صرفه جویی عادت خوبی است که هرکس به سمت ان برود ضرر نمیکند . اما حالا ما صرفه جویی را در سطح اعلای آن به شما نشان خواهیم داد . صرفهجویی در هزینههای زندگی کاری نسبتا عادی محسوب میشود و اکثر ما به نوعی درگیر آن هستیم.
اما این ذهنیت وجود دارد که در بعضی هزینهها نمیتوان صرفهجویی کرد با این حال این افراد ثابت کردهاند که در هر هزینهای میتوان صرفهجویی قابل توجهی انجام داد و اسیر قراردادهای ذهنی نشد.بعضی از افراد کارهای عجیب و غریبی برای صرفهجویی در هزینههای خود انجام میدهند.
البته قصد نداریم که این راهکارها را به شما پیشنهاد دهیم اما میتوانید از این دیدگاه به قضیه نگاه کنید که سبک زندگی شما امری کاملا تغییرپذیر است و چنانچه اراده کنید میتوانید آن را تغییر دهید.
در ادامه نگاهی به این راهحلهای خلاقانه و بعضا عجیب و غریب خواهیم داشت:
براندون یکی از کارمندان گوگل است که در فضای ۱۲ متری یک کامیون پارک شده در شرکت زندگی میکند. این مهندس نرمافزار ۲۳ ساله ماهانه ۱۲۱ دلار هزینهی بیمهی کامیون را میپردازد. هدف براندون این بوده است که با این کار در ۹۰٪ از درآمد خود صرفهجویی کند و آن را صرف اجارهی یک آپارتمان در سانفرانسیسکو نکند.
او با پساندازهای خود قصد دارد تا وام دانشجویی را بپردازد، مقداری را برای سرمایه گذاری نگه دارد و برای سفرش به دور دنیا تا ۵ سال آینده پول ذخیره کند.
زندگی یک زن و شوهر در خانهی تحت تعمیر
پرداخت وام مسکن میتواند یک فرآیند طولانی و پر استرس باشد. از این رو جاستین ۳۵ ساله به همراه آلیای ۳۳ ساله تصمیم گرفتند که یک خانهی ۱۰۳ ساله را خریداری کرده و بعد برای نوسازی آن اقدام کنند.آنها خیلی از کارهای ساخت و ساز را خود انجام میدهند تا در هزینهها ۶۶۰۰۰ دلار صرفهجویی کنند.
جاستین و آلیا انتظار دارند که خانهی آنها پس از بازسازی ۱۲۰۰۰۰ دلار قیمت داشته باشد. آنها این خانه را تنها ۱۳۰۰۰ دلار خریداری کردهاند. ظرف چند سال آینده آنها به سود قابل توجهی خواهند رسید. چرا که خانههای اطراف منزل آنها قیمتی نزدیک به ۲۱۵۰۰۰ دلار دارند و پیشبینیها حاکی از آن است که این قیمت ظرف سه سال آینده به ۳۰۰۰۰۰ دلار خواهد رسید.
زندگی مخفیانه در دفتر کار
تابستان ۲۰۱۲ بود که تری کی از آپارتمان خود در کالیفرنیا به دفتر کارش نقل مکان کرد. او ۵۰۰ روز را در دفتر کار خود به طور مخفیانه سپری کرد و از این طریق توانست ۲۰۰۰۰ دلار صرفهجویی کند و آن را صرف سفر و علاقهمندیهای خود کند. اکنون این مرد لسآنجلسی در خانهای متصل به یک کامیون زندگی خود را میگذراند.
بازنشستگی در ۳۰ سالگی به علت پسانداز
پیتر ادنی یک مهندس نرم افزار است که پس از صرف ۱۰ سال کار، توانست در سن ۳۰ سالگی بازنشست شود. او و همسرش سیمی با صرفهجویی در زندگی و پسانداز دو سوم درآمد پیتر توانستند تا برای دوران بازنشستگی اندوختهی قابل توجهی را ذخیره کنند.
اکنون این زن و شوهر به همراه فرزندشان زندگی راحتی دارند و درآمد سالانهی آنها ۲۵۰۰۰ دلار است.
۵ ماه زندگی داخل ون
جیسون روسلین ۲۴ ساله که در شرکت تسلا کار میکند حدود ۵ ماه را داخل یک ون زندگی کرد. او برای حمام از دوش باشگاه بدنسازی استفاده میکرد.
پس از مدت ۵ ماه او توانست به سبک عادی زندگیاش برگردد و نزدیک به ۱۰۰۰۰ دلار پسانداز داشته باشد و به این طریق وام دانشجویی خود را تسویه کند.
زندگی دانشجویی در خانهی ۱۳ متری
وقتی جویل وبر متوجه شد که هزینهی خوابگاه دانشگاه تگزاس برای او گران تمام میشود تصمیم گرفت که دست به کار شود و خانهای برای خودش بسازد.
از این رو با هزینهای کمتر از ۱۵۰۰۰ دلار خانهای کوچک در حیاط خلوت خانهی یکی از دوستانش ساخت. او مجبور شد که همهی پسانداز و پول خود را برای این خانه خرج کند و بنا به گفتهی خودش، این کار او یک ریسک بود! اما اکنون خیالش راحت است که هیچ هزینهای برای اجاره نمیپردازد و میتواند بدون وام فارغالتحصیل شود.
زندگی در قایق بادبانی ۱۲ متری
سارا کارتر ۲۳ ساله طی یک تصمیمگیری عجیب از آپارتمان خود به یک قایق بادبانی نقل مکان کرد. اکنون او هزینههای آب و برق و اینترنت را میپردازد و ماهانه ۳۵۰ دلار هزینهی اسکان او میشود. با توجه به این که اجاره یک آپارتمان یک خوابه در سان فرانسیسکو ماهانه ۳۵۰۰ دلار است، این رقم، صرفهجویی قابل توجهی محسوب میشود.
زندگی یک دانشجو در ون
پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه بوفالو در سال ۲۰۰۵، کن ایلگانس ۳۲۰۰۰ دلار بابت وام دانشجویی بدهکار بود. او به آلاسکا نقل مکان کرد و دو سال از زندگی خود را صرف شغلهای عجیب کرد و تمام سعیاش این بود که درآمد ساعتی ۹ دلار خود را پسانداز کند تا بتواند بدهی دانشگاه را پرداخت کند.
وقتی که برای دورهی کارشناسی ارشد در دانشگاه دوک ثبت نام کرد، تصمیم گرفت که اشتباه مالی گذشته را مرتکب نشود. از این رو یک ون به مبلغ ۱۵۰۰ دلار خرید و از فضای داخل آن به عنوان یک خوابگاه کوچک استفاده کرد. در سال ۲۰۱۱ توانست بدون بدهی وام، از دانشگاه فارغ التحصیل شود.
تلاش یک زوج برای بازنشستگی
حدود ۱۳ سال پیش، جرمی جاکوبسن و وینی تسنگ تصمیم گرفتند که به طور جدی برای پسانداز در زندگی خود اقدام کنند. آنها دست به تغییر شیوهی زندگی خود زدند و ۷۰% از درآمد خود را که جمعا ۱۳۵۰۰۰ دلار میشد، پسانداز کردند. ۱۰ سال بعد هر دوی آنها تقاضای بازنشستگی کردند.
آنها در وبلاگ خود نوشتهاند: “برای چنین پساندازی لازم بود که هزینههای خود را در مواردی مثل حمل و نقل، غذا، خانه و تفریح کاهش دهیم. از این رو با دوچرخه و اتوبوس رفت و آمدهای خود را انجام میدادیم. در آپارتمانی زندگی میکردیم که منطقهی آن قابل پیاده روی بود.
غذای خانگی میخوردیم و مصرف گرایی را کامل کنار گذاشتیم و به این ترتیب هزینههای زندگی خود را به طور قابل توجهی کاهش دادیم.” در سه سال گذشته، آنها توانستند در تعطیلات خود به مکزیک، گواتمالا، تایوان، بلیز و سراسر ایالات متحده سفر کنند.
رفت و آمد ۱۱۵۰ کیلومتری از اسپانیا به لندن
مانند بسیاری از اهالی لندن، سام کوکنی نسبت به هزینهی اجاره خانهی بالا ناراضی بود. این مرد ۳۲ ساله که شغلش مدیریت شبکههای اجتماعی بود تصمیم گرفت آپارتمانی با قیمت مناسب در خارج از کشور اجاره کند. او توانست آپارتمانی در بارسلونای اسپانیا پیدا کند.
در حال حاضر او برای رفتن به سر کار هر روز سوار هواپیما میشود تا ساعت ۹:۳۰ صبح پشت میز کار خود در لندن حاضر شود. او در وبلاگ خود نوشته است که توانسته است با این راهکار مبلغی را در هر ماه پسانداز کند.
البته این رفت و آمد ۵ و نیم ساعته هم برای سام هزینه دارد از این رو او هر روز به محل کار نمیرود و با شرکت توافق کرده است که بعضی روزها در خانه کار خود را انجام دهد.
زندگی در پارکینگ گوگل
وقتی پت داندرا توانست شغلی در گوگل پیدا کند، به همراه همسرش کارا تصمیم گرفتند که درآمد خود را صرف اجارهی سنگین خانه در سیلیکون ولی نکنند. از این رو آنها یک خودروی RV کوچک خریدند و آن را در پارکینگ گوگل قرار دادند.
در دورانی که در پارکینگ زندگی میکردند برق و آب نداشتند اما توانستند ۸۰% در درآمد پت صرفهجویی کنند. آنها هنوز RV خود را دارند اما آن را در مقابل منزل خود پارک کردهاند.
انسان ها گاهی اوقات پس از مرگ نیز باید تجمل گرایی و لوکس بودن را در این دنیا دنبال کنند.قبرهای آنچنانی نشانه های از همین تفکرات است.
قبرستان «کلسشال» Celestial Burial
هزینه : بیش از 34 میلیون دلار
بدون شک این گورستان مکان مناسبی برای مردگان ماجراجو است ! با این حال از هزینه بالایی هم برخوردار است . برای ارسال اجساد مردگان به این قبرستان فضایی هزینه ای بالغ بر 34 میلیون دلار لازم است .
البته قبل از ارسال ، جنازه باید سوزانده شود و تا خون کاملا خشک شده و جسد سوخته بر حسب وزن آن به فضا پرتاب می شود. گفته می شود هزینه پرتاب هر گرم از جسد یک مرده 12 هزار و 500 دلار است.
پارک یادبود وست وود در لس آنجلس Westwood
هزینه : بیش از 6. 4 میلیون دلار
قیمت خرید یک قبر در این پارک یادبود بیش از 4 میلیون دلار است و چهره های مطرحی همچون «ناتالی وود» ، «برت لنکستر» ، «فرح فاوست» و «دین مارتین» در آن دفن شده اند.
قبرستان وود لاون در برونکس Woodlawn
هزینه : 5. 1 میلیون دلار
این قبرستان در مساحتی به وسعت 400 جریب در سال 1863 بنا شد و م حل دفن 192 مسافر کشتی تایتانیک است . چهره های معروفی همچون «دوک الینگتون» ، «میلز دیویس» و «هرمن ملویل» در این قبرستان دفن شده اند .قیمت آرامگاه خصوصی در این قبرستان از 4 هزار دلار تا 5. 1 میلیون دلار است.
قبرستان «فارست لاون» در گلندال لس آنجلس Forest Lawn
هزینه : 825 هزار دلار
این قبرستان لوکس در سال 1906 بنا شد و با بنای 3 کلیسا مراسم ازدواج را نیز برگزار می کند . «همفری بوگارت» بازیگر معروف فیلم «کازابلانکا» در این قبرستان دفن شده است. قیمت یک تکه قبر در این قبرستان بین 2800 تا 825 هزار دلار است.
قبرستان نیروانا در سنگاپور Nirvana
هزینه : 517 هزار دلار
در سال 2001 دولت سنگاپور قبرستانی بسیار لوکس با پوشش گیاهی متنوع نیروانا را بنا کرد ، فقط چهره های معروف و ثروتمند قادر به خرید قبر در این گورستان هستند. قیمت قبر هم بین 6994 دلار تا 517800 دلار است.
قبرستان کنسیکو در نیویورک Kensico Cemetery
هزینه : 500 هزار دلار
این گورستان در سال 1889 بنا شد و بیشتر مدفن چهره های ورزشی است. یک قبر در بخش عمومی این گورستان 1800 دلار و در بخش خصوصی 500 هزار دلار است.
قبرستان «مونت آبورن» در ماساچوست Mount Auburn
هزینه : 500 هزار دلار
این قبرستان قدیمی هم به سال 1835 باز میگردد و در حال حاضر 100 هزار قبر در آن وجود دارد. قیمت قبرهای آن نیز از 1500 دلار تا 500 هزار دلار است.
گورستان مدرن «کرایونیکس» در آریزونا Cryonics
هزینه : 338 هزار دلار
در این قبرستان با فناوری پیشرفته سرمازایی جسد را برای نیازهای پزشکی بازماندگان سالم نگه می دارند . این روش نوعی مومیایی به روش تخلیه آب بدن و نگهداری در یک ترکیب شیمیایی خاص در دمای 200 درجه فارنهایت است . این گورستان با هزینه 338 هزار دلاری یک جسد را به مدت 100 سال ذخیره می کند.
با عبور از کنار این مزرعه همه راننده ها توجه شان جلب میشود و برخی هم کنار خیابان ایستاده و این مترسک ها را با تعجب تماشا میکنند. مترسکهایی که با لباسهای متنوع تزئین شدهاند.
هنگام صبح نور از پشت سر مترسکها میتابد و حالتی شوم و ترسناک به آنها میدهد، گویی لشکری از تاریکی به سمت شما حرکت میکنند، اما هنگامی که نسیمی ملایم لباسهای رنگی و زیبای آنها را تکان میدهد، حس زنده بودن را به بینندگان منتقل میکنند.
انگار هزاران مترسک برای کار روزانه به مزرعه رفتهاند. گروهی از مردمان خاموش که با وجود ثابت بودن، نشاط و سرزندگی دارند.
این گروه بزرگ از مترسکها در ابتدا در سال ۱۹۸۸ توسط هنرمند بومی فنلاند، آقای ریجو کلا (Reijo Kela) ساخته شد. مجموعهی ساخته شده با نام “مردمان خاموش” یا در کلام محلی “Hiljainen kansa” نام گذاری شد. این مترسکها برای اولین بار در کشتزاری در لاسیلا (Lassila) در حوالی هلسینکی (Helsinki) رونمایی شدند.
سپس در سال ۱۹۹۴ به میدانی در بازار بزرگ هلسینکی منتقل شدند. بعد از آن به حاشیهی رودخانهی جالونوما (Jalonuoma) و آمانساری (Ämmänsaari) نقل مکان کردند و نهایتا در سال ۱۹۹۴ در مکان فعلی مستقر شدند.
صورتکها و بدنهی چوبی مترسکها توسط گروهی از جوانان سوموسلمی مراقبت و نگهداری میشوند. هر گاه یکی از مترسکها نیاز به تعمیر پیدا کند، این گروه که به صورت داوطلبانه تشکیل شده است، عملیات تعمیر را انجام میدهند.
لباس مترسکها نیز در طی سال دوبار تعویض میشود. برای تامین لباسها، مردمان محلی لباسهای قدیمیشان را به انجمن نگهداری از مترسکها اهدا میکنند.
این سوال همیشه برای مردم مطرح بوده است که ایدهی پشت این طرح هنری چه چیزی است. رانندگان عبوری همیشه با نوعی تعجب و سوال به این اثر هنری نگاه میکنند. اما خالق این اثر، ریجو کلا، از ارائهی هر گونه توضیحی پیرامون طرحش پرهیز کرده است و معتقد است هر کدام از ناظران میتوانند برداشت خودشان را نسبت به این مردمان خاموش داشته باشند.
برخی این اثر را با حالتی روانشاسانه بررسی میکنند، برخی دیگر این اثر را نشاندهندهی مردمان فراموش شده میدانند، اما بسیاری از مردم فنلاند معتقدند که این اثر یادمانی از قربانیان نبرد میان فنلاند و روسیه است. نبردی که با حملهی وحشیانهی روسهای شوروی در زمستان ۱۹۳۹ شروع شد و در سال ۱۹۴۰ به پایان رسید.