هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

جملات زیبای طنز آمیز ، کوتاه و جالب

جملات زیبای طنز آمیز ، کوتاه و جالب

عبارات و جملات زیبای طنز آمیز ، کوتاه و جالب را در ادامه این مطلب خواهید خواند. طنز نوشته های کوتاه و جذاب

 

میخ میره تو پای خسیسه،میره پیش دکتر.
دکتر میگه:«5هزار تومن میگیرم درش میارم»
خسیسه میگه:«500تومن بگیر کجش کن!»

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

یه سوال خعلی ذهنمو مشغول کرده
تو شعر تاب تاب عباسی، این کلمه عباسی دقیقا چه نقشی داره؟فامیلیش آقای عباسیه؟
سکه عباسیه؟
از این عباسیاست که به پیشونی میزنن؟ تورو خدا یکی جوابشو بگه دارم داغون میشم

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوکهای خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

طرف اسم آیدیشو گذاشته جوجه طلایی,
میگم چند سالته؟
میگه 38
شما قضاوت کنید آخه این جوجه طلاییه یا شترمرغ بالغ؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• مطالب طنز و خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

من چشمم به دوربین مداربسته ی مغازه ها می افته
ناخوداگاه حرکاتم مشکوک میشه!
شمام اینجورین.؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

رفتم کله پزی به یارو میگم زبون دارید؟
یه نگا بهم کرد گفت نه فقط تو داری ،ما با دماغمون حرف میزنیم

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوک خنده دار جدید •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

ریا نشه فکر کنم تلگرامم فهمیده من ادم خاصی ام …
چون متنای منو سبز نشون میده ماله بقیه رو سفید …
تازه من تو هر گروهی که هستم اسمم نفر اوله
ینى من از بندگانه برگزیده ى خدا هستم ؟؟
چه اتفاقى داره میوفته ؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوک خنده دار باحال •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

شوهر چیست !؟
شخصی است که آشغالارو می ذاره دم در و چنان قیافه ای می گیره انگار همه
خونه رو تمیز کرده !

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• طنز نوشته های کوتاه •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

‏قبل از اینستاگرام من ساعتها مینشستم به این فکر میکردم که
یعنی غذای دوستام چه شکلیه ؟

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

شیخی را گفتندی:
پوست کلفت ترین انسانهای سیاره کدامندی؟
شیخ قدرى بیاندیشیدندی سپس بفرمود:
اهالی ایران زمین
مریدی بپرسید: از چه رو یا شیخ؟
شیخ بگفتی:
آب نیترات دار
نان جوش شیرین دار
برنج آرسنیک دار
سبزیجات با فاضلاب
میوه ها با کود شیمیایی و سموم دوز بالا
لبنیات با روغن پالم
گوشت تاریخ مصرف گذشته
مرغ هورمونی
آلودگی هوا
پارازیت
پراید
سقوط هواپیما
و کماکان زنده اند و می خندند و جوک همی پراکنند.

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوک خنده دار و جدید •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

فقط یه ایرانی میتونه
به جای اینکه یه قدم بیاد جلو دم سفره بشینه ،
سفره رو بکشه سمت خودش

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• مطالب طنز و خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

مهریه مادر بزرگم ٥ هزار تومن بود
یه سری پدربزرگم باش دعواش شد دست کرد تو جیبش دو پاکت وینستون انداخت جلو مادربزرگم گفت پاشو برو خونه بابات

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوک خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

پسرا به هم فوش میدن و واقعا
منظوری ندارن
دخترا قربون صدقه هم میرن و اونا هم واقعا منظوری ندارن

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

رفتم تو پارک کنار یه پیرمرد نشستم وسطای حرفش با بغض گفت پسرم منو زمان پیر نکرد ..گفتم پس چی پیر تون کرد؟
گفت اون تیکه آخر رانی .

 

•.•.•.•.•.•.•.•.•.• جوک خنده دار جدید •.•.•.•.•.•.•.•.•.•

 

راحت ترین غذا رشته پلوس.
نیم کیلو رشته رو سرخ کنید.
یک کم زعفرون بزنید و بریزید تو برنج
دم که کشید بریزید بیرون و زنگ بزنید کبابی محل

 

 


ادامه مطلب ...

مجموعه جالب از شعرهای جدید طنز و خنده دار

مجموعه جالب از شعرهای جدید طنز و خنده دار

مجموعه ای از شعر های طنز و خنده دار که در مضمون ها و موضوعات مختلف می باشد.

 

شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران

اگــــه یـه روز رفتی یــه جــــای دنیــــا

واسه خـودت ماشین خریدی اونجــــــا

یه چی بخر شبیه پیکـــــان بــــــــاشه

صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بــــــاشه

وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستـی

خواستی بفهمن کـه کجایی هستـی

اوّل کــــــــــار واســــــــه جـــلو پنجـره

یــــــه نعل اسب عــــالی یـــــادت نـره

یـــه وخ خیــــال نکن حـــاجیت جــواده

اون ورِ دنیـــــــــا بــد نظـــر زیـــــــــاده

تسبـیــــحتــو بـــپـیـــچ بدور شصــتـت

موبـــایلــــتم در آر بگیـــر تـــو دستــت

رعــــــــــــــــایت حــق تقــــدم بــــــده

گـــــــــازو بــگیر به هچکی ام راه نـــده

بـا هر کی خواس جلــــو بیفته لـج کن

برو جلوش فرمــونــــو فوری کـــج کـن

یـه دفـه مثــل اسـب وحشی رم کـــن

روی تـمــــــوم آدمـــــــا رو کـــم کـــن

همیشه دوبلـه واستـا راهـو ســـد کن

افسر اگــــــه نبــود چراغـــــــو رد کـن

سبقتو هر جور کــه دلـت خواس بگیـر

از چپ اگــــه مشکــــله از راس بگـیــر

تـــــا می بیـنی راه نمیـرن جمـــــاعت

لایی بکش بــــــرو بــا انـــد ســــرعت

نذار کسی تـــــــورو معـــطـل کنـــــــه

هیچکی نباید بـــا تـــو کـل کــل کنــــه

پشت چـــراغ اگه جلوت واســـــــتـادن

چــراغ که سبــز شد یــهو بـــــوق بـزن

تمــــــــوم آدمــــا بــــه جـــز تــــو خُـلن

نمیــــــــدونن چـــــــراغ چـــــیه مُنگُـلن

همه به جــز تو دست و پـــــــا چُلُـفتن

بـــــوق نـــزنی مـمـکــــنه راه نیــــفتن

راستی کــــــــمربنـــدتـو هــیچوخ نبـند

محل نده بـــــــــه این چیــزای چـــــرنـد

هر کی کمر بندشو بسته هــــــــو کـن

خودت فقـــط روی شکـم ولـــــــــو کـن

همینجوری کـــــه پشت رل نشـستی

بذار هـمه خیــــــــال کنن کــــه بستی

گشنه شدی یه مــــوقه پشــت فرمون

یــه چی بذار تــــــــــو دهنت بلمبــــون

دستــتو بیـــرون ببـــــــــــر از پنجـــــره
هر چقد آشغال داری شـــــوت کن بره

تخـمه اگـــه خوردی لُپاتـــــــــو پُف کن

پوستشو تـا هر جـــا که میره تُــف کن

 

اشعار طنز و خنده دار رستم و اسفندیار

کنون رزم virus و رستم شنو

دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یکی disk داد

بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این disk باشد یکی file ناب

که بگرفتم از site افراسیاب

 

شعر طنز روباه و زاغ

زاغکی قالب پنیری دید

از همان پاستوریزه های سفید!

پس به دندان گرفت و پر وا کرد

روی شاخ چنار مأوا کرد

اتفاقا ازان محل روباه

می گذشت و شد از پنیر آگاه

گفت: اینجا شده فشن تی وی

چه ویوئی! چه پرسپکتیوی!

محشری در تناسب اندام

کشته تیپ توست خاص و عوام!

دارم ام پی تریّ ِ آوازت

شاهکار شبیه اعجازت

ولی اینها کفاف ما ندهد

لطف اجرای زنده را ندهد

ای به آواز شهره در دنیا

یک دهن میهمان بکن ما را!

زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر

آن همه حیله کرد بی تاثیر

گفت کوتاه کن سخن لطفا

پاس کردم کلاس دوم من

 

شعر طنز و خنده دار عید نوروز

نفس باد صبا آفت جان خواهد شد

عید می آید و اجناس گران خواهد شد

قیمت میوه و شیرینی و آجیل و لباس

باز سرویس گر فک و دهان خواهد شد

همسرم چند ورق لیست به من خواهد داد

و سرا پای وجودم نگران خواهد شد

می زنم ساز مخالف دو سه روزی اما

عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد

 

اشعار طنز و خنده دار زن و موبایل

از آن روزی که اینترنت بنا شد

زن خونه ز مرد خود جدا شد

نه چای آماده و نه استکانی

دریغ از پختن یک لقمه نانی

سر صبحی که پی جو تا سحرگاه

موبایلش روشنه هر گاه و بی گاه

گهی اینترنت و واتس آپ و گه چت

پیامک میزنه این خط به اون خط

خیالش نی بچه ش داره میمیره

خوراکش خورده یا اینکه نخورده

خیالش نی که مردش خسته و زار

میاد خونه شبانگاهان سر کار

سرش توی موبایلش هی میخنده

پیامک میزنه خالی میبنده

بجای همدمی با مرد خونه

موبایلا روز و شب همدمشونه

الهی این موبایلا را تو بشکن

دل بیچاره ی مردا رو نشکن

قدیما مرد و زن همراه و همدل

حالا همدم شده خط ایرانسل

الهی کابل اینترنت جدا شه

موبایلا از دست زن ها رها شه

از آن روزی که این تانگو بنا شد

زن خونه ز مرد خود جدا شد

 

شعرهای طنز و خنده دار مترو

ازدحام و فشار از هر سو

زور آرنج و ضربه زانو

بدترین بوی عالم است الحق

بوی سیر و پیاز و عطر و عرق

کارمند و محصل و عملی

کامبیز و غضنفر و مملی

تاجر و دزد و دکتر و بیکار

لاغر و چاق و سالم و بیمار

گاه دعوای عده ای سالار

فحش های به شدت کش دار

یک نفر غرق در سطور کتاب

یک نفر هم کنار او در خواب

 

شعر طنز سربازی

خوشا روزی که من پنج ساله بودم

درون کوچه ها آواره بودم

چرا مادر مرا بیست ساله کردی

میان پادگان آواره کردی

دم دروازه شهر که رسیدم

صدای طبل و شیپور را شنیدم

به خود گفتم که این طبل نظام است

دو سال شخصی گری بر من حرام است

گروهبانان مرا بیچاره کردند

لباس شخصیم را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را

لباس آشخوری کردند تنم را

لباس آشخوری رنگ زمین است

برادر غم مخور دنیا همین است

نگو خدمت بگو زندان هارون

که دل را در جوانی می کند خون

نگو خدمت بگو سرچشمه غم

نگهبانی زیاد مرخصی کم

مسلسل لوله خودکار دارد

گهی تک تیر گهی رگبار دارد

کلاغ پر می روم کاسه به دندان

برای خوردن یک لقمه نان

نوشتم نامه ای با برگ چایی

که هر وقت می خوری یادم بیاییم خوابم آمد

محبت های مادر یادم آمد

بمیرد آن که سربازی بنا کرد

تمام دختران را چشم به راه کرد

از آن روزی که سربازی بنا شد

ستم بر ما نشد بر دختران شد

گمان کردم که سربازی دو سال است

ندانستم که عمر یک جوان است

 

شعرهای کوتاه طنز و خنده دار بی همگان بسر شود

بی همگان به سر شود، بی تو بسر نمی شود

این شب امتحان من، چرا سحر نمی شود ؟!

مولوی او که سر زده، دوش به خوابم آمده

گفت که با یکی دو شب، درس به سر نمی شود !

خر به افراط زدم، گیج شدم قاط زدم

قلدر الوات زدم، باز سحر نمی شود !

 

 

 


ادامه مطلب ...

طنز جدید و جالب از فانتزی های من

طنز جدید و جالب از فانتزی های من

مجموعه جدیدترین طنز فانتزی های من رو برای شما آماده کردیم امیدواریم خوشتون بیاد.

 

یکی از فانتزی هام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم

خودمو با اولین پرواز میرسونم

خیلی کلاس داره لعنتی

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که از سر کار بیام خونه بعد با خانومم دعوام شه بعد خانومم ببینه حالم خوب نیست بیاد این شعرو برام بخونه :
من اگه نباشم ، کی واسه همیشه تو رو میپرسته ؟
کی برات میمیره ؟ کی نمیشه خسته ؟
کی تورو میزاره روی دوتا چشماش ؟
کی اگه نباشی میگیره نفس هاش ؟

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه ک وقتی شوهرم باهام قهره از خونه بزنم بیرون و تصادف کنم و غرق خون بشم بعد قاتلم با گوشیم زنگ بزنه به شوهرم و شوهرم بدو بدو با شلوار استرج مخملیه ریونه کتان تنگ لوله تفنگی با زیر پوش ابی بیاد بالا سرمو با بغض چشاشو سوز بده و بگه انصافت کجاست نکبت بلند شو وتو نباید ترکم کنی پاشو د لامصبه پاشو  و هم چنان ک لبش میلرزه یقه لباسمو بگیره و داد بزنه و بگه تو رو خدا یه چیزی بگو منم انگشتمو بزنم توی خونم و بعد بنویسم خدانگهد…………. بعدم جون بدم و با یک لبخند دار فانیرو وداع کنم

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که یه رانی (ترجیحا آناناس) بگیرم دستم بخورم چند قدم حرکت کنم بعد قوطی رانی رو به سمت پشت بندازم همونطوری که تیکه های آناناس دارن از قوطی درمیان (با حرکت آهسته) همه دهنشون وا بمونه بگن این کیه که اینقدر پولداره از خیر ته رانی گذشت! منم پشت سرمو نگاه نکنم و به سمت افق به حرکتم ادامه بدم

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزیم اینه که دکتر بشم بعد وسط خیابون یکی از تو جمعیت داد بزنه کـــمک دکتر و بگید بیااااد بعد منم لابه لای جمعیت و بشکافم بگم آقایون خانوما برید کنار من دکترم برسم بالا سر مجروحی که نفسش بالا نمیاد بعد یه لوله خود کار خالی بزنم وسط گردنش از اون تو نفس بکش بعد آروم تو غروب آفتاب محو بشم …

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی های من اینه که برعکس همه که کم کم توی افق محو میشن
من از افق بیام بیرون و کم کم پدیدار بشم ….
آرهههههه ، یه همچین آدمیم من …!

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که توی زمستون با مخاطب خاصم ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺰﺍﺭم و ﻟﭙﺎﺵ ﯾﺦ ﺑﺰﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﮐﺶ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﮕﯿﺮﻩ …
ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ میده ، ﻋﺎﯼ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ !

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که بعد یه شکست عشقی انقد تو کافی شاپ بشینم که صاحبش بیرونم کنه بعد منم بهش بگم : باشه ! همه منو بیرون کردن … یکی از قلبش یکی هم از کافی شاپ بعد اونم با یه حالت خسته ای یه چک بخوابونه تو صورتم که تا افق بندری برم !

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه کـــه
مثلا واسه آخر ترم درس نخونم برم امتحان بدم
بعد ببینم استاد داده بهم ۱۹ !!!
بگم استاد چرا استاد ؟؟؟
بگه من میدونم تو درست خوبه برای امتحان نتونستی بخونی …

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که توی خیابون کنار یه کارتن خواب و گدایی بزنم کنار پارک کنم از ماشین پیاده شم ، طرف که اومد دستشو دراز کرد سوییچ رو بندازم تو دستش بگم : بگیر ماله تو !
کارتن خوابه هم با تعجب و شوک زدگی بگه : آقا پس خودتون چی ؟؟؟
منم همینطور که دارم مـیرم رومو برگردونم و بـُگم : دلم میخواد تا افق قدم بزنم و بعد از چند لحظه دوباره برگردم تا یه لبخندی نرمی بزنم و برم که محو بشم ببینم کارتن خوابـه زودتر از مـن تو خیابون محو شده باشــه !!!
هان چیه؟؟؟
ماشین خودمه!!!!

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که که دارم با ماشین میرم
یهو یه دختر پسر دست تو دست هم ببینم
بزنم رو ترمز، سرمو از شیشه بیارم بیرون رو به دختره بگم: خیلی پستی دیگه حق نداری به من زنگ بزنی کصافت
بعد تخته گاز بگیرم برم

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که وقتی اعصابم خورده بزنم مخاطب خاصمو لهش کنم بعد پلیس بیاد منو بگیره بندازه زندان ، منم از زندان فرار کنم در حین فرار از پشت تیر بخورم و از هوش برم و وقتی به هوش میام ببینم روی ویلچر نشستم و از دماغ به پایین فلج شدم که درس عبرتی بشه برای سایرین !

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه یه دختری به نام دریا بیاد میونه ی منو با اولین عشقم که اسمش دنیائه به هم بزنه بعدشم اولین عشقم منو ترک کنه بره ، منم یه گیتار بردارم برم ترمینال شرق سوار اتوبوسای شمال شم بیام شمال از سر ترمینال یه تاکسی بگیرم بیام لب دریا بعشدم گیتارو از کیسش دربیارم بشینم رو شنا ، راستی آتیشم روشن کنم … بعد همزمان هم گیتار بزنم هم این شعرو بخونم : دریـــــــــــــــــــا اولین عشق مرا بردی ، دینــــــــــــــــا دم به دم مرا تو آزردی …

 

طنز جدید فانتزیای من

 

یکی از فانتزی هام اینه که موقع امتحانات پایان ترم به غلط کردن نیفتم …

 

 

 


ادامه مطلب ...