم این سوال پیش آید که چرا سرنوشت زندگی ها این گونه می شود و شاید نگران باشید که نکند، زندگی مشترک شما هم دچار بحران شود یا ترس از شکست در زندگی زناشویی مانع آغاز زندگی مشترک شما شود.
دکتر احمد حلت معتقد است با رعایت راهکارهایی ساده و یادگیری تکنیک های زندگی می توان زندگی را دوباره احیا کرد و طعم شیرین زندگی را حس کرد. اگر شما هم دوست دارید، بیشتر درباره این راهکارها بدانید تا با هوشمندی زندگی خود را اداره کنید، با ما همراه باشید و مطلب را تا انتها بخوانید.
خبری از ازدواج نیست
اکثر جوان ها این روزها از ازدواج فراری اند و حاضر نیستند تن به زندگی مشترک دهند. بهتر است بگوییم از پذیرش بار مسوولیت شانه خالی می کنند و به عبارتی تعهدستیز شده اند. امروزه برخی از جوانان ترجیح می دهند، دوستی ای را که در آن نیازی به پذیرش تعهد ندارند ادامه دهند؛
شاید همین دوستی، مانع پذیرش مسئولیت از جانب آنان می شود. بهتر است دختران قبل از ازدواج با پسران وارد رابطه صمیمی نشوند.
فراموش نکنید که هورمون ها و روابط جنسی بعد از شش ماه عادی می شوند و شروع رابطه صمیمانه مانع می شود تا شما بتوانید عیوب طرف مقابل را تشخیص دهید. از طرفی بعد از گذشت زمان و یکنواخت شدن شرایط، پسران بدون دردسر رابطه جدیدی را آغاز می کنند.
البته باید اضافه کنم که تنوع و شیطنت بیش از اندازه در ادامه باعث بروز مشکلات روانی می شود و فرد را با مشکلاتی رو به رو می کند.
حرف بزنید تا زندگی تان بیمه شود
با همسرتان سخن بگویید، اگر تنها روزی بیست دقیقه با همسرتان صحبت کنید، هیچگاه زندگی تان به بن بست نخواهد رسید. آمارها نشان می دهد، اغلب زوجین بعد از ده دقیقه صحبت کردن با یکدیگر کارشان به جر و بحث و دعوا می کشد. زندگی شما مهم تر از سریال های تلویزیونی، تلگرام و اخبار است.
شنونده درد و دل های همسرتان باشید و درباره ناراحتی خود با او سخن بگویید. می توانید با حرکات ساده سر نشان تایید بر حرف های او بزنید، لبخند بزنید، به او نگاه کنید و بگذارید بفهمد که حرف هایش برای شما مهم است.
ویرجینیا ساتین، روانشناس می گوید:”تنها با شنیدن نحوه صحبت کردن دو زوج می توانم تشخیص دهم که این دو زوج چگونه آینده ای در زندگی مشترک خود تجربه خواهند کرد.”
تفاوت های هرکس را بپذیرید
با آغوش باز پذیرای ویژگی های اخلاقی همسرتان باشید. اگر بپذیرید که همسرتان هم حق دارد متفاوت باشد، زندگی شما زیباتر می شود. شما نمی توانید همسرتان را تغییر دهید و از او فرد دیگری بسازید. حتی خواهرها و برادرها که در یک خانه و خانواده رشد پیدا می کنند، متفاوت هستند.
پس چگونه توقع دارید که همسر شما مانند شما فکر کند. با پذیرش این نکته درگیری های شما کمتر می شود.
توپ و تفنگ ها را پنهان کنید
قانون چهار دال را فراموش نکنید: “داغ د عوای تان را به دل د یگران بگذارید.” این نکته ضروری را فراموش نکنید که نباید جلوی چشم دیگران خصوصا کودکان دلبندتان با یکدیگر بحث و دعوا کنید. اختلاف نظرها را بگذارید برای بعد از مهمانی. اگر از دست همسرتان ناراحت هستید، در جمع دعوا نکنید.
تنها لبخند بزنید و بعد از اینکه تنها شدید، هرچه قدر که دل تان خواست فریاد بزنید!
بگذارید عشق در بزند
تحقیقات نشان داده است که تنها ۱۲ درصد علت خیانت در بین مردان کمبودهای جنسی است و در ۸۸ درصد مشکلات دیگر دخیل است. زنان و مردانی که وارد رابطه فرازناشویی می شوند، در بهترین ساعات و زمان ها یکدیگر را ملاقات می کنند؛
زیباترین لباس های خود را می پوشند و خوشبوترین عطرها را به خودشان می زنند و همین رفتارها باعث می شود که دو نفر از این رابطه لذت ببرند و با مقایسه ای ساده با زندگی زناشویی خود این لحظات را به همسرشان ترجیح دهند.
اگر دوست ندارید همسرتان به شما خیانت کند، آراسته باشید و برای رابطه خود وقت بگذارید. خلاقیت به خرج دهید، بهترین غذاها را آماده کنید و زیباترین ضیافت را برای همسرتان آماده کنید، در ساعات خوش به او تلفن کنید و او را به مهمانی دعوت کنید. با همین کارهای ساده و البته شیرین می توانید کانون زندگی خود را گرم تر و پایدار تر کنید.
خیانت تلخ است
برخی از مردان بر این باورند که با داشتن رابطه ای دیگر در کنار زندگی خود و کمی شیطنت می توانند راحت تر مشکلات زندگی را تحمل کنند و حتی رفتار بهتری با همسرشان داشته باشند. آنان معتقدند که گذراندن وقت با شخص دیگر به آنان کمک می کند تا با شادابی بیشتری نزد خانواده خود بازگردند و رفتار بهتری با همسر و فرزندان خود داشته باشند.
واقعیت ماجرا این است که برخی از مردان خیانتکار به علت عذاب وجدان نسبت به همسرشان بیشتر به او رسیدگی می کنند اما باید به این مردان گفت که راه آنان اشتباه است؛ چیدن گل های متفاوت همیشه بی خطر نیست و گاه خار این گل های رنگارنگ به آنان آسیب می زند.
خارج شدن از روابط خارج زناشویی همیشه ساده نیست و گاه آقایی که تصور می کرد، با زرنگی و بدون لطمه زدن به کانون خانواده خود تنها ساعات خوشی را داشته است، نمی تواند روابط خود را کنترل کند و دچار مشکلات زیادی می شود.
این روابط گاه چنان بدون علامت، مهم و بزرگ می شوند که حتی تا ازدواج دوم هم پیش می روند و در نهایت هم نه تنها کمکی به آرامش زندگی او نمی کند و آرامش اولیه زندگی او را نیز نابود می کند.
پس زندگی خود و فرزندان تان را به خطر نیندازید، بهتر است زندگی خود را با تکنیک های کاربردی بهبود ببخشید و دنبال لذت های آنی نباشید و با بهبود روابط خود با همسرتان از کنار هم بودن لذت ببرید.
غار تنهایی مردان را بشناسید
جان گری، روانشناس می گوید: “در گذشته مردان در ساعاتی به غار می رفتند و به آتش خیره می شدند، تا کمی آرام شوند.
امروزه نیز مردان بعد از انجام کارهای روزانه نیاز دارند تا ساعاتی را به غار تنهایی خود بروند. همسرتان بعد از طی کردن روزی پردردسر به ساعاتی احتیاج دارد تا انرژی از دست رفته خود را به دست بیاورد؛ به او فرصت داده، اجازه دهید بعد از یک روز کاری ساعتی را در تنهایی خود باشد، کمی روزنامه بخواند و تلویزیون تماشا کند.
فقط کافی است زمانی که به منزل می آید با سینی چای یا پذیرایی ساده کمی او را به حال خودش بگذارید، در ازای این خدمت کوچک و بعد از گذشت زمانی کوتاه شما می توانید لحظات شادی را با همسرتان سپری کنید و او را با انرژی بیشتری کنار خود احساس کنید.
یک نکته :
یکدیگر را ببینید. توجه به همسرتان می تواند شادی را به زندگی شما بازگرداند و مانع خیانت های زناشویی شود. خصوصا آقایان باید نسبت به تغییرات ظاهری همسر خود دقیق باشند. به ظاهر همسرتان نگاه کنید و اگر کوچک ترین تغییری در چهره یا موهای او دیدید با شوق و ذوق فراوان به او ابراز کنید.
نوشته نیلوفر جامه بزرگی در مجله زندگی ایده آل