برای خرید پارچه در تهران مراکز زیادی وجود دارد مثل عبدل آباد برای خرید پارچه پرده و یا بازار بزرگ تهران در محله 15 خرداد.
بازار بزرگ تهران
اگر میخواهید حسابی خرید کنید
راسته عمده فروشان پارچه در انتهای بازار و در سرایی به نام امیرکبیر قرار دارد. در این سرا انواع و اقسام پارچهها از پارچههای مجلسی تا پارچههای فاستونی و ملحفهای چیده شدهاند و به صورت عمده یا جزئی به فروش میرسند.
این بازار برای کسانی که تولیدی دارند بسیار مناسب است زیرا با خرید عمده پارچه، قیمت آن حتی ممکن است به نصف هم برسد. اگر هم به دنبال خرج کار، دکمه، زیپ و انواع مارک و کاور هستید بازار پاچنار (واقع در بازار بزرگ) را به شما پیشنهاد میکنیم. در سطح شهر نیز علاوه بر پارچهفروشیهایی که در محلهها قرار دارند، چند خیابان به عنوان بورس پارچه مطرح هستند.
در این میان خیابانهای مولوی، زرتشت به همراه محله عبدل آباد، پاساژ میری تجریش و خیابان گاندی مهمترین بازارهای فروش خرده پارچه هستند.
بازار مولوی
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
در میان بورسهای پارچه فروشی، بازار مولوی از جامعیت بیشتری برخوردار است و هر پارچهای را که بخواهید در پاساژ چند طبقه مولوی پیدا خواهید کرد. تنوع پارچه در این بازار تقریبا هر نوع سلیقهای را راضی میکند.
از پارچههای پردهای و ملحفهای گرفته تا پارچههای دانتل و گیپور و انواع مجلسی، چادری و… در این مکان یافت میشود. به دلیل وسعت و تنوع زیاد این پاساژ اکثر مردم ترجیح میدهند از آنجا خرید کنند. مشتریان زیاد این مکان باعث شده است گاهی بزازان ترفندهایی را برای فروش در نظر بگیرند که خریداران باید به آن توجه کنند و حواس شان به قیمتها باشد.
برای مثال ته طاقه فروشی یکی از سیاستهای فروشندگان این پاساژ است. به این ترتیب که پارچهها را در قوارههای مختلف برش میدهند و به عنوان ته طاقه و ظاهرا ارزانتر در سبدهای جلوی مغازه خود میاندازند و به فروش میرسانند در صورتی که این شگرد فروشندهها برای به وسوسه انداختن خریداران به خرید ارزان است!
درواقع بزازان برای فروش پارچه غیرفصل یا پارچههایی که به دلیل از مد افتادن دیگر مشتری ندارد از این سیاست استفاده میکنند.
با وجود شرایط خاصی که بازاریان درباره ته طاقهها اعمال میکنند و آنها را با قیمتهای ارزانتر میفروشند اما گاهی اوقات ته طاقهها به قیمت کامل به فروش میروند و تخفیفی روی آنها اعمال نمیشود. با این حال قیمتهای این پاساژ نسبت به قیمتهای گاندی و زرتشت بسیار پایینتر است.
خیابان زرتشت
اگر دنبال مجلسیها هستید
اگر به دنبال پارچههای نفیس مجلسی و کارشده یا کت و شلواری هستید خیابان زرتشت را به شما پیشنهاد میکنیم. البته قیمت پارچهها در این خیابان نسبتا بالاست اما پارچههای زیبای آن نگاه هرکسی را به خود خیره میکند!
بزازان این خیابان با سلیقه خاصی، مانکنهایی را پشت ویترین گذاشتهاند و پارچهها را مدل داده و به تن آنها کردهاند تا به مشتریان خود نشان دهند که هر پارچهای برای چه مدلی مناسب است.
خیابان گاندی
هم ارزان و با کیفیت ، هم مجلسی و گران!
خیابان گاندی چند مغازه پارچه فروشی و یک خرازی دارد. اگر تا به حال نام پارچه فروشی «عادل» به گوش تان خورده است باید بگوییم در این خیابان چندین مغازه با نام «عادل» و «عادل اصل» وجود دارد که با ارائه پارچههایی با قیمتهای مناسب در کنار پارچههای نفیس و گران تر مشتریان زیادی را به خود جلب کردهاند.
روبهروی آنها نیز در آن دست خیابان چند فروشگاه پارچههای مجلسی و کارشده وجود دارد. بد نیست به آنها نیز نگاهی بیندازید. وضع پارچهفروشیهای ساکن گاندی تقریبا مشابه زرتشت است و قیمتها تقریبا در یک حدود تعیین شدهاند.
بازار تجریش
تنوع بالا و قیمتهای مناسب
در بازار تجریش مانند خیابان گاندی میتوانید انواع پارچههای باکیفیت و زیبا را با قیمتهای مناسب تهیه کنید. یکی از پاساژهای معروف در این محله پاساژ میری است که بین سر پل تجریش و میدان قدس واقع شده است. فروشگاههای این پاساژ چند طبقه اکثرا پارچههای خود را از دم در مغازه تا داخل، کنار هم چیدهاند و شما میتوانید از نزدیک جنس و طرح آنها را بررسی کنید.
در این پاساژ چند خرازی تمام و کمال با انواع نوارها و خرج کارها نیز وجود دارند و با مراجعه به این پاساژ میتوانید خرید خود را کامل انجام دهید. اگر بخواهید، میتوانید شماره تلفن خود را در اختیار فروشگاهها بگذارید تا هروقت پارچههای جدیدشان را آورند با یک پیامک شما را با خبر کنند!
عبدل آباد
کیلویی پارچه بخرید!
اگر به دنبال پارچههایی از جنس متقال و ملحفهای هستید، بازار عبدلآباد را به شما پیشنهاد میکنیم. این محله زمانی به کیلوییفروشیهای بزازان معروف بود. بزازان عبدل آباد بیشتر به سبک عمدهفروشان کار میکنند و پارچهها را حداقل کیلویی 4هزار تومان به بالامی فروشند.
دراین بازار نباید خیلی دنبال پارچههای مجلسی، زیبا یا رنگارنگ بود. دراین خیابان، بیشتر پارچههایی که کیلویی به فروش میروند از کیفیت لازم برخوردار نیستند و بیشتر میتوان دنبال پارچههایی برای قاب دستمال و درنهایت ملحفه بود. البته اگر خوب بگردید پارچههای زیبا و با کیفیت نیز پیدا خواهید کرد.
اگر می خواهید بهترین انتخاب ها را داشته باشید
شاید پیدا کردن یک فروشگاه خوب و انتخاب یک لباس مناسب شما را از این صفحه بینیاز کند، پیشنهاد ما سر زدن به فروشگاه « مکث» برای خرید است.
پلترفرم های تولید کننده بازی,در تولید بازی های ترسناک هم دست به رقابت زده اند و هرکدام اقدام به تولید بازی های فوق العاده ترسناک کرده اند. ترس هم به نوعی مثل کمدی است؛ چیزی که یک نفر را می ترساند، ممکن است برای یکی دیگر کاملا عادی باشد و البته همانند کمدی توضیح دادن آن نیز بسیار سخت است.
اگر تا به حال سعی کرده باشید جوکی را برای کسی توضیح دهید، متوجه نکته می شوید. توضیح دادن دلیل ترسناکی یک هیولا هم همین طور است اما یک چیزی در بازی های ترسناک هست که آنها را قابل توجه می کند و آن هم همان هورمون آدرنالین معروف است که میل به هیجان عده ای را پاسخ می دهد.احتمال اینکه شما در زندگی روزمره با مردی رو به رو شوید که اره به دست دنبال شما می دود نزدیک به صفر است.
اما کماکان اثراتی که این بازی ها بر روح و روان بازی کننده ها می گذارند قابل بررسی بوده و متخصصان روان شناسی در این زمینه هشدار داده اند. حالا اگر قرار باشد شما در ویترین یک مغازه با تعدادی از بازی های مثلا ترسناک رو به رو شوید، باید بدانید که هر کدام تا چه اندازه ترسناک هستند چون ممکن است علاقه ای به استفاده از آنها نداشته باشید. شما برای این کار به یک فهرست هشداردهنده نیاز دارید که ما برایتان تهیه کرده ایم.
بسیاری از گیمرها اولین بار ترس را با عنوان Resident Evil تجربه کرده اند؛ عنوانی هوشمندانه که در سری اول ترکیب موقعیت های ترسناک و معماهای پیچیده داشت ولی در سری های بعد، در خلق این موقعیت ها موفق نبود و کم کم به یک بازی اسلشر تبدیل شد و اگر می توانستید صحنه های خشن را تحمل کنید، تقریبا هیچ ترسی را تجربه نمی کردید.
بازی های دیگری مثل Silent Hill هم با اینکه تم ترسناکی داشتند ولی هیچ وقت این ترس را به مرحله ای غیرقابل تحمل نرساندند و در بدترین حالت تنها کمی بازیکن را مورمور کردند! این عناوین مطرح و دیگر بازی هایی از این دست با اینکه بازی های بزرگی به حساب می آیند ولی آن «ترس» معروف را در خود ندارد.
بازی هایی که در زیر می بینید از آن دسته نیستند. آنها بازی هایی هستند که برای خریدشان باید دقت کنید. بازی ای که به راحتی می تواند در اختیارتان قرار گیرد اما خودتان باید در خرید آن تجدیدنظر کنید. در کنار معرفی این عناوین، تعدادی از نظرات جالب کاربران را هم آورده ایم تا بدانید چه از سر بقیه گذشته است!
Amnesia: The Dark Descent
وقتی تیتراژ آخر بازی تمام می شود، شما حسی شبیه پیاده شدن از ترن هوایی دارید. با حس آرامشی عجیب، یکسره با خود می گویید «من نجات پیدا کردم! من تونستم دووم بیارم!» مخصوصا وقتی به آن قسمت حوضچه آب فکر می کنید و دوباره ترس وجودتان را فرا می گیرد.
این بازی با روندی آهسته شما را به سفری داخل یک عمارت تاریک می برد؛ عمارتی که برای زنده ماندن در آن باید مخفی شوید. برای مخفی شدن باید به تاریکی بروید و این تاریکی رسما شما را دیوانه می کند، زیرا برای زنده ماندن باید با این تاریکی کنار بیایید.
Outlast
حتی اگر یک خوره فیلم های ترسناک هم باشید باز هم این بازی شما را در حد مرگ می ترساند. شما در نقش یک خبرنگار وارد یک آسایشگاه روانی می شوید و تنها چیزی که در ابتدای بازی همراه دارید، یک دوربین دید در شب و عقل سالم است!
بیشتر بازی در تاریکی مطلق سپری می شود و دوربین دید در شب را تبدیل به بهترین یار شما می کند. باتری این یار گرامی نیز خیلی سریع کم می شود و بر استرس شما می افزاید. کل بازی براساس مخفی شدن، دیدن و بعد فرار کردن به سریع ترین شکل ممکن طراحی شده. این بازی برای کسانی که ترس از تاریکی دارند اصلا توصیه نمی شود.
Fatal Frame 2: Crimson Butterfly
سری فاتال فریم یکی از عناوین در مجموعه بازی های ترسناک است که همیشه طرفداران خود را وحشت زده می کند ولی سری دوم این مجموعه، سطحی کاملا متفاوت با عنوان قبلی خود دارد. در این بازی شما در محیطی پر از روح حرکت می کنید؛
روح هایی که گاهی نمی توانید آنها را ببینید ولی همچنان در اطراف شما چرخ می زنند. تنها وسیله ای که برای مقابله با این ارواح دارید، یک دوربین عکاسی جادویی است که می تواند آنها را شکار کند.
دوربین بازی در حالت نرمال سوم شخص است ولی وقتی زمان حمله می رسد، ناگهان اول شخص می شود و شما باید با لنز دوربین از این روح های ترسناک عکسبرداری کنید. بازی به معنای واقعی کلمه، شما را با ترس هایتان «رو به رو» می کند.
Siren: Blood Curse
هرکس این عنوان را بازی کرده باشد با یادآوری صحنه نزدیک شدن به کلیسا دوباره منقلب خواهدشد. این بازی نیز مثل فاتال فریم از مکانیزم معمول بازی های ترسناک استفاده نمی کند و روشی جدید را برای بازی با روح شما بر می گزیند.
در این روش، شما می توانید وارد ذهن دشمنان ترسناک خود شوید و از ذهنی به ذهن دیگر حرکت و بدین وسیله مسیر خود را پیدا کنید. در این بازی دشمنان ترسناکتان تنها لحظه ای با شما دوست هستند و متاسفانه شما به آنها نیاز دارید و نمی توانید به راحتی آنها را بکشید. در این بازی شما با ترس کمی «زندگی» می کنید!
Five Nights at Freddy’s
بسیاری از بازی های ترسناک از تکنیک «پرش ترسناک» استفاده می کنند؛ تکنیکی قدیمی که حتما خود شما نیز یک بار با قایم شدن پشت در و پریدن رو به روی مخاطب آن را امتحان کرده اید.
تقریبا هر سری این بازی با همین تم ساخته شده است و در آخر با یک هیولای مکانیکی رو به رو می شوید که با جیغ زدن به سمت شما می دود. شاید به نظرتان مسخره بیاید ولی داستان پیچیده تر از این حرف هاست. طراحی و نحوه رو به رو شدن شما با این هیولاها عجیب است.
سیستم پرش ترسناک معمولا وقتی جواب می دهد که سوژه شما را نبیند و لیدر این بازی شما هیولای مکانیکی را از فاصله بسیار می بینید که به سمت شما می دود و این مسئله استرس عجیبی را به شما منتقل می کند، زیرا اگر حتی اشتباه انجام دهید یا اتاقی را فراموش کرده باشید… باید چشم های خود را بگیرید.
Dead Space
در همان ابتدای بازی بعد از یک فرار از دست هیولاها شما به یک آسانسور می رسید و هنگام گوش کردن آهنگ آرام آن با خیال راحت دکمه آن را می زنید.ناگهان تیغه تیز یکی از مهاجمان از بین در وارد می شود و همان جا شما متوجه می شوید که با چه چیزی سر و کار دارید. بیشتر تمرکز این سری روی ویژگی سورپرایز است. در همه جای بازی اجساد موجوداتی عجیب و غریب روی زمین افتاده و مشخص نیست که کدامشان زنده اند.
در عین حال شما باید برای تهیه مهمات و… به اتاق های تنگ و تاریک بازی بروید و مدام در انتظار موجودی در اطراف خود باشید که جیغ زنان به سمت شما حرکت کند؛ انتظاری که در نهایت شما را خواهدکشت!
Slender: The Eight Pages
ماموریت شما بسیار ساده است. هشت صفحه کاغذی در جنگلی پخش شده و شما باید آنها را به وسیله یک چراغ قوه ضعیف پیدا کنید.ولی مشکل از جایی شروع می شود که شخصیتی به اسم Slender در این جنگل منتظر شماست تا با روی نه چندان خوش از شما پذیرایی کنید! موقع مواجهه با این موجود صفحه کم کم سیاه می شود و تنها چاره فرار است. در اوایل بازی این امر خیلی ترسناک به نظر نمی رسد ولی وقتی به اعماق جنگل سیاه می روید، تازه عرق ترس بر پیشانی تان می نشیند.
Doom 3
این عنوان معرف حضور همه بازی خورهاست و یکی از قدیمی ترین این سبک به شمار می رود. در روزهایی که گرافیک هنوز پیشرفت قابل ملاحظه ای نکرده بود «Domm 1» اولین سری از بازی های ترسناکی بود که روی دستگاه های پنتیوم 233 نصب می شد و برای خودش کلی ترسناک به حساب می آمد؛ بازی ای که با پیشرفت گرافیکی دستگاه ها کیفیتش را از دست داد.
سری جدید این عنوان اخیرا منتشر شده. این عنوان جو ترسناک آنچنانی ندارد و بیشتر تمرکز خود را روی سیل پایان ناپذیر هیولاهایی گذاشته که با ایجاد ترسی ممتد تا آخر بازی شما را در لبه صندلی نگه خواهندداشت.
داستان این سری در سیاره مریخ و در سال 2145 می گذرد و از آن جا شروع می شود که در یک مرکز تحقیقاتی به خاطر آزمایش هایی کنترل نشده، موجوداتی وحشتناک آزاد می شوند. این موجودات قصد نزدیک شدن به زمین را دارند و وظیفه شما جلوگیری از این اتفاق است.
انسان ها گاهی اوقات پس از مرگ نیز باید تجمل گرایی و لوکس بودن را در این دنیا دنبال کنند.قبرهای آنچنانی نشانه های از همین تفکرات است.
قبرستان «کلسشال» Celestial Burial
هزینه : بیش از 34 میلیون دلار
بدون شک این گورستان مکان مناسبی برای مردگان ماجراجو است ! با این حال از هزینه بالایی هم برخوردار است . برای ارسال اجساد مردگان به این قبرستان فضایی هزینه ای بالغ بر 34 میلیون دلار لازم است .
البته قبل از ارسال ، جنازه باید سوزانده شود و تا خون کاملا خشک شده و جسد سوخته بر حسب وزن آن به فضا پرتاب می شود. گفته می شود هزینه پرتاب هر گرم از جسد یک مرده 12 هزار و 500 دلار است.
پارک یادبود وست وود در لس آنجلس Westwood
هزینه : بیش از 6. 4 میلیون دلار
قیمت خرید یک قبر در این پارک یادبود بیش از 4 میلیون دلار است و چهره های مطرحی همچون «ناتالی وود» ، «برت لنکستر» ، «فرح فاوست» و «دین مارتین» در آن دفن شده اند.
قبرستان وود لاون در برونکس Woodlawn
هزینه : 5. 1 میلیون دلار
این قبرستان در مساحتی به وسعت 400 جریب در سال 1863 بنا شد و م حل دفن 192 مسافر کشتی تایتانیک است . چهره های معروفی همچون «دوک الینگتون» ، «میلز دیویس» و «هرمن ملویل» در این قبرستان دفن شده اند .قیمت آرامگاه خصوصی در این قبرستان از 4 هزار دلار تا 5. 1 میلیون دلار است.
قبرستان «فارست لاون» در گلندال لس آنجلس Forest Lawn
هزینه : 825 هزار دلار
این قبرستان لوکس در سال 1906 بنا شد و با بنای 3 کلیسا مراسم ازدواج را نیز برگزار می کند . «همفری بوگارت» بازیگر معروف فیلم «کازابلانکا» در این قبرستان دفن شده است. قیمت یک تکه قبر در این قبرستان بین 2800 تا 825 هزار دلار است.
قبرستان نیروانا در سنگاپور Nirvana
هزینه : 517 هزار دلار
در سال 2001 دولت سنگاپور قبرستانی بسیار لوکس با پوشش گیاهی متنوع نیروانا را بنا کرد ، فقط چهره های معروف و ثروتمند قادر به خرید قبر در این گورستان هستند. قیمت قبر هم بین 6994 دلار تا 517800 دلار است.
قبرستان کنسیکو در نیویورک Kensico Cemetery
هزینه : 500 هزار دلار
این گورستان در سال 1889 بنا شد و بیشتر مدفن چهره های ورزشی است. یک قبر در بخش عمومی این گورستان 1800 دلار و در بخش خصوصی 500 هزار دلار است.
قبرستان «مونت آبورن» در ماساچوست Mount Auburn
هزینه : 500 هزار دلار
این قبرستان قدیمی هم به سال 1835 باز میگردد و در حال حاضر 100 هزار قبر در آن وجود دارد. قیمت قبرهای آن نیز از 1500 دلار تا 500 هزار دلار است.
گورستان مدرن «کرایونیکس» در آریزونا Cryonics
هزینه : 338 هزار دلار
در این قبرستان با فناوری پیشرفته سرمازایی جسد را برای نیازهای پزشکی بازماندگان سالم نگه می دارند . این روش نوعی مومیایی به روش تخلیه آب بدن و نگهداری در یک ترکیب شیمیایی خاص در دمای 200 درجه فارنهایت است . این گورستان با هزینه 338 هزار دلاری یک جسد را به مدت 100 سال ذخیره می کند.