وبسایت چطور – زهره مثنا: مدیران موثر تصادفی به این جایگاه نرسیدهاند. رازی که آنها را نسبت به دیگر افراد موفقتر و برجستهتر کرده اسـت، ویژگیهای رفتاری منحصر بفرد آنهاست. رهبران بزرگ و پیشرو عادتهای موثر رهبری را آموخته و به کار گرفتهاند؛ کاری که شما هم میتوانید انجام دهید. در این مقاله میخواهیم درباره ۱۰ رفتار برجسته مدیران موثر، بگوییم.
تبدیل شدن به یک مدیر موفق به چیزی بیش از سختکوشی نیاز دارد. رهبرانِ واقعا خارقالعاده کاری میکنند که شور و شوق و علاقهی آنها سازمانشان را برانگیزد. اجازه بدهید اشتیاق شما بخشی از شخصیت رهبری شما باشد. برای رهبری هم از مغزتان استفاده کنید و هم از قلبتان. رهبری باشید که:
۱. اعتماد به نفس دارد ولی خودستا نیست
رهبران بزرگ به خودشان اطمینان داشته و اعتماد به نفس بالایی دارند به طوری که کارکنان به خاطر همین اعتماد به نفس جذبشان شوند. برای اینکه بدانید این قابلیت را دارید کافی اسـت ببینید آیا از چالش میگریزید یا نه. اعتماد به نفس شما را در زمانهای آشفتگی آرام نگه میدارد. به علاوه، رهبران بزرگ کاری را که متعهد به انجام آن هستند رها نمیکنند.
۲. حساس و نسبت به دیگران پاسخگو اسـت
رهبران بزرگ حساس هستند و نیازهای دیگران را به خوبی درک میکنند. آنها میدانند چه چیزی کارکنان آنها را برمیانگیزد و به رفاه آنها توجهی حقیقی نشان میدهند. به افراد سازمانتان اهمیت بدهید و خود را نگهبان سلامت و موفقیت آنها بدانید.
رهبران بزرگ کار را تا حد کمال ادامه میدهند. آنها میتوانند همزمان جزئیات ظاهرا بیاهمیت و تصویر بزرگ را در ذهن داشته باشند. حواسشان به هر چیزی که فکر میکنند میتواند به آنها در دستیابی به اهدافشان کمک کند هست. وقتی کارها طبق دلخواه آنها پیش نمیرود به سادگی تسلیم نمیشوند. بنابراین پروژههایتان را تا انتها ادامه بدهید مگر اینکه دلیل خوبی برای توقف کار داشته باشید.
رهبران بزرگ نسبت به افرادی که سازمان آنها را تشکیل میدهند توجهی حقیقی دارند. آنها در چالشها افراد خود را هدایت میکنند و همیشه به دنبال راهحلهایی هستند که موفقیت بلندمدت آنها را تضمین کنند. اگر به یکی از کارکنانتان که به خاطر بیماری فرزندش نیاز به تغییر ساعت کاریاش دارد کمک کنید تا برنامهی زمانبندی جدیدی داشته باشد و در این مسیر به سایر کارکنان هم فشاری وارد نکنید هم کارمندتان را حمایت کردهاید و هم سازمانتان را.
رهبران برخورد حرفهای منحصربفردی نسبت به تصویر، اعمال و حرفهای خود دارند. آنها به گونهای رفتار میکنند که کاملا از کارکنان خود متمایز باشند و در عین حال احترام و تحسین آنها را هم برانگیزند. برای آنکه به عنوان یک رهبر از سایرین متمایز باشید باید رهبری خود را با الگوسازی انجام دهید. حرفهای لباس بپوشید، از اخبار کل سازمان باخبر باشید و با هوشمندی صحبت کنید. اگر موفق شده باشید تصویر مدیریتی منحصربفرد خود را بسازید و با آن راحت باشید خواهید دید که بدون احساس خجالت یا تلاش زیاد مثل یک مدیر راه میروید و حرف میزنید.
مدیران بزرگ مسئولیت عملکرد کارکنان خود را برعهده میگیرند. اگر کاری خوب انجام شده باشد در حضور همه از کارمندان خود تعریف میکنند. وقتی اوضاع به توجه ویژه نیاز داشته و موانعی بر سر کار ایجاد میشود، آنها به سرعت راهی برای حل مسئله و ادامهی کار پیدا میکنند. هرگاه توانستید این کارها را بدون آنکه به دنبال خطاکار بگردید یا برای فرار از مسئولیت تقصیر را به گردن دیگران بیندازید انجام بدهید، آنگاه یک رهبر مسئول خواهید بود.
۷. حرفهای متقاعدکننده میزند
ناگفته پیداست که رهبران بزرگ بسیار متقاعدکننده هستند. آنها میدانند چه پیامی را چه موقع بدهند. تلاش کنید پیامهای الهامبخش ارسال کنید، انگیزه بدهید، اطمینان ایجاد کنید و هر جا که لازم باشد دیگران را هدایت کنید. اگر بتوانید سازمانتان را با حرف وادار به حرکت کنید، ارتباطی متقاعدکننده، عاشقانه و صادقانه برقرار کردهاید.
رهبران بزرگ افرادی صادق هستند. آنها واقعا همانطور با دیگران رفتار میکنند که دوست دارند با آنها رفتار شود چرا که به دیگران احترام گذاشته و احساسات آنها را در نظر میگیرند. آیا واقعا باور دارید که صداقت و رفتار اخلاقی مبنای موفقیت شما را شکل میدهد؟ اگر اینطور اسـت شما هم میتوانید به صف رهبران فوقالعادهای بپیوندید که سازمانهای بسیار موفق را مدیریت میکنند.
برنامهریزی به فکر کردن نیاز دارد. رهبران بزرگ پیشاپیش سازماندهی و برنامهریزی میکنند. اگرچه فکر کردن به سناریوهای مختلف و اثرات محتمل آنها، به مهارتهای تفکر تحلیلی نیاز دارد، باید به گونهای برنامهریزی کنید که علاقهی شما در راستای تفکرتان قرار گیرد. هم با مغزتان رهبری کنید و هم با قلبتان.
رهبران عاشق منبع حرکت هستند: به نظر میرسد که آنها به سادگی میتوانند به دیگران قوت قلب بدهند و اغلب با شور و اشتیاق و یک جور بیمبالاتیِ محاسبه شده به دل ماجرا میزنند. خوشبینی شما، اگر واقعی باشد، به محیط کاریتان روح میبخشد. از اعمال جسورانه و بیفکرانه پرهیز کنید اما به دنبال راههایی باشید که افراد را برانگیخته کنید و به آنها انرژی بدهید. سعی کنید محل کار را برای خودتان و اعضای تیمتان لذتبخش کنید. اگر این کار را درست انجام دهید خواهید دید که در عین حال که لذت بردهاید، کار هم انجام شده اسـت.
این مطلب ۱۰ رفتار برجسته مدیران موثر در سایت مفیدستان
در رابطه اشتباهاتی هستند که ما نباید مرتکب انها شویم چون رابطه را به سمت و سوی بدی سوق میدهد . هر رابطه ای نیازمند مراقبت است . جان گاتمن، روان شناس و پژوهشگر، چهل سال گذشته را به طور متمرکز به کار بر روی روابط و به ویژه بحث پایداری ازدواج و پیش بینی احتمال طلاق در بین هزاران زوج پرداخته است.
او عوامل متعددی را در شکل گیری بحث های زوجین عمیق شدن آن دخیل می داند، اما به نظر وی از بین این عوامل، چهار نوع واکنش از بقیه تاثیرگذارتر هستند. گاتمن این موارد را به سواران چهارگانه ای تشبیه می کند که به تاخت و تاز وارد رابطه می شوند و بر روی سلامت آن تاثیر می گذارند.
1- انتقاد؛ شخصیتش را زیر سوال نبر!
انتقاد، کل شخصیت فرد را زیر سوال می برد و خب البته این جز وخیم تر کردن اوضاع، نتیجه ای به همراه ندارد. بهتر است برای بیان دلخوری ها، از اعتراض یا شکایت استفاده کنیم. یعنی به طور مشخص از رفتاری که ناراحتمان کرده است صحبت کنیم، نه این که به شخصیت فرد حمله کنیم.در دل هر انتقادی، خواست و آرزویی نهفته است. برای دستیابی به راه حل های سازنده، هر دو نفر باید بکوشند تا از شرّ کینه و تلخی رها شوند.
بهتر است به جای به کار بردن عباراتی که با «تو» شروع می شود و همسرتان را در حالت تدافعی قرار می دهد، از عباراتی استفاده کنید که با «من» شروع می شود؛ بدین ترتیب به همسرتان فرصت می دهید خواسته شما را بداند و برای تغییر شرایط اقدام کند. درواقع به جای صحبت درباره نیازهای منفی، سعی کنید به نیازهای مثبت بپردازید.
البته این امر می تواند بسیار دشوار باشد. طبق گفته دکتر گاتمن: «افراد اغلب به این فکر نمی کنند که چه چیزی نیاز دارند یا چه چیزی موقعیت را بهبود خواهد بخشید، بلکه تنها به این فکر می کنند که همسرشان چه رفتارهای منفی ای را باید ترک کند تا از رنجش و ناراحتی آن ها بکاهد؛ اما توجه به نیاز مثبت، امکان پاسخ دهی مثبت همسر را بیشتر می کند.» به مثال زیر توجه کنید:
* ابراز نیاز منفی:
زن: در تمام طول شام خوردن تو درباره خودت حرف زدین
مرد: من چنین کاری نکردم.
* ابراز نیاز مثبت
زن: دوست داشتم از من می پرسیدی روزم را چه گونه گذرانده ام.
مرد: من اصلا فکر نمی کردم تو این طور فکر می کنی. خب تعریف کن، امروز چه طور بود؟
با به کارگیری این روش، شاهد پیشرفت قابل توجهی در پاسخ هایی خواهید بود که از طرف مقابل دریافت می کنید. همچنین تغییر زیادی را در کیفیت فهم متقابل یکدیگر احساس خواهیدکرد.
2- تحقیر؛ سرزنشش نکن!
بین این چهار رفتار، تحقیر بدترین آن هاست. هرگاه این نوع رفتار وارد تعامل افراد می شود، درواقع نوعی بدجنسی به میان می آید. شکل های گوناگون رفتار تحقیرآمیز عبارتند از رفتار غیرمحترمانه با دیگران، تمسخر و طعنه زدن به آن ها، اسم گذاشتن روی دیگران، ادای آن ها را درآوردن، یا نمونه هایی از زبان بدن نظیر چشم گرداندن یا پوزخندزدن.
به هر حال، تحقیر به هر شکلی که انجام شود، رفتاری مسموم و خطرناک برای رابطه است، زیرا باعث بیزاری فرد از همسرش و آن رابطه می شود. درواقع وقتی فرد نسبت به مسر خود احساس بیزاری کند، حل کردن مشکل عملا غیرممکن خواهدبود.
دکتر گاتمن در طی تحقیقات خود دریافته است زوج هایی که یکدیگر را تحقیر و به هم توهین می کنند، بیشتر احتمال دارد که دچار بیماری های عفونی (نظیر سرماخوردگی، آنفولانزا و امثال آن) شوند. درواقع تحقیرکردن به عنوان مخرب ترین رفتار برای رابطه، سلامت روان شناختی، عاطفی و جسمی افراد را نابود می کند.
بهترین راهکاری که می توان برای مبارزه با عادت به تحقیرکردن پیشنهاد کرد، استفاده از فرهنگ تحسین و تقدیر است. بهتر است زوجین بیاموزند که به جای تخریب و تحقیر یکدیگر به نکات مثبت هم توجه کنند و با تحسین یکدیگر به هم انرژی و روحیه دهند.3- دفاع؛ مقابله به مثل نکن!
رفتار تدافعی درواقع حمایت فرد از خودش است که احساس می کند در نقش یک قربانی بی گناه قرار گرفته و بدین ترتیب سعی می کند تا حمله به خودش را دفع کند. درواقع وقتی رابطه در وضعیت دشوار و خطرناکی قرار می گیرد، رفتار تدافعی نشان می دهند، اما مشکل آن جاست که تاثیری که این رفتار تدافعی می گذارد همچون سرزنش است. رفتار تدافعی شیوه ای برای سرزنش همسر است.
با این رفتار درواقع می گویید: «مشکل من نیستم بلکه تو هستی.» در نهایت، مشکل حل نشده باقی می ماند و دعوا بالا می گیرد.
برای برطرف کردن این واکنش لازم است فرد مسئولیت رفتار خود را بپذیرد، حتی اگر تنها مربوط به بخشی از اختلاف باشد.
زن: «صبح که گفتی به علی و لیلا خبر می دی که امشب نمی ریم خونه شون؟ گفتی به شون؟»
مرد: «امروز سرم خیلی شلوغ بود تو که می دونی چه قدر برنامه ام پُره. چرا خودت خبر ندادی؟»
در این مثال می بینیم که این همسر نه تنها با حالت تدافعی پاسخ می دهد، بلکه تقصیر را نیز متوجه طرف مقابل می کند. در این وضعیت پاسخ به دور از رفتار تدافعی این چنین خواهدبود.
مرد: «وای، به کلی فراموش کردم. اشتباه کردم باید از تو می خواستم که تماس بگیری… من که می دونستم برنامه ام چه قدر شلوغه. بذار همین الان به شون زنگ می زنم.»
4- نادیده گرفتن؛ دیوار دور خودت نکش!
این رفتار زمانی روی می دهد که فرد از تعامل با همسر صرفنظر کند، او را نادیده بگیرد و با او حرف نزد. علت اصلی این رفتار، این است که فرد وضعیت را بسیار وخیم و سنگین و تحمل ناپذیر می یابد.
فردی که به اصطلاح به دور خود دیوار می کشد به جای مواجهه با مشکل، در برابر آن خنثی و منفعل باقی می ماند، به شکل های مختلف در پی فرار از موقعیت است، به حرف های همسرش توجهی نمی کند، حمایت و همدلی خود را از همسرش دریغ می کند، خود را گرفتار و مشغول نشان می دهد، یا گاهی سرگرم رفتارهای وسواس گونه می شود.
معمولا زمان می برد تا سه نوع واکنشی که بیش از این مطرح شد شرایط را به حدی تحمل ناپذیر کنند که فرد به سراغ این واکنش چهارم یا همان دیوار کشیدن به دور خورد برود، اما وقتی این واکنش شکل می گیرد، معمولا به صورت یک عادت در می آید.
برای حل این مشکل بهتر است ریشه شکل گیری این نوع واکنش را فراموش نکنید؛ تحمل ناپذیرشدن شرایط. بنابراین قدم اول برای مبارزه با این واکنش، متوقف ساختن بحث در زمانی است که به اوج خود می رسد.
شما و همسرتان باید سعی کنید که احساس کردید به این نقطه نزدیک می شوید، به خودتان یا به یکدیگر هشدار دهید که به طور موقت بحث را تعطیل کنید. در قدم دوم سعی کنید به خود استراحت کوتاهی دهید و به طریقی حواس خود را از آن چه ذهنتان درگیر آن بوده رها کنید، مثلا به موسیقی گوش دهید یا قدیم بزنید.
* کارشناس ارشد مشاوره خانواده