در این نوشته، با توجه به آمارهای فروش و مشاهدات شخصی، سلیقه مردم آمریکای شمالی، اروپا، ژاپن و خاورمیانه را درزمینهٔ انتخاب خودرو بررسی خواهیم کرد. در ادامه به معرفی خودروهای جذاب و محبوب دنیا خواهیم پرداخت.
سلیقه مردم مناطق دنیا در انتخاب خودرو بسیار متنوع است و حتی میتوان شیوه انتخاب خودرو را بهنوعی مرتبط به فرهنگ و آدابورسوم هر منطقه دانست.
به همین دلیل نیز برخی خودروها و برخی کلاسها در مناطقی بسیار پرفروش هستند، درحالیکه در مناطق دیگر چندان اقبالی نسبت به آنها نمیگردد.
البته باید در نظر گرفت که تنها میتوان در کشورهایی میزان فروش را نشاندهنده نوع سلیقه مردم دانست که مردم آنها با توجه به میزان درآمد، گزینههای متنوعی داشته باشند، نه در کشوری که با حقوق 20 ماه یک کارمند، میتوان تنها خودرویی در حد پراید خرید!
آمریکای شمالی
مهمترین انتظار مردم آمریکای شمالی از خودرو عملکرد (Performance) بالاست. آمریکاییها دوست دارند که خودرویی که سوار میشوند حتیالامکان قدرتمند بوده و تواناییهای بالایی نیز در زمینههای مختلف داشته باشد.
کشور آمریکا با داشتن دشتهای وسیع، صحراهای بزرگ و طبیعت وحشی، خودروهایی مقاوم، بزرگ و همهفنحریف را طلب میکند. به همین دلیل نیز، شاسیبلندها و وانتهای غولپیکر فروش خیرهکنندهای در آمریکا دارند.
همچنین بزرگراههای بیپایان و جادههای دور و دراز آمریکا نیازمند خودروهایی است که بتوانند بدون کوچکترین افت عملکرد، ساعتها در سرعت بالا رانندگی کنند.
البته در کنار دشتهای باز، در آمریکا شهرهای متراکم و شلوغی مانند نیویورک و شیکاگو هم هستند که خودروهایی با ابعاد کوچکتر برای تردد در ترافیک شدید و خیابانهای باریک را طلب میکنند.
در این بخشها، سدانهای اغلب آسیایی حرف اول و آخر را در آمریکای شمالی میزنند.
در کشور گاوچرانها، رقابت آنچنان بیرحمانه است که اولین اشتباه ممکن است آخرین اشتباه هم باشد. رقابت موجود در بازار آمریکا بسیار سخت و نفسگیر است و ادامه حیات در آن برای کمپانیها و برندهای مختلف به معنی مبارزهای دشوار تا آخرین نفس است.
زمانی که برندهای ژاپنی وارد بازار آمریکا شدند، کسی چندان آنها را جدی نمیگرفت و حتی مدلهای اولیه تویوتا شدیداً مورد تمسخر برخی رسانههای آمریکایی قرار گرفت؛
اما پس از سالها تویوتا و سایر چشمبادامیها به لطف مصرف سوخت بهینه، کیفیت و قابلیت اطمینان بالا و طراحی مدرن و جذاب خود، آنقدر پیشرفت کردند که توانستند پشت غولهای صنعت خودروسازی یعنی جنرالموتورز و فورد را به خاک بزنند.
هماکنون بازار آمریکا بین برندهای آمریکایی و ژاپنی تقسیم شده است و کرهایها نیز درصدی از بازار را به خود اختصاص دادهاند؛
اما درزمینهٔ خودروهای لوکس، اروپاییها و مخصوصاً آلمانیها سلاطین بازار آمریکا به شمار میروند و اثر چندانی از خودروهای اقتصادی اروپایی در آمریکا دیده نمیشود.
1955 Mercedes-Benz 300SL Gullwing
خودروسازان کرهای و ژاپنی هدفگذاری خود را برای کسب سهم در بازار آمریکا قرار دادهاند و به همین دلیل محصولاتی را در لیست تولیداتشان قرار دادهاند که مطابق با سلایق آمریکاییهاست.
طراحیهای خودروهای ژاپنی و کرهای روز به روز به ذائقه آمریکاییها نزدیکتر میشود و از نظر فنی نیز به سمت چیزی حرکت میکنند که مطلوب آمریکاییهاست. حتی نام بسیاری از محصولات کرهای مانند توسان و سانتافه نیز از روی شهرهای آمریکا انتخاب شده است.
این در حالی است که بسیاری از مدلهای پرفروش ژاپنی و کرهای در بازار آمریکا، در خود ژاپن و یا کره جنوبی محبوبیت چندان بالایی ندارند.
فرهنگ رانندگی آمریکایی را میتوان در شورولت سیلورادو و فورد F150 خلاصه کرد. پیکاپ های عظیمالجثه و قدرتمندی که هیچ محدودیتی برای آنها وجود ندارد.
این تصویری است که آمریکاییها خیلی دوست دارند که از خود نشان بدهند: منجیان عالم بشریت در جنگ با سختیها و بدیها! این تصویر مدام در رسانهها و فیلمهای آمریکایی تبلیغ میگردد؛
هرچند که از نظر بسیاری از مردم دنیا، آنها موجوداتی نهچندان بهدردبخور هستند که معمولاً بیشازحد مصرف میکنند و بیشتر از چیزی که لازم است فضا اشغال میکنند!
اروپا
در اروپا شرایط با آمریکا بسیار متفاوت است. سبک و سیاق اروپاییها همیشه در بسیاری از موارد با آمریکاییها متفاوت بوده است. اروپاییها استاد ساخت بهترینها در هر کلاس هستند.
درواقع اروپاییها هم در ساخت خودروهای لوکس، هم در ساخت خودروهای ارزانقیمت و هم خودروهای متوسط بهگونهای خبره هستند که صادرات خودروهای آسیایی و آمریکایی به اروپا دست کمی از صادرات زیره به کرمان ندارد!
در نتیجه خودروهای ژاپنی، کرهای و آمریکایی که در آمریکا فروش بالایی دارند، در اروپا معمولاً رتبههای بالای فروش را کسب نمیکنند.
برخلاف آمریکا که به علت داشتن دشتهای باز و طبیعت خشن، خودروهای بزرگ و قدرتمند کاربرد بالایی دارند، در اروپا به دلیل وجود خیابانهای باریک، شهرهای شلوغ و کمبود فضای پارک، خودروهای کوچک و کممصرف بیشترین طرفدار را دارند.
اگر قصد خرید خودرو در اروپا را داشته باشید و به شما بگویند که در اکثر کشورهای اروپایی مالیات و هزینههای جانبی خرید خودرو با توجه به فاکتورهایی مانند ابعاد و کلاس خودرو، مصرف سوخت و میزان گازهای خروجی بهشدت افزایش پیدا میکند، احتمالاً بهصورت ناگهانی به یک سوپرمینی علاقهمند میشدید!
به اینها، کمبود همیشگی جای پارک، قیمت بنزین لیتری حدوداً 2 یورو و پارکینگهایی که پرداخت 5 یورو (حدوداً 20 هزار تومان) در هر ساعت برای آنها بسیار روتین است را نیز اضافه کنید
تا متوجه شوید که چرا بسیاری از مردم اروپا حتی اگر خودروی شخصی هم داشته باشند، باز هم استفاده از دوچرخه و وسایل نقلیه عمومی را ترجیح میدهند.
نکته دیگر در مورد سلایق اروپاییها این است که برخلاف آمریکا، گیربکسهای دستی در اروپا از محبوبیت بالایی برخوردارند. بهعنوان مثال، در بریتانیا 70% از مصرفکنندگان خودروی دنده دستی را به خودروی اتوماتیک ترجیح میدهند.
دلیل این امر علاوه بر مصرف سوخت و اتلاف انرژی کمتر در مصرف سوخت، لذت بیشتر رانندگی با خودروهای دنده دستی است.
Audi A4 vs Jaguar XE & BMW 3 Series
البته اروپاییها افرادی نیستند که به خاطر کمبود پول، استانداردهایشان را پایین بیاورند. به خاطر داشته باشید که ما در مورد قارهای صحبت میکنیم که در بسیاری از بخشهای آن، از مرسدس بنز E کلاس بهعنوان تاکسی استفاده میشود و خودروهای آئودی، بنز و BMW در اروپای غربی بهعنوان خودروی قشر متوسط مورد استفاده قرار میگیرند.
شاید بد نباشد بدانید که بر اساس اعلام موسسه منابع انسانی مرسر، در سال 2016 در بین 10 شهر دارای بالاترین کیفیت زندگی، 7 شهر از اروپا، 1 شهر از استرالیا، 1 شهر از نیوزلند و 1 شهر از کانادا حضور دارند و هیچ کدام از شهرهای آمریکا در بین 27 رتبه اول این لیست قرار ندارند.
این مسئله بهخوبی تفاوت کیفیت زندگی در اروپا و آمریکا را نشان میدهد.
VW Passat Estate vs Ford Mondeo & Mazda 6
در اروپا خودروهای استیشن طرفدار زیادی دارند. بهگونهای که از خودروهای جمعوجوری مانند فولکسواگن گلف گرفته تا مرسدس بنز E کلاس و آئودی A6 نسخههای استیشن ساخته شده است و حتی شاید بتوان محبوبیت آنها را بیشتر از خودروهای سدان دانست.
چراکه خودروهای استیشن علاوه بر داشتن کیفیت رانندگی یک خودروی سدان، فضای باری در حد یک SUV را به مالکشان عرضه میکنند.
همچنین خودروهای دیزلی نیز طرفداران بسیاری در اروپا دارند و درصد قابلتوجهی از خودروهای در حال تردد در اروپا از پیشرانههای دیزلی استفاده میکنند.
علاوه بر اینها، برخلاف آمریکا که وانتهای بزرگ فروش قابلتوجهی دارند، در اروپا معمولاً از ون برای حمل بار استفاده میشود و وانتهای زیادی در خیابانها دیده نمیشوند.
ونهایی مانند مرسدس بنز اسپرینتر و ویتو و انواع مختلف ونهای فولکسواگن در کاربریهای متفاوت بهوفور در خیابانهای اروپا به چشم میخورند.
خودروهایی که در اروپا ساخته میشود معمولاً نه ابهت خودروهای آمریکایی را دارند و نه طراحیهای شلوغ و فضایی آسیایی را دارند، اما درزمینهٔ کیفیت رانندگی و کاربردی بودن بینظیر هستند.
در همین کشور ما بسیاری از مردم کیفیت رانندگی و سواری مگان که تکنولوژی آن متعلق به سال 2002 میلادی فرانسه است را برتر از همکلاسان بهروز کرهای آن میدانند و البته نمیتوان این ادعا را بهراحتی مردود دانست.
همانطور که آمریکاییها با طراحیهای منحصربهفرد، فرهنگ خود را به نمایش میگذارند، اروپاییها نیز فرهنگ خاص خود را در خودروهایشان دمیدهاند.
آلمانیهای با پرستیژ و دقیق، ایتالیاییهای شیک و با کلاس، فرانسویهای عاشقپیشه، انگلیسیهای اشرافزاده و سوئدیها که نماد اهمیت دادن به بشر و حقوق بشر هستند، همه و همه با خودروهای خاص خود جایگاهی والا در صنعت خودروسازی جهان دارند؛
اما هنر اروپاییها تنها در ساخت خودروهای گران و لوکس نیست؛ بلکه با ایجاد برندهای ارزانقیمتی مانند داچیا، سئات، اشکودا و … توانستهاند مردم طبقه ضعیف را نیز از موهبت سوار شدن بر خودرویی استاندارد، ایمن و باکیفیت بهرهمند سازند.
تفاوت در سلایق اروپاییها و آمریکاییها در حدی است که برندهای اروپایی محبوبی مانند پژو، سیتروئن، رنو، اشکودا، لانچیا، سئات و … در آمریکا به فروش نمیرسند
و از طرف دیگر به غیر از چند مدل از زیرمجموعههای گروه فیات کرایسلر و چند مدل جمعوجور از فورد و شورولت، خودروی آمریکایی دیگری در اروپا به فروش نمیرسد
و هیچ اثری از خودروهای پرفروش آمریکا مانند فورد F150 و شورولت سیلورادو و حتی آسیاییهایی مانند تویوتا کمری و هیوندای سوناتا در اروپا دیده نمیشود.
ژاپن
اغلب ژاپنیها را با نظم مثالزدنیشان میشناسند. درواقع ژاپنیها با بهرهگیری از فرهنگ و فلسفهای ناب، ژاپنیها همواره راه خود را از سایر ملل جهان جدا کردهاند.
ژاپن تنها کشوری است که مورد حمله با بمب اتمی قرار گرفت و از عجایب روزگار این است که در حال حاضر گستردهترین روابط اقتصادی، سیاسی و نظامی را با همان کشوری دارد که آن بمبهای همه کُش (!) را بر روی مردمانش انداخت.
ژاپنیها همچنین بهدقت در کار و درست انجام دادن کارها معروف هستند و البته ساختههایشان نیز همانند خودشان دقیق و قابل اطمینان هستند. درواقع تنها چیزی که از یک خودروی ژاپنی، یک ساعت ژاپنی و یک روبات ژاپنی دقیقتر و منظمتر است، یک انسان ژاپنی است!
در ژاپن هر موجودی باید وظایفش را در بهترین حالت ممکن انجام دهد و هیچ عذری برای کوتاهی در کارها وجود ندارد. کوتاهی و ناکامی برای یک ژاپنی برابر با مرگ است و خودکشی یکی از متداولترین روشها برای جبران کوتاهی در کار است.
گذشته از اینها، ژاپنیها با پیروی از آموزههای مکتب شینتو، خصلت ملیگرایی شدیدی نیز دارند که بهنوعی میتوان آن را به نژادپرستی تعبیر کرد.
همین خصلت ملیگرایی باعث شده است که ژاپنیها تعصب شدیدی بر روی محصولات ساخت کشور خودشان داشته باشند و برندهای غیربومی بسیار کمی در ژاپن دیده میشوند.
هرچند که با وجود غولهایی مانند تویوتا، نیسان، هوندا، مزدا و … هیچ نیازی به حضور برندهای دیگر در بازار ژاپن احساس نمیگردد.
فلسفه ساخت محصولات ژاپنی بسیار ساده و البته بسیار هوشمندانه است: ژاپنیها معتقدند که هر چیزی باید دقیقاً هدفی که برای آن ساخته شده را برآورده سازد، نه بیشتر و نه کمتر. در نتیجه خودروهای ژاپنی نیز دقیقاً همان چیزی هستند که باید باشند.
خودروهای خانوادگی و اقتصادی مانند انواع مدلهای تویوتا، هوندا، نیسان و مزدا ساخته شدهاند تا با داشتن یک ظاهر معقول، امکانات مناسب و تواناییهای متناسب با نیاز، هدف از تولیدشان را برآورده سازند.
خودروهای لوکس مانند لکسس، اینفینیتی و آکورا با ظاهری تجملاتی، امکاناتی بیپایان و تواناییهای فوقالعاده، در برابر رقبای آلمانی قد علم کردهاند و حتی ارزانقیمتهای ژاپنی ازجمله سوزوکی و داتسون نیز دقیقاً توقعات از یک خودروی ارزانقیمت را برآورده میکنند.
همه اینها بهخوبی نشان میدهد که ژاپنیها میدانند که دارند چه کاری انجام میدهند.
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، در ژاپن تقریباً تمامی وسایل نقلیه از برندهای بومی هستند و برندهای خارجی چندانی در آنجا دیده نمیشود. گزینه اول برای ژاپنیها خودرویی است که مصرف سوخت پایینی داشته باشد و استفاده بهینه از فضا در آن انجام گرفته باشد.
در نتیجه احتمال دیدن خودروهای بزرگی مانند تویوتا لندکروزر، نیسان پاترول و حتی وانتهایی مانند هایلوکس در توکیو بهمراتب کمتر از احتمال دیدن این خودروها در کشور ماست!
ژاپنیها استاد ساختن خودروهایی هستند که خودشان از آنها استفاده نمیکنند! درحالیکه هایلوکس و لندکروزر در بسیاری از مناطق دنیا، ازجمله خاورمیانه، بینهایت محبوب هستند
و حتی بهعنوان خودروهای سازمانی گروههای تروریستی مانند داعش شناخته میشوند، اما در خود ژاپن استفاده از MPVها و هاچبکهای کوچک بسیار بیشتر است.
از طرف دیگر بسیاری از ژاپنیها خودروهایی را سوار میشوند که مخصوص بازار خودشان است و در بازارهای دیگر کمتر میتوان آنها را یافت. حتی کلاسی از خودروها وجود دارد که ژاپنیها آن را برای بازار خودشان و با توجه به قوانین دولت ژاپن ایجاد کردهاند.
این کلاس از خودروها، K-car یا خودروهای K نام دارد و دارای محدودیتهای خاصی از نظر ابعاد و حجم موتور هستند. طول این خودروها نباید بیش از 3.4 متر و پهنای آنها نیز نباید بیش از 1.48 متر باشد.
حجم موتور آنها محدود به 600 سیسی است و حداکثر توان این کلاس از خودروها به 64 اسب بخار محدود شده است. جالب است بدانید که بیش از 40% از بازار ژاپن در اختیار این کلاس از خودروهاست و این یعنی سالانه بیش از 2 میلیون دستگاه خودروی K وارد بازار ژاپن میشود.
خودروهای K در ژاپن برخلاف سایر خودروها که پلاک سفید رنگ دارند، پلاک زرد رنگی دارند که علامت مشخصه آنهاست. این خودروها از عوارض بزرگراهی که رقم بسیار بزرگی در ژاپن است، معاف هستند و اجازه ورود به مناطق دارای محدودیت ترافیکی را دارند.
همچنین این خودروها از نظر مالیات و بیمه از تخفیفات فراوانی بهره میبرند. همانطور که ذکر شد اغلب خودروهای K برای بازار داخلی ژاپن طراحی و ساخته میشوند، اما برخی از آنها نیز عموماً با پیشرانههای قدرتمندتر در بازارهای دیگر جهان به فروش میرسند.
از مدلهای محبوب این کلاس از خودروها در ژاپن میتوان از هوندا N-Box، دایهاتسو Move، سوزوکی آلتو و Lapin و میتسوبیشی eK نام برد.
تزئینات و سلیقه خودرویی ژاپنیها نیز واقعاً با آن چیزی که ما به آن عادت داریم و یا حتی در سایر مناطق جهان دیده میشود بسیار متفاوت است. ژاپنیها به تنوع رنگ و مدل بسیار علاقه دارند و در نتیجه بسیار محتمل است که در یک خیابان شلوغ نتوانید حتی دو خودروی کاملاً همسان را پیدا کنید.
رنگهایی مانند سبز فسفری، آبی فیروزهای، قرمز لاکی و … رنگهایی نیستند که در خودروهایی آمریکایی یا اروپایی بهوفور دیده شوند، اما در ژاپن وضع کاملاً متفاوت است!
چیزی که در سفر به ژاپن برایم بسیار جالب بود، وجود مدلهای جالبی از خودروها بود که در مناطق دیگر به ندرت مشابه آنها یافت میشود. بهعنوان مثال خودرویی به اسم نیسان Cube (به معنی مکعب) در خیابانهای ژاپن بسیار زیاد بود.
این خودرو همانند اسمش، دقیقاً به شکل یک مکعب است که یک مکعب کوچکتر در جلو بهعنوان محل قرارگیری موتور به آن چسبیده است. پنجرهها و سایر بخشها نیز کاملاً از طرح مربع و مکعب پیروی میکنند.
جالب اینجاست که با وجود اینکه از نظر یک خارجی شاید این طراحی بسیار زشت و بدترکیب باشد، ژاپنیها این نوع طراحی را میپسندیدند و مدلهایی از تویوتا و هوندا نیز با ظاهری مشابه وجود داشت.
ژاپنیها همچنین در استفاده از فناوریهای نو و استفاده از سوختهای جدید پیشرو هستند و حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.
سالها قبل از اینکه در بسیاری از کشورها تب خودروهای برقی و هیبریدی داغ شود، من در یکی از نمایندگیهای تویوتا در توکیو خودروی کمری هیبریدی را تست کرده بودم.
در نهایت باید بگویم که ژاپنیها با توجه به عرق ملی و وطنپرستی خاصی که دارند، بسیاری از فناوریهایشان را در خودروهای صادراتی اعمال نمیکنند و تنها برای رفاه مردم خودشان آنها را نگه میدارند (چقدر این رفتار برای ما آشناست!).
بهعنوان مثال خودرویی که در ژاپن سوار آن میشدم یک مزدا 2 بود که آنجا مزدا DEMIO نامیده میشود. از نکات جالب در این خودرو این بود که شیشههایش با استفاده از فناوری نانو بهگونهای ساخته شده بود که قطرات باران بر روی آن بهصورت خودبهخود گوله میشد
و به کنارهها میغلطید و این امر نیاز به استفاده از برفپاککن را بسیار کمتر کرده و دید راننده در بارانهای شدید را نسبت به خودروهای معمولی بسیار افزایش میداد.
خاورمیانه
خاورمیانه پازلی هزار تکه از فرهنگها، اقوام و ملل مختلف است که هرکدام با توجه به سابقه تاریخی و علائق ذاتیشان، مدلهای خاصی از خودروها را بیشتر خریداری میکنند.
البته با توجه به اینکه برخی از بازارهای خاورمیانه بازار آزادی نیستند و شرایط اقتصادی بسیاری از ساکنین این منطقه که سالهاست با جنگ و قحطی و تحریم دستوپنجه نرم میکند، نمیتوان گفت که الزاماً خودرویی که در این مناطق پرفروش است، مطابق سلیقه مردم نیز هست.
در برخی از مناطق خاورمیانه با توجه به سابقه استعمار فرانسه و نزدیکی سیاسی به اروپا، خودروهای فرانسوی و در کل اروپایی بیشتر دیده میشوند. بهعنوان مثال، به غیر از کشور ما، مصر تنها کشوری است که تولید پژو 405 همچنان در آن ادامه دارد.
ترکیه که خود را از طرفی میراث دار امپراطوری روم شرقی میداند و از طرف دیگر پیشینه نژاد خود را در ترکهای آسیایی جستجو میکند، در سوی دیگر از متحدان درجه 1 آمریکا و اتحادیه اروپا در منطقه است و اکنون نیز در حال تلاش برای برپاسازی مجدد امپراطوری عثمانی است،
اصلاً عجیب نیست که ترکیبی از برندهای ایتالیایی، فرانسوی، کرهای، آمریکایی، ژاپنی و … در آن حضور داشته باشند.
اما زمانی که اسم خاورمیانه میآید، بسیاری از افراد به یاد شیخنشینهای عرب میافتند. کشورهایی که به لطف نعمت نفت، بالاترین درآمدهای سرانه دنیا را دارند و بازارهای آزادی برای انواع محصولات غربی و شرقی دارند.
وسعت این بازارها در حدی است که از چری و لیفان و جک گرفته تا میباخ و رولزرویس و بنتلی در کشورهایی مانند عربستان، امارات، قطر، کویت و عمان قابل خریداری هستند و مردم این کشورها گستره انتخاب بسیار بالایی دارند.
در کشورهای عربی سلیقه خودرویی مردم بسیار شبیه به آمریکاست. در این کشورها خودروهایی با عملکرد بالا و تواناییهای گسترده طرفداران بسیاری دارند.
به دلیل وجود صحراهای وسیع، طبیعت خشن و خیابانهای مدرن و عریض، در این کشورها خودروهای شاسیبلند و پیکاپ ها بسیار محبوب هستند و در خیابانها بهوفور دیده میشوند. بهگونهای که رابطهای که ما ایرانیان با پراید داریم، اعراب با تویوتا لندکروزر دارند!
در کشورهای عربی خودروهای آمریکایی و ژاپنی بیشترین طرفداران را دارند و از این نظر بسیار شبیه به آمریکا هستند. خودروهای کرهای و ارزانقیمتهای اروپایی نیز معمولاً سهم کمتری از بازار را به خود اختصاص میدهند.
البته مقصد اصلی خودروهای فوق لوکس اروپایی خاورمیانه است و بیشترین تعداد از پورشه، بنتلی، لامبورگینی، بوگاتی و … به سفارش شیوخ عرب ساخته میشوند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که بزرگترین “سهامدار خارجی” کمپانی مادر برندهایی که در سطر قبل از آنها اسم بردیم، یعنی گروه فولکسواگن، یک بنیاد سرمایهگذاری قطری به ریاست حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی، از شاهزادگان با نفوذ قطر است.
اعراب در طول تاریخ همواره به مرکبشان اهمیت زیادی میدادهاند و اسبهای عربی همواره در طول تاریخ ازجمله بهترین و با قابلیت ترین مرکبها بودهاند. همچنین رابطه اعراب با شتر در طول تاریخ همواره زبانزد بوده است.
این عشق به وسیله نقلیه همین حالا نیز در بین اعراب بهشدت وجود دارد و شیوخ عرب از بزرگترین کلکسیونرهای خودروهای خاص هستند. همچنین پیستهای مسابقهای که در سالهای اخیر در کشورهای عربی ساخته شده، از مدرنترین و بهترین نمونههای موجود در دنیا هستند.
اما برای دیدن غولهای سرعت و قابلیت در کشورها عربی، نیازی نیست که به پیست مراجعه کنید.
اگر تنها گشتی در مناطق لوکستر بزنید بهراحتی میتوانید انواع و اقسام خودروهایی را مشاهده کنید که شاید عکس آنها زینتبخش دیوار اتاق یا پسزمینه صفحهنمایش کامپیوتر جوانان ایرانی باشد!
دیدن فراری، لامبورگینی، بنتلی، بوگاتی، کادیلاک و … در دوبی همانقدر عجیب است که دیدن پژو پارس در خیابانهای ایران!
پلیس دوبی نیز با داشتن مجموعهای بینظیر و عجیبوغریب از خودروهایی مانند بوگاتی، لامبورگینی و کادیلاک، کاری کرده است که انسان دوست دارد خلاف کند تا شاید برای چند لحظه سوار بر این خودروها شود!
علاقه وافر اعراب به سرعت و پیشی گرفتن از رقبا، تنها منحصر به پیست نمیشود. بلکه با وجود قوانین فوقالعاده سختگیرانه، باز هم مواردی از قانونشکنیهای بیدغدغه دیده میشود.
در سفری که به دوبی داشتم، روزی سوار بر یک ون تویوتا هایس به خارج از شهر رفته بودیم و راننده که آدم بسیار سرخوشی بود، در اتوبانی که حداکثر سرعت 120 کیلومتر بر ساعت بود، با بیش از 160 کیلومتر بر ساعت رانندگی میکرد.
وقتیکه از وی پرسیدم که اگر دوربینهای پلیس تو را در این سرعت بگیرند، چقدر جریمه خواهی شد؟ با خنده جواب داد 1000 درهم (حدوداً 960 هزار تومان) و جالب اینجا بود که او تنها کسی نبود که بدون توجه به این جریمهها، سرعت و هیجان رانندگی را برمیگزیند!
فرهنگ رانندگی در این مناطق را میتوان با ترکیبی از بیخیالی، مصرفگرایی و تمایل به خودنمایی توصیف کرد. اعراب رابطه نزدیکی با خودروهایشان دارند و خودرو نقش مهمی در زندگی آنها بازی میکند و صرفاً یک وسیله برای جابهجایی و حملونقل محسوب نمیشود.
با امدن تکنولوژی جدیدتر , خودروهای جدید از گیربکس دستی خداحافظی می کنند که مسئله ای ناراحت کننده برای اکثر استفاده کنندگان خواهد بود . معنی اقدامات انجامشده توسط خودروسازان این است که متأسفانه بسیاری از خودروهای اسپورت موردعلاقهی ما در نسل جدید خود فاقد گیربکس دستی خواهند بود و موجبات غم و ناراحتی ما را فراهم خواهند آورد.
از سوی دیگر برخی خودروهای اسپورت وجود دارند که هیچوقت گیربکس دستی حتی بهصورت آپشن هم در فهرستشان وجود نداشته است مثل نیسان GT-R. متأسفانه آمار فروش دروغ نمیگویند و برای بسیاری از خودروسازها، فروش خودروها با گیربکس دستی پایینتر بوده است.
بنابراین بیش از این صرفه ندارد تا خودروساز اینگونه گیربکسها را توسعه دهد، مخصوصاً برای خودروهایی که مقادیر زیادی از گشتاور را انتقال میدهند و گیربکسهای قویتری نیاز دارند. همچنین گیربکسهای اتوماتیک سریعتر و کاراتر از نمونههای دستی هستند.
اینجا لیستی از 10 خودروی جذاب و برجسته تهیهشده که دیگر با گیربکس دستی قابل سفارش نخواهند بود.
آکورا NSX
به نظر میرسید که باید تا ابد منتظر این خودرو میماندیم اما سرانجام NSX از راه رسید و از یاد برد که گیربکس دستی داشته باشد! متأسفانه تمام مدلهای آکورا NSX فاقد گیربکس دستی هستند و این خودروساز ژاپنی نیز قصدی برای بازگشت به قدیم ندارد و دلایل خوبی نیز برای این کار دارد.
NSX حالا تکنولوژی بالایی دارد و استفاده از گیربکس دستی دیگر با فلسفهی این خودرو چندان سازگاری ندارد. NSX اصلی گیربکس دستی 5 یا 6 سرعته و یک نمونهی اتوماتیک 4 سرعته داشت.
آئودی TT RS
علیرغم شایعات موجود مبنی بر اینکه TT RS با گیربکس دستی عرضه خواهد شد اما باید گفت که متأسفانه چنین چیزی صحت ندارد. خودروساز آلمانی اخیراً آخرین نسخه از کوپهی داغ خود را با پیشرانهای 5 سیلندر و 2.5 لیتری با 400 اسب بخار معرفی کرده اما دندهای برای تعویض با دست وجود ندارد. تنها گیربکس در دسترس نمونهی 7 سرعته S ترونیک آئودی است.
آئودی R8
آئودی R8 یکی از آن خودروهای اسپورت عالی است که نهتنها نمایی جذاب دارد بلکه برای رانندگی نیز بسیار لذتبخش است. متأسفانه با توقف عرضهی نسل جدید این خودرو با گیربکس دستی، مقدار زیادی از لذت نیز ازدسترفته است. اگر دنبال R8 با گیربکس دستی هستید باید به فکر نسل پیشین این خودرو با گیربکس زیبای دستی باشید.
بامو M5
نسل آیندهی M5 در زمان تست شکار عکاسان شده و اخبار تائید کردهاند که این خودرو با گیربکس دستی عرضه نخواهد شد. در حقیقت ب ام و آپشن گیربکس دستی را از اواخر امسال برای M5 غیرفعال خواهد کرد بنابراین اگر خواهان یکی از این نمونهها هستید بهتر است که عجله کنید.
بسیاری از طرفداران دراینباره ناراحت هستند اما صفات و ویژگیهای M5 از روزهای درخشان خود بسیار فاصله گرفته است. بهعلاوه حداقل M2 جدید هنوز هم با گیربکس دستی قابل سفارش است.
بامو M6
همانند M5،M6 نیز گیربکس دستی خود را از دست خواهد داد. طبق گفتههای رئیس بخش M ب ام و توجهات نسبت به گیربکس دستی M6 به صفر رسیده است. دیوانهوارتر آن است که گیربکس دستی کنونی مخصوصاً برای بازار ایالاتمتحده طراحی شده است و این بهایی ارزان نیست که سیستمی را برای کنترل 500 پاوند فیت توسعه دهید.
کادیلاک CTS-V
کادیلاک CTS-V جدید ممکن است که حریفی قابلاعتنا برای سدان های ردهبالای آلمانی باشد اما کادیلاک همچنین تصمیم گرفته تا گیربکس دستی را از جدیدترین مدل محو نماید. کادیلاک CTS-V از پیشرانهای 8 سیلندر با 6.2 لیتر حجم استفاده میکند که 640 اسب بخار قدرت و 630 پاوند فیت گشتاور تولید میکند.
فراریها
متأسفانه درست است که حتی بهترین و جذابترین خودروهای موجود در جهان دیگر از گیربکس دستی استفاده نخواهند کرد اگرچه که چندین مدل محدود از فراری کالیفرنیاها با گیربکس دستی وجود دارند که در همین اطراف غرش میکنند اما طرفداران دوآتشهی فراری باید در 599 دنبال گیربکس دستی باشند.
همه مدلهای لامبورگینی!
با معرفی لامبورگینی اوراکان که جایگزین گالاردو گردید، لامبو تصمیم گرفت تا با گیربکس دستی وداع کند.
مدیرعامل لامبورگینی استفان وینکلمن گفت که تقریباً صفر درصد از گالاردوها با گیربکس دستی سفارش دادهشدهاند و پسازآن بود که خودروساز مجبور شد تا در فرایند سفارشها بازنگری کرده و گیربکس دستی را کنار بگذارد. تصمیمی که یک اشتباه نبود.
مرسدس بنز SLC
ممکن است که این خودرو یک فراری یا لامبورگینی نباشد اما مرسدس بنز SLK یکی از معدود رودسترهای لوکس است که گیربکس دستی را عرضه میکند؛ اما خودروساز آلمانی SLK را با SLC جدید جایگزین کرده و گیربکس دستی را از آن حذف نموده است. در حقیقت، شما روزهای سختی را برای پیدا کردن خودروهای مرسدس بنز با گیربکس دستی خواهید داشت.
پورشه 911 GT3
زمانی که پورشه جدیدترین نسل 911 GT3 را در موتورشو ژنو 2013 معرفی نمود، طرفداران فهمیدند که گیربکس دستی دیگر وجود ندارد. البته باید گفت که پورشه 911 R را هم معرفی کرده که شبیه GT3 است و گیربکس دستی دارد. حالا این خودروساز آلمانی خطاهای مربوط به این حذف را دیده و برای نسل آیندهی 911 GT3 این گیربکس را دوباره معرفی کرده است.
سؤال بزرگ این است که چرا سایر خودروسازان مسیر پورشه را دنبال نمیکنند؟ شاید رانندههای پورشه تنها کسانی هستند که واقعاً گیربکس دستی میخرند!
وقتی به تاریخچه گوشی مینگریم یاده گوشی های نوکیا زنده میشود .گوشی نوکیا در دوره خود بهترین گوشی بود اما به دلیل پیشرفت نرم افزاری ،نوکیا نتونست خود را ارتقا دهد .ولی یاد آن همیشه هست.
همانطور که میدانیم مایکروسافت اخیرا خبر جایگزینی برند لومیا را بهجای نوکیا در تلفنهای همراه این شرکت تائید کرد. به همین بهانه فرصتی شد تا نگاهی هرچند کوتاه به خاطرهانگیزترین گوشیهای نوکیا بیندازیم، با این گزارش به نقل از فارنت همراه باشید.
هرچند دیگر گوشی هوشمندی با برند نوکیا تولید نخواهد شد اما زین پس این شرکت همانگونه که در وبسایت company.nokia.com اعلامشده تمرکز خود را بر روی توسعه و مطالعهی زیرساختهای شبکهی مخابراتی و فناوریهای آن خواهد گذاشت.
در ادامه نگاهی هرچند کوتاه خواهیم انداخت به چند مدل از خاطرهانگیزترین گوشیهای نوکیا که در سالهای مختلف به بازار عرضه شدند.
اگرچه تصویر بالا اولین گوشی نوکیا نبود، اما نوکیا ۱۰۱۱ دستگاه بسیار مهمی به شمار میآمد و میتوان آن را بهعنوان اولین گوشی مدرن این کمپانی در نظر گرفت. ۱۰۱۱ تلفنی که در سال ۱۹۹۲ ساخته شد و اولین گوشی نوکیا بود که بر بستر شبکهی GSM کار میکرد.
کیا ۲۱۱۰ اولین تلفنی نبود که صدای زنگ معروف نوکیا در آن استفاده شد، اما اولین گوشی بود که بسیاری از افراد از آن بهعنوان اولین تلفن همراه خود یاد میکنند.
در سمت راست تصویر، نوکیا ۶۱۱۰ مشاهده میشود که در آن زمان معدود افرادی این تلفن را در اختیار داشتند.
نوکیا ۸۱۱۰ در سال ۱۹۹۶ به بازار عرضه گردید. ۸۱۱۰ یک گوشی مناسب برای مشاغل گوناگون بود که با یک درب کشویی از دکمهها محافظت میکرد. سه سال بعد، در سال ۱۹۹۹ این گوشی نقش مهمی را در فیلم معروف ماتریکس ایفا کرد که باعث فروش بسیار بالای آن در بازار گردید.
در سال ۱۹۹۶ که حتی اسمی از شرکتهایی که امروزه گوشیهایی با صفحات نمایش غولآسا تولید میکنند شنیده نمیشد،نوکیا مدل ۹۰۰۰ را معرفی کرد.
این گوشی با دارا بودن کیبورد کامل QWERTY، پردازندهی ۲۴ مگاهرتزی و صفحهنمایش ۴.۵ اینچی، از تمام رقیبان آن زمان خود یک سر و گردن بالاتر بود. نوکیا ۹۰۰۰ در آن زمان آرزوی هر فردی علاقهمند به تکنولوژی بشمار میآمد.
۸۲۱۰ نام تلفن همراهی بود که مهندسان نوکیا در آن زمام به ساخت آن افتخار میکردند. این گوشی دارای آنتن داخلی بود، (یک قابلیت که از سال ۱۹۹۹ فراگیر شد) و فقط ۷۹ گرم وزن داشت.
این تلفن همراه برای اولین بار از فناوری اینفرارد برای انتقال مخاطبین استفاده کرد و شاید یکی از جذابترین امکانات آن بازی دونفرهی Snake بود.
یکی از پرفروشترین محصولات نوکیا ۳۳۱۰ نام داشت که در آن زمان چیزی حدود ۱۲۵ میلیون (رقمی که اپل در خواب هم برای آیفونهای جدید نخواهد دید) فروخته شد.
این گوشی ظاهری تکاملیافته از ۸۲۱۰ بود که یکی از ویژگیهای آن قیمت مناسبش محسوب می شد.
شاید تا قبل از عرضاندام کردن اندروید، بسیاری عاشق گوشیها کشویی بودند. ۷۶۵۰ اولین گوشی نوکیا بود که بر روی سیستمعامل سیمبین به بازار عرضه گشت و برای اولین بار کاربران توانستند بر روی تلفن همراه خود حس داشتن یک دوربین را تجربه کنند.
گوشی پروانه ای، لقبی که برای نوکیا ۶۸۰۰ در آن زمان به کار می رفت. همانگونه که مشاهده می شود این گوشی دارای کیبورد کامل QWERTY بود.
ولی برای استفاده از آن باید درب هایش را به طرفین باز می کردید.۶۸۰۰ یک گوشی متفاوت و بسیار خلاقانه در آن زمان محسوب می شد.
در سال ۲۰۰۰ نه خبری از کنسولهای بازی بود و نه گوشیهای هوشمند. نوکیا با معرفی N-Gage یک حملهی جدی به دستگاه بازی دستی Nintendo به راه انداخت.
شاید یکی از ناشیانهترین محصولات نوکیا همین N-Gage باشد زیرا کاربر برای صحبت کردن از طریق آن باید دستگاه را بهطور نامعقولی در کنار گوش خود میگرفت.
نوکیا ۷۶۰۰، تلفنی که در سال ۲۰۰۳ عرضه گردید و شاید یکی از اولین گوشیهای بود که از نسل سوم شبکههای مخابراتی پشتیبانی میکرد.
شاید بسیاری با نوکیا ۷۶۱۰ خاطرات فراوانی داشته باشند.این تلفن از دوربین 1 مگاپیکلسی بهره میبرد که در زمان خود کمنظیر بود.
شاید شما هم مانند ما تا به امروز حتی نام نوکیا ۷۲۸۰ معروف به رژ لب را نشنیده باشید. تلفنی که نه دکمهای برای کار کردن داشت و نه صفحهنمایش برای مشاهده، نوکیا این تلفن را در سال ۲۰۰۴ معرفی نمود .
و همانگونه که تصور میشد فروش بسیار کمی داشت ولی خبر از جاهطلبی و ترس نداشتن نوکیا از ساخت مدلهای غیرمعقول میداد.
نوکیا ۷۷۱۰ اولین تلاش نوکیا برای ساخت یک گوشی لمسی در سال ۲۰۰۴ بود.در آن زمان کسی فکر استفاده از صفحهی لمسی بهجای کیبورد را در سر نمیپروراند. اما نوکیا ۷۷۱۰ علا رقم نوآوری نتوانست فروش خوبی داشته باشد.
نوکیا ۹۳۰۰ در سال ۲۰۰۵ معرفی گردید. این گوشی دومین تلاش نوکیا برای عرضهی گوشیهای مناسب کسبوکار و ارتباطی در بازار بود. اما هیچوقت بهعنوان یک وسیلهی ارتباطی از آن یاد نشد.
حدود ۵ سال قبل از اینکه اپل به فکر تولید آیپد بیفتد، نوکیا اولین تبلت خود را بانام ۷۷۰ معرفی کرد. ۷۷۰ اولین دستگاهی بود که سیستمعامل Maemo را اجرا میکرد. این سیستمعامل تصور میشد که آیندهی نوکیا باشد ولی خیلی زود از دور خارج شد.
نوکیا N۹۳. تلفنی که از آن بدون شک بهعنوان یکی از بهترین محصولات نوکیا میتوان یادکرد. این گوشی که در آن از لنز کارل زایس استفاده شده بود در زمان خود از یک دوربین فیلمبرداری چیزی کم نداشت.
وکیا N۹۵. معروف به قاتل آیفون! این گوشی دارای سیستم عامل سیمبین، برگ برندهی نوکیا در سال ۲۰۰۷ بود که بسیاری تا به امروز از آن خاطرات فراوان دارند.
این گوشی بهقدری شهرت پیدا کرد که در زمان خود گرانترین تلفن همراه لقب گرفت تا جایی که شرکتهای چینی نیز دست به کپیبرداری از آن زدند.
در سال ۲۰۰۹ نوکیا N۹۷ را معرفی نمود. یک صفحهنمایش بزرگ همانند آیفون، که به همراه صفحهکلید QWERTY جای هیچ سخنی باقی نمیگذاشت. آیا میتوانست خطری برای آیفون محسوب شود؟ بسیار زیاد.
اگر نوکیا N۹۵ و N۹۷ تحدیدی برای آیفون محسوب میشدند، E۷۱ بدون شک تلاشی برای از بین بردن بلکبری بود. این گوشی از کیفت ساخت بسیار بالا برخوردار بود اما به دلیل دارا بودن سیستمعامل سیمبین که در آن روزها حالوروز خوبی نداشت نتوانست زیاد موفق شود.
شاید بتوان آخرین روزهای سیمبین را در نوکیا X۷ مشاهده کرد.این تلفن اولین عضو از خانوادهی Xpress بود که همراه با سیمبین ۳ به بازار عرضه گردید.
اگر این گوشی به نظرتان آشنا میآید، باید بگوییم نوکیا N۹ پایهگذار طراحی خانوادهی لومیا میباشد. این تلفن که برای اولین بار با بدنهی پلی کربناتی عرضه گردید، آخرین امیدهای نوکیا برای مقابله با اندروید و IOS بشمار میآمد.
N۹ در سال ۲۰۱۱ و با سیستمعامل MeeGo Harmattan معرفی شد که جزو آخرین محصولات نوکیا قبل از مهاجرت به ویندوز فون نیز بود.
شاید تا چند سال اخیر فردی تصور دوربین ۴۱ مگاپیکلسی بر روی تلفن همراه را هم نمیتوانست داشته باشد، اما نوکیا با معرفی۸۰۸ PureView در نمایشگاه بارسلون آن سال حیرت همگان را برانگیخت.
و یکی از آخرین یادگارهای نوکیا را میتوان لومیا ۸۰۰ دانست. تلفنی که استفان الوپ با سیاستهای غلط خود نوکیا را مجبور به مهاجرت و پیروی بدون چونوچرا از ویندوز فون کرد. این گوشی نمونهی ویندوز فونی N۹ بود که در سال ۲۰۱۱ با سیستمعامل ویندوز فون ۷ عرضه گردید.
بدون شک بسیاری از افراد همچون ما خاطرات فراوانی از نوکیا و تلفنهای همراهش دارند، تلفنهایی که در روزهای تلخ و شیرین همراه ما بودهاند.
بر کسی پوشیده نیست اگر سکانداران نوکیا دست از لجاجت خود بر پافشاری استفاده از سیمبین برداشته بودند هیچگاه نام نوکیا از بازار تلفنهای همراه کنار نمیرفت.
درهرحال میتوان پیشبینی کرد که مایکروسافت کیفیت و طراحی نوکیا را در گوشیهای هوشمند آیندهی خود حفظ نماید.