در این مجموعه عکس نوشته های زیبا و پندآموز از بزرگان را برای شما آماده کرده ایم.
نقل قول های زیبا
جمله های زیبا
نقل قول های آموزنده
جملات زیبای زندگی
نقل قول
جملات زیبا و الهام بخش
نقل قول های زیبای زندگی
نقل قول های زیبا
نقل قول
دایناسورها صاحبان قبلی زمین در زمان های بسیار دور بوده اند و ما اکنون آثار آنها را میبینیم و به بررسی میپردازیم اما در این بین تصورات غلطی نیز از دایناسورها بوجود آمده است. شاید دایناسورها را به عنوان رازآلودترین و جالبترین موجودات زنده از پیدایش حیات روی این سیاره در نظر آوریم.
به واسطهی همین جذابیت و شگفتی، گاهی اوقات باورهای نادرستی نیز در میان افراد دربارهی دایناسورها متدوال شده که پایهی علمی صحیحی ندارند. در گزارشی که پیش رو داریم به سراغ شش مورد از شایعترین باورهای نادرست دربارهی این موجودات رفتهایم.
هنگامی که اولین استخوان دایناسور در سال ۱۶۷۶ یافت شد، در ابتدا چنین تصور میرفت که این استخوان از بقایای یک فیل و یا شاید یک غول به دست آمده باشد. بیش از یک قرن پس از آن، دانشمندان پی بردند که چنین فسیلهایی متعلق به موجوداتی به ناممگالوسور هستند.
این موجودات به صورت انواعی از مارمولکهای بسیار بیش از حد رشد کرده و بزرگ به تصویر کشیده میشدند. سپس در سال ۱۸۴۲، کالبدشناسی به نام ریچارد اوون (Richard Owen) که سرپرستی گروهی پژوهشی در این مورد را به عهده داشت، پی برد که مگالوسورها در واقع بخشی از یک گروه جدید از حیوانات هستند که او در ادامه آنها را به نام دایناسور Dinosauria، و یا «سوسمار ترسناک» نامگذاری کرد.
از آن زمان، حدود ۷۰۰ گونه از دایناسورهای مختلف شناسایی و ثبت شده است. این در حالی است که هر ماه نیز شمار جدیدی از دایناسورها یافت میشوند.
ایدههای ما در مورد دایناسورها نیز کاملا تغییر کرده است. دایناسورهایی که ما امروز میشناسیم شاید بسیار متفاوت از آنهایی باشند که شما در کتابهای سالهای گذشته و در دوران کودکی خوانده باشید. حال به سراغ شش باور نادرست و رایج در میان افراد دربارهی دایناسورها میرویم و به تشریح آنها میپردازیم.
باور نادرست اول: همهی دایناسورها بسیار بزرگ بودهاند
نام دایناسور به گونهای است که تصویری از یک موجود غولپیکر را در ذهن تداعی میکند و قطعا بسیاری از آنها نیز بسیار بزرگ بودهاند. دایناسور تی. رکس (Tyrannosaurus rex) حدود ۱۲ متر طول و وزنی بیش از پنج تن داشته است. این دایناسور غولپیکر به احتمال قوی گوشتخوار نبوده و سوروپادها یا سوسمارپاها (sauropod) در نسبتهای عظیمی رشد داشتهاند.
دایناسور عظیمی به نام آرژانتیناسور (Argentinosaurus) که فقط از روی چند استخوان شناخته شده است، اما اندازهی آن در حدود ۳۰ متر طول و ۸۰ تن جرم برآورد شده است که این مقدار بزرگتر از اندازهی هر پستاندار زنده روی زمین است و در میان همهی پستانداران تنها باید والها را مستثنی کنیم.
دایناسورها از لحاظ جثه روی زمین منحصر به فرد هستند. هیچ گروه دیگری از حیوانات روی زمین قبل و بعد از آنها قادر به رشد تا به این اندازه نبودهاند. اما واقعیت این است که همهی دایناسورها غولپیکر نبودهاند.
دایناسور شاخداری موسوم به پروتوسراتوپس (Protoceratops) به اندازه یک کشتی بوده و از سویی ولوسیراپتور (Velociraptor) به اندازهی یک سگ شکاری طلایی بوده است و احتمالا برای بازسازی آن در پارکهای ژوراسیک و افزایش ترسناکی این حیوان، آن را باید با مقیاس بزرگتری بسازند.
در سالهای اخیر رشد بزرگی در شمار گونههای کوچکی که کشف میشوند اتفاق افتاده است. از این میان میتوان به گونههایی مانند هسپرونیکوس (Hesperonychus) به اندازهی یک رپتور شکاری، تیانیولانگ (Tianyulong) گیاهخواری به اندازهی یک خرگوش و یک حشرهخوار کوچک به اندازهی بلدرچین موسوم به پارویکورسر (Parvicursor) اشاره کرد.
گونههای کوچک احتمالا شایعتر از پسرعموهای غول پیکر خود بودهاند. اما، استخوانهای عظیم یک تیرکس به احتمال زیاد در این مدت بهتر حفظ شدهاند و در زیر زمین نیز راحتتر شناسایی میشود.
باور نادرست دوم: همهی دایناسورها به صورت پوسته پوسته (فلسدار) بودهاند
زمانی که دایناسورها برای اولین بار کشف شدند، این موضوع آشکار به نظر میرسید که چون آنها مرتبط با تمساحها و سوسمارها هستند بنابراین آنها باید دارای ظاهر پوسته پوسته (فلسدار) باشند و البته بسیاری از دایناسورها از جمله داکبیلها یا اردکمنقاران (duckbill)، دایناسورهای شاخدار، سوروپودها (سوسمارپا) و دایناسورهای سختپوست میتوانند این ظاهر پوسته پوسته را حفظ کنند.
اما در دههی ۱۹۷۰، دیرینشناسان شروع به بررسی این موضوع کردند که آیا ممکن است بعضی از دایناسورها دارای پر بوده باشند؟
پرهایی از همان نوعی که خویشاوندان پرندهی این موجودات امروزه دارند. این حدس و گمانها در زمان خود بسیار خام و جنجالی به نظر میرسیدند. اما در سال ۱۹۹۷ مشخص شد که یک دایناسور کوچک گوشتخوار به نام چینیخزندهبال یا سینوسارپوترکس (Sinosauropteryx) با فلس پوشیده شده است؛ اما فلسهای این حیوان از نوع نرم و کرکدار بودهاند.
پس از آن زمان ، پرها روی اورنیتوپودها (ornithopod) یا پرندهپاهای گیاهخوار، هترودونتاروس دنداندار (heterodontosaurs) و بسیاری از خانواده های دایناسورهای گوشتخوار از جمله تیرانوسارید یا بیدادگرخزندگان (Tyrannosauridae) کشف شدهاند. این یافتهها ما را به این نکته میرساند که بدن تی. رکس احتمالا با پر پوشیده شده بوده است و نه با فلس.
باور نادرست سوم: همهی دایناسورها سبز و قهوهای بودند
بیشتر نقاشیهای اولیهای که از دایناسورها ترسیم شدهاند، شاید بیشتر متناسب با یک پالت یکنواخت و خستهکننده باشد؛ پالتهایی از حیواناتی با طرحهای یکنواخت که با سایهی ملالآور خاکستری و رنگهای سبز و قهوهای پوشیده شدهاند.
در حالی که اگر دوران مزوزوئیک در واقعیت نیز به همان اندازه ملالآور و دلگیر میبود، جای تعجبی باقی نمیماند که دایناسورها نیز منقرض شوند. اما واقعیت این است که دایناسورها دارای رنگهایی بسیار پرانرژیتر و گرمتر از رنگهایی بودهاند که در آن ترسیمهای اولیه نشان داده شدند.
مطالعات پوستهها (فلس) و پرهای دایناسور نشانههایی از وجود ملانین را نمایان ساخت. ملانینها در واقع همان رنگدانههایی هستند که باعث رنگی شدن فلسهای مارمولک، پرهای پرنده و نیز موهای ما میشوند. تجزیه و تحلیل نشان میدهد که دایناسورها در طیف گسترده ای از رنگها از جمله سیاه، سفید، و زرد زنجبیلی وجود داشتهاند.
حتی در چند مورد مشاهده شده است که این موجودات دارای نوعی درخشش رنگینکمانی نیز روی پرهایشان بودهاند.
علاوه بر موارد یاد شده، بسیاری از دایناسورها دارای لکهها و خال و خطوط راه راه مشهودی روی بدن خود بوده و شکم سفید و پشت تیره نیز داشتهاند. برخی از این الگوها احتمالا برای کمک به استتار دایناسورها از دید گونههای شکارگر به صورت راهکارهای استتار برای حیوان تکامل یافتهاند.
اما رنگهای روشن و الگوهای آشکار به منظور جلب توجه جفتها به کار میآمدهاند؛ دقیقا مانند همان اتفاقی که در دم طاووس میافتد.
باور نادرست چهارم: دایناسورها والدین بدی بودهاند
بیشتر خزندگان به سادگی تخمهای خود را دفن کرده و از آن محل دور میشوند، و فرزندان خود را به حال خودشان رها میسازند تا بتوانند بهترین عملکردی را که در توان دارند برای بقای خودشان به کار ببرند. این نوع از پدر و مادرها در میان حیوانات بسیار خطرناک به شمار میروند و ریسک بالایی دارند.
یک لاک پشت دریایی باید هزاران تخم در طول زندگی خود بگذارد تا از میان آنها تنها چند عدد بتوانند رشد کنند و به حیوانات بالغ تبدیل شوند. زمانی تصور میشد که دایناسورها از همان استراتژی تخم گذاشتن و ترک کردن تخمها همانند خزندگان استفاده میکردهاند و این نگرش تا مدت طولانی ادامه داشت. اما اکنون میدانیم که این دیدگاه اشتباه بوده است.
بستگان کنونی دایناسور یعنی پرندگان و تمساحها از تخمهای خود نگهداری میکنند و در ادامه نیز نوزادان خود را رها نمیکنند، پس فرض معقول آن است که بپذیریم دایناسورها نیز به همین شکل عمل میکردهاند. البته در حال حاضر شواهدی نیز در این باره به دست آمده است.
دانشمندان هنگامی که در کاوشهای صحرای گبی یک دایناسور را بر روی آثار چند تخم پیدا کردند، در ابتدا گمان میکردند که این دایناسور احتمالا در حین حمله و غارت آن لانه مرده و روی آنها افتاده است. آنها دایناسور یاد شده را به نام خاگدزد یا اوویرپتور (Oviraptor) نامگذاری کردند که به معنای «دزد تخممرغ» است.
اما بعدها اسکلتهای بیشتری پس از آن در روی تخمها پیدا شدند که در حالت نشسته بر روی آنها همانند حالت نشستن پرندگان روی تخمهایشان قرار داشتند. به نظر میرسد که خاگدزد، آنها را نمیدزدیده است، بلکه در حال حفظت از آنان بوده است.
باور نادرست پنجم: سرنوشت دایناسورها انقراض به صورت طبیعی و خود به خود بوده است
برای مدت طولانی تصور میرفت که انقراض دایناسورها به خاطر برخی شکستهای این حیوانات در زمینهی سازگاری یافتن با محیط زیست در حال تغیر بوده است. اما در واقعیت، دایناسورها برای بیش از ۱۰۰ میلیون سال با فسیلهای یافت شده در شمال و جنوب امریکا، آسیا، اروپا، آفریقا، و حتی قطب جنوب دارای تنوع فراوانی بودهاند.
اگر چه برخی افراد نیز چنین استدلال میکنند که این تنوع در آن زمان در حال افول بوده است، اما فسیلهای یافت شده نشان میدهند که دایناسورها تا ۶۶ میلیون سال پیش و تا زمان پیش از برخورد یک سیارک به کرهی زمین و درمحلی که اکنون با نام مکزیکو میشناسیم، دارای تنوع و گستردگی فراوانی بودهاند.
اما پس از آن برخورد، غبارها و باقیماندههای آن برخورد باعث مسدود شدن مسیر نور خورشید شده و سطح کرهی زمین را در تاریکی فرو برده است.
باید بپذیریم که ناپدید شدن دایناسورها به صورت بداقبالی و یا سرنوشتی نبوده که پیش از آن برخورد، وقوعش قابل پیشبینی بوده باشد. این اتفاق یک تصادف کیهانی بوده است. اگر آن سیارک نابودکننده با کسر بسیار بسیار کوچکی از یک درجه از مسیرش منحرف شده بود، دایناسورها هنوز هم بر روی این سیاره در حال فرمانروایی بودند و به احتمال زیاد ما نیز وجود نداشتیم.
باور نادرست ششم: همهی دایناسورها منقرض شدهاند
این سیارک دایناسورهایی از قبیل تیرکس، تریسراتوپس (Triceratops) و بقیه را از میان برده است. اما تعداد انگشت شماری از دایناسورهای کوچک پردار، احتمالا کمتر از ده گونهی کوچک جان سالم به در بردهاند. این گونهها شامل پسرعموهای پرندهی تی.
رکسها و ولوسیرپتور و همچنین نوادگان مستقیم دایناسورهای گوشتخوار بودهاند. این گونهها نه تنها زنده ماندند، بلکه در ادامه حیاتشان نیز رونق گرفته و مسیر تحول به چند ده هزار گونه از پرندگان مختلف را آغاز کردهاند.
استان همدان یکی از دیدنی ترین و تاریخی ترین استان های ایران است و همیشه در ایام تعطیلات شاهد سیل عظیم گردشگر در این استان هستیم. شاید در مورد بناهای تاریخی و یا بناهای جذاب و جالب توجه شهرهای بزرگ ایران مطلب زیاد نوشته شده باشد. شهرهای مثل مشهد، اصفهان، و یا تبریز همیشه جزء شهرهایی بودهاند که بسیار به آنها و تاریخشان پرداخته شده است.
اما یکی از شهرهای تاریخی و جذاب ایران که در مقایسه با شهرهای دیگر کمتر به آن نگاهی شده است شهر زیبای همدان است.
شهری که بناهای تاریخی زیادی را در خود جای داده و همه ساله میزبان گردشگران زیادی از شهرهای مختلف کشور و حتی کشورهای دیگر دنیاست. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا ۵ مکان جذاب و ماندگار این شهر را به شما معرفی کنیم. پس با ما همراه باشید و اگر قصد سفر به همدان را داشتید حتما از این مکان ها دیدن کنید.
بازار همدان
مجموعه تاریخی بازار همدان در محدوده خیابانهای باباطاهر، اکباتان و شهدا قرار گرفته و عمده بناهای آن مربوط به دوره قاجاریه است، اما بنای اولیه بازار بسیار قدیمیتر از این تاریخ است.
همدان به جهت قرار داشتن در مسیر یکی از شاخههای اصلی جاده ابریشم، از قرنها پیش یکی از مراکز مهم مبادلات تجاری به شمار میآمده است و حتی تا اواخر دوره قاجار بخش زیادی از مبادلات ایران با غرب از طریق همدان و بغداد صورت میگرفت.
مجموعه تاریخی بازار همدان در محدوده خیابانهای باباطاهر، اکباتان و شهدا قرار گرفته است
با افتتاح خطوط راه آهن، و اهمیت یافتن پایتخت و بنادر شمالی و جنوبی کشور، همدان اهمیت تجاری خود را از دست داد و بازار بزرگ همدان نیز به این خاطر و بعدها به جهت تحولات اجتماعی و اقتصادی کشرو، رونق خود را از دست داده و به تدریج بناهای آن ویران و یا دچار دخل و تصرفها و ساخت و سازهای ناصواب شد.
مجموعه کنونی بازار همدان که عمدتا مربوط به دوره قاجاریه و بعد از آن است، حدود ۳۰ راسته بازار و ۲۴ سرا دارد که اغلب صورت اولیه آنها تغییر یافته است.
راستهها اغلب به جهت نوع فعالیتی که دارند نامگذاری شدهاند (مانند راسته بازار زرگرها، صندوقسازها، قنادها) و یا به نام بانیانشان نامیده میشوند (بازار زنگنه، حسینخانی، حاج فضلالله و …). از مجموعه راسته بازار، تعدادی مسقفاند از جمله، راسته بازارهای مسجد جامع، قصابها، قنادها، نخودبریزها، کفشدوزها، حلاجخانه، سمسارها، پوشش تعدادی از این راستهها مسقف به طاق و گنبد و بقیه جدید و فلزی است.
مجموعه کنونی بازار همدان عمدتا مربوط به دوره قاجاریه و بعد از آن است
راستههای غیرمسقف و قدیمی نیز در اصل مسقف بوده است. در این مجموعه حدود ۲۴ سرا وجود دارد که بزرگترین آنها سرای گلشنی و آبادترین آنها سرای گمرک است که جدیدا نوسازی شده است؛ اما زیباترین و در عین حال سالمترین سراها، سرای میرزا کاظم است.
برج قربان همدان
برج قربان یکی از آثار تاریخی قرون هفتم یا هشتم هجری قمری است که بین چهارباغ شهید مدنی و خیابان طالقانی، جنب دبیرستان اندیشه واقع شده و مدفن شیخالاسلام حسن بن عطار حافظ ابو العلاء همدانی و جمعی از امرای سلجوقی است که به طرزی ساده و بی پیرایه ساخته شده است.
در سال ۱۳۱۲ و در حین انجام تعمیرات در زیر برج، سردابی پیدا شد که کلیه قبور اشاره شده در آنجا قرار داشت. درباره علت نامگذاری این بنا که به برج قربان معروف است این را باید گفت که در جریان شورش افغانها در اواخر دوره صفویه، فردی به نام قربان این محل را سنگرگاه خود قرار داده و ضمن دفع شورشگران از اهالی محل دفاع کرده و از این رو مسجد و بقعه به نام او شهرت یافته است.
برج قربان یکی از آثار تاریخی قرون هفتم یا هشتم هجری قمری در همدان است
این بنا از یک برج ۱۲ ضلعی آجری با گنبد هرمی شکل ۱۲ ترک آجری تشکیل شده است. طول اضلاع ۱۲گانه برج از بیرون بیش از ۲ متر و از درون کمی بیش از یک متر است.
جبهه خارجی بنا را طاقنماهایی با عمق ۱۵ سانتیمتر و پهنای ۱۲۳ سانتیمتر در هر ضلع تشکیل میدهد که هر یک به وسیله یک گوشواره از سطح خارجی جرزهای ۱۲گوشه به عقب نشسته و در جبهه داخلی برج نیز طاقنماهایی به عمق ۲۰ و عرض ۹۰ سانتیمتر قرار گرفته است. این بنا فاقد هرگونه کتیبه و گچبری و تزئینات است.
برج قربان از یک برج ۱۲ ضلعی آجری با گنبد هرمی شکل ۱۲ ترک آجری تشکیل شده
از سال ۱۳۳۰ بخش فوقانی برج قربان تخریب شده و فرو ریخته بود که مرحوم محمد تقی مستوفی، رئیس سازمان باستانشناسی آن زمان برای هزاره بوعلی سینا آن را تعمیر کرد. به طور کلی برج قربان در ۳۰ سال اخیر اندکی تعمیر شد و نمایی پیدا کرد.
در وسط برج قربان روی طاق سردابه سنگ قبری ساده و معمولی قرار دارد که این متن به صورت برجسته و در ۶ سطر روی آن حجاری شده است: «یا غفارالذنوب هذا قبرالمرحوم المغفور الوصل رحمه الله تعال محمد، فی شهر ذیحجه الحرام سنه ۱۰۹۰» این سنگ در دوره صفویه ساخته شده است. این برج در تاریخ ۲۸ / ۴ / ۱۳۵۴ در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است.
آرامگاه بوعلی سینا
آرامگاه ابوعلی سینا بنای یادبود شیخ الرئیس ابن سیناست که در میدان بوعلی سینا در مرکز شهر همدان قرار دارد. بنای ابتدایی آرامگاه ابوعلی سینا در زمان قاجاریه ساخته شد و آرامگاه جدید به دستور محمدرضا پهلوی به مناسبت هزارمین سالروز تولد این دانشمند بزرگ، توسط انجمن آثار ملی ایران ساخته و در سال ۱۳۳۳ خورشیدی افتتاح شد.
آرامگاه ابوعلی سینا بنای یادبود شیخ الرئیس ابن سیناست
طرح و نقشه اولیه این بنا در خرداد سال ۱۳۲۴ خورشیدی توسط انجمن آثار ملی بین مهندسان و فارغالتحصیلان رشته معماری به مسابقه گذاشته شد و با نظر آندره گُدار و مهندس فروغی، طرح پیشنهادی مهندس هوشنگ سیحون پذیرفته شد.
در نیمه سال ۱۳۲۶ انجمن تصمیم به اجرای طرح گرفت. سال بعد هوشنگ سیحون طرح پیشنهادی را به عنوان پایاننامه به دانشکده هنرهای زیبای پاریس تقدیم کرد و اوایل سال ۱۳۲۸ ساخت این آرامگاه آغاز شد. معماری به زبان هوشنگ سیحون را در نمونه دیگری از کارهای ایشان در کلبه ییلاقی هوشنگ سیحون در دل کوه نیز می توانید ببینید.
نقشه آرامگاه بر اساس قدیمیترین بنای تاریخدار اسلام در ایران یعنی گنبد قابوس (در استان گلستان) که از شاهکارهای معماری به شمار میآید، کشیده شده است. تنها اختلاف ظاهری این بنا با گنبد قابوس در این است که گنبد قابوس ۱۰ تَرک ولی آرامگاه بوعلی ۱۲ تَرک دارد. وجود ۱۲ ستون نشاندهنده ۱۲ رشته دانشی است که ابن سینا بر آنها احاطه داشته است.بنای ابتدایی آرامگاه ابوعلی سینا در زمان قاجاریه ساخته شد
به مناسبت موقعیت محلی و محدود بودن فضای آرامگاه و برای صرفهجویی در مخارج، آرامگاه بوعلی را با نصف ابعاد گنبد قابوس در نظر گرفتند.
اختلاف دیگر این دو بنا با یکدیگر در این است که فاصله بین ترکها در گنبد بوعلی باز و گشاده است در حالی که بنای گنبد قابوس از ابتدا تا انتها (جز در قسمت ورودی) هیچگونه شکاف و روزنهای ندارد و درون آن همچون دخمه، تاریک و فاقد نورگیر و روشنایی است.
البته بازگذاردن فاصله میان تَرکها به دلیل وجود بادهای سنگین و طوفانهای پاییزه و زمستانه شهر همدان نیز بوده است.
در میان ۱۲ پایه برج، تخته سنگ مرمر یکپارچهای به چشم میخورد که طول آن ۲/۵۵ و عرض آن بالغ بر یک متر است و کتیبهای به خط ثلث بر آن نوشتهاند.
تخته سنگ فوق از آثار برجسته و مهمی است که در بنای باشکوه آرامگاه به کار بردهاند زیرا در ضمن انجام عملیات مربوط به ساخت آرامگاه، تخت سنگ بزرگ تهیه شده برای این منظور در یک مرحله شکست و دوباره مجبور شدند سنگ فعلی را از کنار دریاچه ارومیه تهیه کرده و به همدان بیاورند.
محل فعلی آرامگاه بوعلی منزل مسکونی ابوسعید دخوک یار دیرین او بوده و بوعلی مدتی را نزد او به عنوان مهمان سپری کرده است و مزار هر دو در این محل واقع شده است.
در قسمت بالای دیوارهای داخلی محوطه مربع شکل آرامگاه، بیست بیت قصیده معروف «عینیه» که از آثار ادبی شیوای ابن سینا در حکمت و فلسفه به شمار میآید و حکیم آن را در کمال فصاحت و بلاغت راجع به مراحل مختلف سیر روح انسانی و ارتباط آن با عالم جسمانی سروده است، بر روی ۴۰ لوح سنگی از سنگ مرمر هر کدام به طول ۱/۱۰ متر و عرض ۰/۵ متر به خط ثلث برجسته نوشته شده است.
آرامگاه جدید ابو علی سینا به دستور محمدرضا پهلوی ساخته شد
در کنار آرامگاه عطار نیشابوری و در محوطه آن مقبره کمال الملک به دست مهندس هوشنگ سیحون طراحی و اجرا شده است.آرامگاه ابوعلی سینا دارای دو تالار (شمالی و جنوبی) است.
در حال حاضر تالار جنوبی به عنوان موزه، به محل نگهداری سکه، سفال، برنز و سایر اشیای کشف شده مربوط به هزارههای قبل از میلاد و دوران اسلامی اختصاص یافته و در تالار شمالی کتابخانهای مشتمل بر ۸ هزار جلد کتاب خطی و چاپی نفیس ایرانی و خارجی و غرفههایی مربوط به آثار ابوعلی سینا و شعرا و نویسندگان همدانی نگهداری میشود.
در غرفه آثار بوعلی، عکسی از جمجمه او در معرض دید گذاشته شده که گمان میرود به هنگام تخریب مقبره قدیمی تهیه شده است.
آرامگاه بابا طاهر در همدان
آرامگاه بابا طاهر عریان مربوط به دوره معاصر است و برفراز تپهای در شمال غربی شهر همدان در میدان باباطاهر واقع شده است. باباطاهر که حدودا در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میزیسته، از شعرا و عرفای بزرگ روزگار خویش است.
برج آرامگاه باباطاهر بر قاعدهای هشت ضلعی واقع شده که ارتفاع آن از سطح فوقانی تپه ۲۰/۳۵متر و از کف خیابان ۲۵/۳۰متر است. ستونهای هشتگانه برج، قطعه سنگ مزار، کف و پلههای آرامگاه از سنگ گرانیت حجاری شده است
آرامگاه بابا طاهر عریان برفراز تپهای در شمال غربی شهر همدان در میدان باباطاهر واقع شده است
نما و فرش بنای آرامگاه باباطاهر همدان از سنگ است و در داخل آن کتیبههایی از کاشی وجود دارد. در فضای داخلی این آرامگاه ۲۴ دو بیتی بر روی ۲۴ قطعه سنگ زیبا حک شده و در قسمت پایین اطراف محوطه داخلی مزار نصب شده است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و عریان به دلیل بریدن او از تعلقات دنیوی بوده است.
او یکی از مشهورترین دوبیتیسرایان ایرانی است که گذشت زمان نتوانسته دوبیتیهای شورانگیزش را که با لهجه لری سروده شده است، از یادها بزداید. از بابا طاهر علاوه بر دوبیتیها، آثار ادبی دیگری نیز به جا مانده است که از آن جمله میتوان به دو قطعه، چند غزل، مجموعه کلمات قصار عربی و کتابی به نام «سرانجام» اشاره کرد.
باباطاهر از شعرا و عرفای بزرگ روزگار خویش است
بنای مقبره بابا طاهر در گذشته چندین بار بازسازی شده است. مقبره او در قرن ششم هجری برجی آجری و هشت ضلعی بوده است.
در دوران حکومت رضاشاه پهلوی نیز بنای آجری دیگری به جای آن ساخته شده بود. درجریان این بازسازی لوح کاشی فیروزهای رنگی مربوط به سده هفتم هجری به دست آمد که دارای کتیبهای به خط کوفی برجسته و آیاتی از قرآن است و هماکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
احداث بنای جدید در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با همت انجمن آثار ملی و شهرداری وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغی انجام شده است. در اطراف بنای جدید فضای سبز وسیعی احداث شده است. این بنای تاریخی طی شمار ۱۷۸۰ در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیده است.
آرامگاه سعدی ترکیبی از معماری ایرانی و مدرن یکی از آثار به جا مانده از مهندس فروغی است که توانسته توجه بسیاری را به خود جلب کند.
گنجنامه در همدان
سنگنبشتههای گنجنامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشای هخامنشی است که بر دل یکی از صخرههای کوه الوند در فاصله ۵ کیلومتری غرب همدان و در انتهای دره عباسآباد حکاکی شده است. کتیبهها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبانهای پارسی باستان، بابلی و عیلامی قدیم نوشته شدهاند.
متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفتهاست و پهنایی معادل ۱۱۵ سانتیمتر دارد. متن بابلی در وسط هر دو کتیبه نوشته شده و متن عیلامی در ستون سوم قرار دارد.
سنگنبشتههای گنجنامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشای هخامنشی است
این کتیبهها از دیرباز نامهای گوناگونی را بر خود گرفته است، از جمله «سنگ نبشته – نبشت خدایان- دادمهان یا دادبهان- تنبابر- کتیبههای الوند- جنگنامه و گنجنامه» که دو نام «جنگنامه و گنجنامه» در سدههای اخیر بیشتر مصطلح بوده است.
در خصوص وجه تسمیه گنجنامه میتوان گفت: «گنجنامه در زبان پارسی به معنای حکایت و داستان گنج است و عموم مردم را تصور بر این بوده است که راز گنجی نهان را در این کتیبهها نگاشتهاند و به نظر میرسد واژه جنگنامه نیز تحت تاثیر ذهنیتی که از جنگ و جنگاوری شاهان گذشته در سر مردم بوده، یا با جایگزینی عامیانه کلمه جنگ بجای گنج بوجود آمده باشد.»
با توجه به سوراخهای کنار کتیبه، به نظر میرسد که کتیبهها روپوشی داشتهاند که آنها را از گزند باد و باران حفظ میکرده است. لوح سمت چپ که کمی بالاتر از کتیبه دیگر در کوه کنده شده است مربوط به داریوش بزرگ هخامنشی است.
طول آن حدود ۲۹۰ سانتیمتر، ارتفاعش ۱۹۰ سانتیمتر و دارای متنی به شرح زیر است: “خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، شاهی از [میان] بسیاری، فرمانروایی از [میان] بسیاری.
مَنَم داریوش، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمینها[یی] که نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.”
کتیبه خشایارشا نیز در قسمت پایین همین کتیبهاست و به طول ۲۷۰ سانتیمتر و ارتفاع ۱۹۰ سانتیمتر و متن آن عبارت است از: «خدای بزرگ است اهورامزدا، بزرگترین خدایان است که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد،
یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بیشمار. من خشایارشاه، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.»