این روستا خیلی جالب است , خانه های این روستا در ندارند ! شما هیچ دری در این روستا نمیبینید . باورتان بشود یا نه باید به شما بگوییم که در هندوستان روستایی وجود دارد که در آن نمی توانید هیچ دری پیدا کنید. در این روستا هیچ خانه، مغازه، موسسه یا حتی بانک ها هم درب ندارند و پول و لوازم قیمتی در کشوی بدون قفل میزها نگهداری می شود.
روستای “شانی شینگاپور” به روستای بدون در معروف است و تا چند سال پیش حتی دستشویی های عمومی هم دری نداشتند اما به تازگی با اعتراض های انجام شده یک پارچه در قسمت خانم ها نصب شده است.
در این روستا به در هیچ اعتقادی ندارند و برخی از خانه ها یک در نازک و الکی در مقابل خانه قرار داده اند تا شب ها از ورود حیوانات وحشی جلوگیری شود اما به طور قطع هیج کس حتی اجازه نصب در هم ندارد.در این روستا مردم یک رسم دیگر هم دارند و آن فریاد زدن است.
به علت نبودن در مردم باید دم هر مغازه یا خانه ای نام صاحب خانه را فریاد بزنند تا او خودش را به او برساند.اما جالب تر اینکه آمار جرم و جنایت در این روستا صفر است و پلیس ها بیکارترین قشر این روستا محسوب می شوند!!
جالب است که با وجو اینکه حتی بانک ها هم در ندارند اما هیچ دزدی در این روستا انجام نمی شود.
منبع : yjc.ir
دوستی شیر و انسان ! این شیر در تصاویر و انسانی که میبینید 11 سال است که با هم دوست هستند بدون هیچ مشکلی و دردسری! شیر حیوانی است که در حالت عادی ایجاد وحشت میکند، چه برسد زمانی که احساس خطر کند و در آن زمان است که آماده حمله میشود.
اما فریکی وون زولمس (Frikkie Von Solms) به مدت 11 سال با شیری به نام زاینی دوست است و میشود گفت بهترین دوستان یکدیگر هستند.
“فریکی” نگهبان شیرها در آفریقای جنوبی است، وی با “زاینی” از زمانی که متولد شد، رابطهای عمیق و عاطفی برقرار کرده است؛ زمانی که این بچه شیر به دنیا آمد، او را از مادرش جدا کردند زیرا شیر نر (پدر بچه شیر) قصد کشتن مادر “زاین” را داشت؛
به همین دلیل نگهبان شیرها از زمان تولد از بچه شیر مراقبت میکرده است. این انسان و شیر، دوستانی خوب هستند و هر روز با هم به پیادهروی میروند، بازی میکنند و خوش می گذرانند …
عشق ماجراهای عجیبی دارد , این بار به سراغ بالکن خانه ژولیت رفته ایم . در شهر ورونای ایتالیا خانهای به نام “خانه عشق” وجود دارد که گفته میشود ژولیت، معشوقه رومئو در آن زندگی میکرده است. میلیونها نفر در سال از این خانه و بالکن آن بازدید میکنند. اما حکایت بالکن معروف آن چیست؟
در نزدیکی میدان دلِ اربه “Piazza delle Erbe” در شهر ورونای ایتالیا خانهای به نام “خانه عشق” وجود دارد. گفته میشود این خانه متعلق به خانواده کاپولتی بوده است که ژولیت دختر این خانواده و معشوقه رومئو در آن زندگی میکرده است.
برای ورود به “خانه عشق” باید از دالانی عبور کرد که بر روی دیوار آن هزاران قطعه کاغذ و نامه “عشاق” بر آن چسبانده شده است.
بر مبنای همین نامههای عشاق هم هست که فیلم عاشقانه “نامه به ژولیت” (Letters to Juliet) ساخته شده است. (عکس: صحنهای از فیلم که در سال ۲۰۱۰ میلادی اکران شد)
آنطرف دیگر “خانه ژولیت” دری میلهای قرار دارد که هزاران قفل به نشانه عشق و پیوند ابدی بر آن بسته شده است.
چند قدم جلوتر بر روی دیواری با چند ده هزار دست نوشته و گرافیتی، عشاق دیگر جایی برای ابراز عشق بازیدکنندگان جدید از “خانه عشق” باقی نگذاشتهاند.
وارد حیاط خانه ژولیت که میشوید غیر از یک مغازه فروش اجناس یادگاری، نردهای که برآن هزاران قفل نصب شده و مجسمه ژولیت چیز دیگری وجود ندارد و فقط میتوان به بالا نگاه کرد که یک بالکن کوچک دیده میشود که گفته میشود ژولیت بر روی آن میایستاده و با رومئو راز و نیاز میکرده است.
همه خواهشها و تذکرهای شهرداری ورونا برای عدم یادگاری نویسی بر در و دیوار “خانه ژولیت” بی تاثیر بوده است. حالا قرار شده راه ورود به حیاط “خانه ژولیت” تغییر داده شود و مبلغ ۲ یورو و ۵۰ سنت نیز فقط برای دیدن حیاط خانه حق ورودی دریافت شود.
قبل از تصمیم به تغییر راه ورودی به “خانه ژولیت”، بازدیدکنندگان از این خانه باید ۶ یورو پرداخت میکردند که البته چیز زیادی برای دیدن در این خانه وجود ندارد.
تراژدی رومئو و ژولیت داستان دو عاشق ناکام است که در نهایت با مرگ این دو به پایان میرسد. این تراژدی در سال ۱۵۹۷ توسط ویلیام شکسپیر، نویسنده شهیر انگلیسی منتشر شد. این داستان قبلا به صورت شعر با نام “تاریخ باستانی رومئو و ژولیت” توسط “ارتور برووک” در سال ۱۵۶۲ و به صورت نثر و در سال ۱۵۹۱ توسط “ویلیام پینتر” نوشتهشدند.
شکسپیر ازهردو اثر در نمایشنامه خود استفاده کردهاست.
در مورد خانه ژولیت باید گفت که شکسپیر هیچگاه به ورونا سفر نکرده است. اما شهرت جهانی اثر او باعث شد تا شهرداری شهر ورونا خانه خانواده دال کاپلو (Dal Kapello) را بهخاطر شباهت نام آنها با نام خانواده کاپولتی (Capuleti) در سال ۱۹۰۵ میلادی خریداری کند و با این اقدام یک “جاذبه گردشگری” متولد شود. (نمایی از شهر ورونا، میدان ویتوریو امانوئله)
در نسخه اصلی نمایشنامه شکسپیر صحنه “ژولیت بر روی بالکن” وجود ندارد و او در کنار یک پنجره ایستاده است. صحنه بالکن در ویراستاریهای بعدی در قرن ۱۸ به نمایشنامه افزوده شده است.
دلیل عدم وجود صحنه” ژولیت بر روی بالکن” در نسخه اصلی نمایشنامه این است که “بالکن” دستآورد آرشیتکتهای شهر ونیز بود که بعدها به مرور زمان به منازل شهر ورونا افزوده شد. (عکس: میدان مارکوس در ونیز)
“بالکن” حتی در آغاز با استقبال اهالی ورونا روبرو نشد، زیرا فضای رو به بیرون و شکستن “حریم خصوصی” و در “معرض دید” قرار داشتن برایشان ناخوشایند بود.
سالانه نزدیک به دو میلیون نفر از خانهای بازدید میکنند که نام “خانه عشق” بر آن نهاده شده و “اختراعی” بیش نیست.
عشق یک احساس انسانی است و انسان در طول تاریخ همواره تلاش کرده برایش “خانهای” بسازد و آن را با انواع و اقسام نمادها “زمینی” کند.