شما درباره بسیاری از مسائل زندگی خود نباید به دیگران توضیحی بدهید با به حرف های آنها گوش کنید . این موارد را نام میبریم . خیلی از انتخابهای ما در زندگی، از کاری که میخواهیم انجام دهیم گرفته تا آدمهایی که با آنها رفتوآمد میکنیم، نظرات متفاوتی را در اطرافیانمان ایجاد میکند.
به نظر میرسد که اعضای خانواده، دوستان و حتی آنهایی که کاملاً با ما غریبه هستند، درمورد همه کارهایی که انجام میدهیم، چه کوچک و چه بزرگ، نظر میدهند.
گاهی اوقات تا جایی پیش میروند که از شما برای تصمیماتی که گرفتهاید یا انتخابهایی که داشتهاید توضیح میخواهند. ممکن است احساس کنید که باید به آنها پاسخ دهید اما واقعیت این است که خیلی چیزهای مربوط به شما به دیگران هیچ ارتباطی ندارد و شما درمورد 15 مسئله زیر، هیچ توضیحی به کسی بدهکار نیستید؛ هرچند خودتان فکر میکنید که هستید.
1. بخاطر شرایط زندگیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه تنها زندگی کنید، چه با همسر سابقتان، چه با والدین و چه در این هتل و آن هتل، اگر از بیست سال به بالا داشته باشید، نیازی نیست که به کسی توضیحی درمورد شرایط زندگیتان بدهید. اگر خودتان آگاهی کامل از وضعیت زندگی خودتان داشته باشید، به این معنی است که برای خودتان دلایلی دارید که به هیچ کس دیگری هم ارتباط ندارد.
2. بخاطر اولویتهای زندگیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
درمورد چیزهایی که باعث آرامش و شادی در زندگی شما و عزیزانتان میشود، ایدههایی دارید که باید اولویت اصلی شما باشد. ازآنجا که همه ما افرادی خاص هستیم که ارزشها، آرزوها و تمایلات متفاوت داریم، ممکن است اولویتهای اصلی شما با دیگران متفاوت باشد.
برای اینکه چه چیزی را اولویت زندگی خودتان قرار دادهاید به کسی توضیحی بدهکار نیستید. این مسئله شخصی خودتان است نه دیگران.
3. اگر پشیمان نیستید، هیچ عذرخواهی به کسی بدهکار نیستید.
اگر از عملتان پشیمان نیستید، هنوز فکر میکنید که کسی بخاطر چیزی اشتباه میکند، نیازی به عذرخواهی کردن ندارید. خیلیها عادت دارند که خیلی زود معذرتخواهی میکنند و سعی میکنند زخمهایی را التیام ببخشند که هنوز آمادگی خوب شدن ندارند.
اینکار فقط آن زخم را عمیقتر کرده و مشکلات بیشتری ایجاد میکند. اگر از کاری متاسف نیستید، نیازی به عذرخواهی نیست.
4. بخاطر نیاز به زمانی برای تنها بودن به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
وقتی میخواهید برنامههایی را بخاطر اینکه نیاز به زمانی برای تنها بودن دارید، کنسل کنید، ممکن است نگران باشید که در نظر دیگران بیادب یا گستاخ دیده شوید. اما باید بدانید که تنها وقت گذراندن مسئلهای کاملاً طبیعی و لازم است که بیشتر آدمها باید تجربه کنند. با اعتماد به نفس وقت تنهایی تان را بگذرانید و به فکر دیگران کار نداشته باشید.
5. برای اعتقادات شخصی دیگران، موافقتی بدهکار نیستید.
اینکه کسی اعتقادات شخصی خود را با شور و هیجان بیان میکند به این معنی نیست که مجبورید آنجا بنشینید و همه نظراتش را تایید کنید.
اگر با او همعقیده نیستید، در حق خودتان و آن فرد انصاف نیست که از نظرات خودتان بگذرید و تظاهر کنید که با او موفق هستید. محترمانه نشان دادن عدم موافقتتان خیلی بهتر از این است که به موافق بودن تظاهر کنید.
6. به هر چیزی که دیگران میگویند، پاسخ مثبت بدهکار نیستید.
هر زمان که لازم است حق دارید “نه” بگویید. درواقع موفقترین افراد دنیا کسانی هستند که هنر “نه” گفتن به هر چیزی که اولویت زندگیشان نیست را یاد گرفتهاند. مهربانی دیگران را درک کنید و برای آن قدرشناس باشید اما از اینکه مودبانه چیزی را که شما را از رسیدن به اهداف و اولویتهایتان دور میکند رد کنید، واهمه نداشته باشید.
7. بخاطر وضعیت ظاهریتان، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
ممکن است لاغر، چاق، قدبلند یا کوتاه باشید. ممکن است ظاهری زیبا یا خیلی ساده داشته باشید. نیازی نیست که بخاطر ظاهرتان به کسی توضیح دهید. وضعیت ظاهری شما مسئله مربوط به خودتان است و نشاندهنده ارزش فردی شما نیست.
8. بخاطر علایق غذاییتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
خیلی از غذاها هستند که اصلاً دوست ندارید و این به علایق چشایی و مسائل سلامتی برمیگردد. نیازی نیست که به کسی توضیح دهید که چرا یکسری غذای خاص را دوست دارید.
انتخابهای غذایی شما مسئلهای مربوط به خودتان است. اگر کسی به شما فشار بیاورد که چرا یک غذا خاص را میخورید (یا نمیخورید)، توجه نکنید و فقط بگویید که چون به آن غذا علاقه دارید (یا ندارید).
9. بخاطر زندگی جنسیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
فقط در همین حد که مربوط به داشتن رابطه شرعی با همسر قانونی تان که به این رابطه رضایت دارد باشد، نیازی نیست به کسی توضیح دهید که چرا، چطور، کجا و با چه کسی رابطهجنسی برقرار میکنید.
10. بخاطر انتخابهایی که در زندگی شخصی و کاریتان دارید، به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
گاهیاوقات شرایط زندگی مجبورمان میکند که بین کار و زندگی شخصی انتخاب کنید. این تصمیم همیشه هم آسان نیست و ممکن است در آخر کار مجبور شوید یکی از آنها را انتخاب کنید، نه به این خاطر که توجهی به زندگی شخصی و زندگی اجتماعیتان ندارید، بلکه به این دلیل که کارتان طوری است که امنیت آیندهتان را به خطر میاندازد.
در هر حالت، برای اینکه کارتان را به زندگی شخصیتان ترجیح دادهاید (یا برعکس) به کسی توضیحی بدهکار نیستید. مهم این است که خودتان به تصمیمی که گرفتهاید مطمئن باشید.
11. بخاطر اعتقادات مذهبی یا سیاسیتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه دموکرات باشید، چه آزادیخواه، مسیحی یا مسلمان و یا هر دین الهی دیگر، فقط انتخاب شخصی خودتان است. برای آنچه که هستید و چیزی که به آن اعتقاد دارید، توضیحی به کسی بدهکار نیستید. اگر کسی نمیتواند شما را آنطور که هستید بپذیرد، مشکل اوست نه شما.
12. بخاطر مجرد ماندنتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
چه بخاطر تصمیم خودتان مجرد مانده باشید و چه دست تقدیر، این مسئله به هیچکس جز خودتان ارتباط ندارد. مجرد بودن یک اختلال شخصیتی نیست. دست خودتان است که ازدواج بکنید یا نکنید. از این گذشته، مجرد یا متاهل بودن یکی از آن برچسبهای اجتماعی است که نباید چندان اهمیت داشته باشد.
13. فقط به خاطر اینکه کسی از شما خوشش آمده، قرارملاقات عاشقانه به او بدهکار نیستید.
ممکن است یکی خیلی مهربان و خوشظاهر باشد و حتی کمی هم به او علاقه داشته باشید، اما فقط به این خاطر که او از شما خواسته است، لازم نیست رابطهای را با او شروع کنید. اگر تمایلی به آن ندارید، به هیچ عنوان جلو نروید. البته باید توضیحی برای رد کردن پیشنهاد او پیدا کنید اما سعی کنید این توضیح کوتاه و در چارچوب تصمیمتان باشد.
14. بخاطر تصمیم ازدواجتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
اینکه تصمیم بگیرید ازدواج کنید و بچهدار شوید یا مجرد بمانید و بچه نداشته باشید، تصمیم شخصی خودتان است. حتی مادرتان که آرزوی نوهدار شدن دارد، باید درک کند که ازدواج تصمیمی شخصی است و شاید برای همه مناسب نباشد. هرچقدر هم که برایش سخت باشد، او باید به تصمیم شما احترام بگذارد.
15. بخاطر انتخاب روابطتان به کسی توضیحی بدهکار نیستید.
گاهیاوقات مردم نظرات نامناسبی درمورد روابط عاشقانه شما میدهند که واقعاً هیچ ارتباطی با آنها ندارد. ممکن است بارها و بارها نظراتی مثل (شما اصلاً به هم نمیآیید، یا باید کس دیگری را برای خودت پیدا کنی) بشنوید. اما برای انتخابهایی که برای روابط خود دارید، فقط باید به خودتان پاسخگو باشید.
زندگی خودتان را بکنید و هیچوقت بخاطر حرف افراد دیگر در رابطهای نمانید یا بیرون نیایید. اگر لازم است اشتباه بکنید، اما سعی کنید همیشه از اشتباهاتتان درس بگیرید.
در رابطه اشتباهاتی هستند که ما نباید مرتکب انها شویم چون رابطه را به سمت و سوی بدی سوق میدهد . هر رابطه ای نیازمند مراقبت است . جان گاتمن، روان شناس و پژوهشگر، چهل سال گذشته را به طور متمرکز به کار بر روی روابط و به ویژه بحث پایداری ازدواج و پیش بینی احتمال طلاق در بین هزاران زوج پرداخته است.
او عوامل متعددی را در شکل گیری بحث های زوجین عمیق شدن آن دخیل می داند، اما به نظر وی از بین این عوامل، چهار نوع واکنش از بقیه تاثیرگذارتر هستند. گاتمن این موارد را به سواران چهارگانه ای تشبیه می کند که به تاخت و تاز وارد رابطه می شوند و بر روی سلامت آن تاثیر می گذارند.
1- انتقاد؛ شخصیتش را زیر سوال نبر!
انتقاد، کل شخصیت فرد را زیر سوال می برد و خب البته این جز وخیم تر کردن اوضاع، نتیجه ای به همراه ندارد. بهتر است برای بیان دلخوری ها، از اعتراض یا شکایت استفاده کنیم. یعنی به طور مشخص از رفتاری که ناراحتمان کرده است صحبت کنیم، نه این که به شخصیت فرد حمله کنیم.در دل هر انتقادی، خواست و آرزویی نهفته است. برای دستیابی به راه حل های سازنده، هر دو نفر باید بکوشند تا از شرّ کینه و تلخی رها شوند.
بهتر است به جای به کار بردن عباراتی که با «تو» شروع می شود و همسرتان را در حالت تدافعی قرار می دهد، از عباراتی استفاده کنید که با «من» شروع می شود؛ بدین ترتیب به همسرتان فرصت می دهید خواسته شما را بداند و برای تغییر شرایط اقدام کند. درواقع به جای صحبت درباره نیازهای منفی، سعی کنید به نیازهای مثبت بپردازید.
البته این امر می تواند بسیار دشوار باشد. طبق گفته دکتر گاتمن: «افراد اغلب به این فکر نمی کنند که چه چیزی نیاز دارند یا چه چیزی موقعیت را بهبود خواهد بخشید، بلکه تنها به این فکر می کنند که همسرشان چه رفتارهای منفی ای را باید ترک کند تا از رنجش و ناراحتی آن ها بکاهد؛ اما توجه به نیاز مثبت، امکان پاسخ دهی مثبت همسر را بیشتر می کند.» به مثال زیر توجه کنید:
* ابراز نیاز منفی:
زن: در تمام طول شام خوردن تو درباره خودت حرف زدین
مرد: من چنین کاری نکردم.
* ابراز نیاز مثبت
زن: دوست داشتم از من می پرسیدی روزم را چه گونه گذرانده ام.
مرد: من اصلا فکر نمی کردم تو این طور فکر می کنی. خب تعریف کن، امروز چه طور بود؟
با به کارگیری این روش، شاهد پیشرفت قابل توجهی در پاسخ هایی خواهید بود که از طرف مقابل دریافت می کنید. همچنین تغییر زیادی را در کیفیت فهم متقابل یکدیگر احساس خواهیدکرد.
2- تحقیر؛ سرزنشش نکن!
بین این چهار رفتار، تحقیر بدترین آن هاست. هرگاه این نوع رفتار وارد تعامل افراد می شود، درواقع نوعی بدجنسی به میان می آید. شکل های گوناگون رفتار تحقیرآمیز عبارتند از رفتار غیرمحترمانه با دیگران، تمسخر و طعنه زدن به آن ها، اسم گذاشتن روی دیگران، ادای آن ها را درآوردن، یا نمونه هایی از زبان بدن نظیر چشم گرداندن یا پوزخندزدن.
به هر حال، تحقیر به هر شکلی که انجام شود، رفتاری مسموم و خطرناک برای رابطه است، زیرا باعث بیزاری فرد از همسرش و آن رابطه می شود. درواقع وقتی فرد نسبت به مسر خود احساس بیزاری کند، حل کردن مشکل عملا غیرممکن خواهدبود.
دکتر گاتمن در طی تحقیقات خود دریافته است زوج هایی که یکدیگر را تحقیر و به هم توهین می کنند، بیشتر احتمال دارد که دچار بیماری های عفونی (نظیر سرماخوردگی، آنفولانزا و امثال آن) شوند. درواقع تحقیرکردن به عنوان مخرب ترین رفتار برای رابطه، سلامت روان شناختی، عاطفی و جسمی افراد را نابود می کند.
بهترین راهکاری که می توان برای مبارزه با عادت به تحقیرکردن پیشنهاد کرد، استفاده از فرهنگ تحسین و تقدیر است. بهتر است زوجین بیاموزند که به جای تخریب و تحقیر یکدیگر به نکات مثبت هم توجه کنند و با تحسین یکدیگر به هم انرژی و روحیه دهند.3- دفاع؛ مقابله به مثل نکن!
رفتار تدافعی درواقع حمایت فرد از خودش است که احساس می کند در نقش یک قربانی بی گناه قرار گرفته و بدین ترتیب سعی می کند تا حمله به خودش را دفع کند. درواقع وقتی رابطه در وضعیت دشوار و خطرناکی قرار می گیرد، رفتار تدافعی نشان می دهند، اما مشکل آن جاست که تاثیری که این رفتار تدافعی می گذارد همچون سرزنش است. رفتار تدافعی شیوه ای برای سرزنش همسر است.
با این رفتار درواقع می گویید: «مشکل من نیستم بلکه تو هستی.» در نهایت، مشکل حل نشده باقی می ماند و دعوا بالا می گیرد.
برای برطرف کردن این واکنش لازم است فرد مسئولیت رفتار خود را بپذیرد، حتی اگر تنها مربوط به بخشی از اختلاف باشد.
زن: «صبح که گفتی به علی و لیلا خبر می دی که امشب نمی ریم خونه شون؟ گفتی به شون؟»
مرد: «امروز سرم خیلی شلوغ بود تو که می دونی چه قدر برنامه ام پُره. چرا خودت خبر ندادی؟»
در این مثال می بینیم که این همسر نه تنها با حالت تدافعی پاسخ می دهد، بلکه تقصیر را نیز متوجه طرف مقابل می کند. در این وضعیت پاسخ به دور از رفتار تدافعی این چنین خواهدبود.
مرد: «وای، به کلی فراموش کردم. اشتباه کردم باید از تو می خواستم که تماس بگیری… من که می دونستم برنامه ام چه قدر شلوغه. بذار همین الان به شون زنگ می زنم.»
4- نادیده گرفتن؛ دیوار دور خودت نکش!
این رفتار زمانی روی می دهد که فرد از تعامل با همسر صرفنظر کند، او را نادیده بگیرد و با او حرف نزد. علت اصلی این رفتار، این است که فرد وضعیت را بسیار وخیم و سنگین و تحمل ناپذیر می یابد.
فردی که به اصطلاح به دور خود دیوار می کشد به جای مواجهه با مشکل، در برابر آن خنثی و منفعل باقی می ماند، به شکل های مختلف در پی فرار از موقعیت است، به حرف های همسرش توجهی نمی کند، حمایت و همدلی خود را از همسرش دریغ می کند، خود را گرفتار و مشغول نشان می دهد، یا گاهی سرگرم رفتارهای وسواس گونه می شود.
معمولا زمان می برد تا سه نوع واکنشی که بیش از این مطرح شد شرایط را به حدی تحمل ناپذیر کنند که فرد به سراغ این واکنش چهارم یا همان دیوار کشیدن به دور خورد برود، اما وقتی این واکنش شکل می گیرد، معمولا به صورت یک عادت در می آید.
برای حل این مشکل بهتر است ریشه شکل گیری این نوع واکنش را فراموش نکنید؛ تحمل ناپذیرشدن شرایط. بنابراین قدم اول برای مبارزه با این واکنش، متوقف ساختن بحث در زمانی است که به اوج خود می رسد.
شما و همسرتان باید سعی کنید که احساس کردید به این نقطه نزدیک می شوید، به خودتان یا به یکدیگر هشدار دهید که به طور موقت بحث را تعطیل کنید. در قدم دوم سعی کنید به خود استراحت کوتاهی دهید و به طریقی حواس خود را از آن چه ذهنتان درگیر آن بوده رها کنید، مثلا به موسیقی گوش دهید یا قدیم بزنید.
* کارشناس ارشد مشاوره خانواده
طلاق ضربه بزرگی به زندگی انسان میزند چون کسی که قرار بوده یک عمر کنار شما باشد و مدتی هم با شما زیر یک سقف زندگی کرده,اکنون دیگر نیست. پیامدهای حاصل از پدیده تلخ طلاق در زمینه های متعددی خود را نشان می دهد.
این پیامدها بسته به شرایط فکری، فرهنگی، خانوادگی و اقتصادی فرد، تاثیرات متفاوتی بر زندگی او خواهد گذاشت. کارشناسان تلاش می کنند با مطالعه و بررسی این مسائل، میزان تبعات حاصل از طلاق را کاهش دهند. بر این اساس به افرادی که طلاق گرفته اند توصیه های مختلفی می کنند.
در اینجا به کارهایی اشاره کرده ایم که افراد پس از طلاق نباید آن ها را انجام دهند. بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانیم.
زود ازدواج نکنید
نتایج بررسی ها نشان می دهد، احتمال شکست در ازدواج هایی که به سرعت پس از طلاق انجام می شود، زیاد است. زیرا در این فرصت کم امکان شناخت درست و واقعی مسائلی که باعث شکست ازدواج قبلی شما شده است، وجود ندارد.
پس بهتر است بین طلاق و ازدواج دوم حداقل چند ماهی فاصله بیندازید و اگر این روزها احساس تنهایی و بی پناهی شما را آزار می دهد، به فکر راه های بهتری برای کنار آمدن با آن باشید، راه هایی مثل ورزش کردن، صرف وقت با دوستان و اقوام و یادگیری هنر و مهارت های جدید.
سر خودتان را زیادی شلوغ نکنید
برخی افراد برای فراموش کردن ناراحتی ها و از همه مهم تر، پر کردن تنهایی خود، بعد از طلاق آن قدر کار برای خود می تراشند که دیگر وقتی برای تفریح ندارند. اضافه کاری زیاد، شغل دوم یا شرکت در کلاس های آموزشی از جمله اقداماتی است که برخی افراد انجام می دهند.
البته بعد از مدتی بیشتر این افراد متوجه می شوند که بیش از قبل مریض می شوند، سرما می خورند یا احساس ضعف به سراغ آن ها می آید. باید توجه کرد که بدن در زمان استرس و تنش دچار تغییراتی می شود و یکی از اولین تغییرات کاهش قدرت ایمنی بدن است.
افرادی که بعد از طلاق به صورتی افراطی سر خود را گرم می کنند، ممکن است دیگر استرس و تنش را در سطح بالا احساس نکنند ولی این امر باعث می شود بدنی که از قبل دچار تغییراتی شده است فرصت بهبود را از دست بدهد. بعد از طلاق، افراد حتما باید زمان مناسبی را به استراحت و خواب کافی اختصاص دهند.
از طرفی، رسیدگی به تغذیه و ظاهر اهمیت دارد زیرا از این طریق می توانید بخشی از اعتماد به نفسی را که طی طلاق از دست داده اید، بازیابید.
سراغ هر تفریحی نروید
تنهایی بعد از طلاق یکی از آن مشکلاتی است که تا تجربه نشود، بیشتر افراد متوجه سختی آن نمی شوند. افراد تا پیش از طلاق چندان به این موضوع فکر نمی کنند. حتی ممکن است به دلیل کشمکش های شدید آرزو کنند که کاش تنها زندگی کنند!
اما بعد از طلاق این تنهایی تازه ابعاد گسترده خود را آشکار می کند به ویژه زمانی که بچه ای نیز در میان نباشد. برخی افراد بعد از طلاق زمان زیادی را صرف گشت زدن در اینترنت یا دیدن برنامه های تلویزیون می کنند. برنامه ریزی مناسب برای پر کردن اوقات تنهایی یکی از نکاتی است که به هیچ عنوان نباید از نظر دور داشت و اهمیت آن را دست کم گرفت.
خانه تکانی نکنید
دور ریختن عکس های یادگاری یکی از اولین کارهایی است که برخی افراد بعد از طلاق انجام می دهند. درست است که کنار گذاشتن نشانه های زندگی تاریک گذشته می تواند به ما در کنار آمدن با شرایط جدید کمک کند، اما مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید.
این که تمام لباس هایی را که در طول سال های زندگی مشترک خریده اید کنار بگذارید یا این که بسیاری از وسایل زندگی تان را به این دلیل که شما را یاد خاطراتتان می اندازد به دیگران ببخشید، می تواند بعد از مدتی باعث پشیمانی تان شود.
بعد از طلاق اغلب پیش بینی های مالی اشتباه از آب در می آید و خرج ها بیشتر از آن چیزی است که افراد تصور می کردند. در این شرایط خرج تراشی برای خود اشتباه است. سعی کنید تا حد امکان از همان وسایل قدیمی خود استفاده کنید.
در نهایت، اگر احساس کردید در زمان استفاده از آن وسیله یا لباس آن قدر حال بدی به شما دست می دهد که احساس خفگی می کنید، می توانید برای مدتی بخشی از آن ها را کنار بگذارید و بعد از التیام زخم ها دوباره سراغ آن ها بروید.
دور همه خط نکشید
بعد از طلاق، رابطه خویشاوندی هر یک از همسران با عده ای قطع می شود و در نتیجه اسامی افرادی که تا چندی پیش با آن ها رفت و آمد داشتند در فهرست سیاه قرار می گیرد، اما برخی افراد در زمینه روابط اجتماعی بعد از طلاق خود به صورت افراطی تصمیم می گیرند و ناگهان ارتباط خود را با دوستان سابق، همسایه ها یا حتی همکاران خود قطع می کنند.
البته برای این کار خود دلایلی نیز می آورند. آن ها می گویند نمی خواهند درباره وضعیت زندگی خانوادگی خود مجبور به توضیح باشند، البته یکی دیگر از دلایل نیز دور شدن از افرادی است که آن ها را یاد زندگی گذشته می اندازند. از دست دادن دوستان و افرادی که تا مدتی پیش با آن ها رابطه عاطفی داشتید احساس تنهایی بعد از طلاق را به نحو قابل توجهی تشدید می کند.
در عین حال، برخی افراد امکان درد دل با خانواده و خویشاوندان نزدیک خود را نیز ندارند و احساس می کنند اگر درباره مشکلات خود با آن ها صحبت کنند، آن ها بیشتر غصه می خورند. در این شرایط شاید روش بهتر، انتخاب برخی دوستان برای ادامه و البته تقویت رابطه است.
بد نیست به این نکته توجه کنید که در بسیاری از موارد این تصور ماست که دوست ما می خواهد دائم درباره همسر سابق یا زندگی گذشته ما سوال کند. به جای این پیش داوری ها، سعی کنید حتما دوستانی را برای خود نگه دارید و با ادامه دادن رابطه با آن ها از منزوی شدن خودداری کنید.
به شهر دیگری نروید
یکی از انتخاب هایی که می تواند بعد از طلاق برای برخی وسوسه کننده باشد، دور شدن از محل زندگی است. برخی افراد ترجیح می دهند محل زندگی خود را به کلی تغییر دهند. رفتن به شهری دیگر یا حتی کشوری دیگر می تواند رویای برخی ها باشد، اما تغییر دادن محل زندگی در برخی موارد گزینه خوبی نیست.
اگر افراد بعد از طلاق ترجیح دهند نزدیک پدر و مادر، خویشاوندان یا دوستان زندگی کنند، نه تنها بد نیست، که به دلیل برخورداری از حمایت های جدید مفید هم هست، اما زمانی که افراد به نوعی می خواهند از تمام گذشته خود فرار کنند و به مکانی بروند که هیچ آشنایی با آن ندارند، ممکن است یکی از بدترین انتخاب های خود را انجام داده باشند.
از دست دادن حلقه حمایت ها می تواند وضعیت را بدتر کند و باعث شود افرادی که به تازگی طلاق گرفته اند تنهایی بیشتری را احساس کنند و در صورت مواجهه با مشکلات نتوانند از دیگران کمک بگیرند.