۱٫ چند نوع نوازش داریم؟
نوازش انواع مختلفی دارد که سه دسته از عمدهترین آنها شامل: ۱٫ نوازشهای کلامی مانند ابراز محبت و تشویق و تحسین کودک ۲٫ نوازشهای لمسی مانند بوسیدن، در آغوش گرفتن و لمس کردن کودک ۳٫ نوازشهایی از طریق زبان بدن مانند نگاههای محبتآمیز میشود.
۲٫ هر کودک چه مقدار به نوازش پدر و مادر خود احتیاج دارد؟
نوازش و محبت از لحاظ عاطفی روح و روان هر انسانی را میتواند به شدت تحت تاثیر خودش قرار دهد. وقتی صحبت از کودکان به میان میآید این تاثیر بسیار برجستهتر میشود چون رشد عاطفی و هوش هیجانی کودک را میتواند ارتقا دهد. اما در این مورد نمیتوان معیار عددی داد که هر کودک نیاز دارد روزانه x مرتبه بوسیده شود یا در آغوش گرفته شود.
معیارهای مربوط به عواطف و رشد روانی افراد معیارهایی نسبی هستند که در افراد و شرایط مختلف متفاوت هستند و بیشتر مواقع افراط یا کمبود آنها قابل تشخیص اســت و شما به صورت غریزی میتوانید آن را بسنجید.
۳٫ نوازش روی سلامت جسمی کودکان چه تاثیری میگذارد؟
طبق تحقیقات صورت گرفته مشخص شده اســت تاثیر نوازش علاوه بر روح و روان بر روی جسم کودک نیز قابل ملاحظه اســت. اهمیت این مساله تا جایی اســت که مواردی وجود دارد از کسانی که در کودکی نوازش دریافت نکردهاند و در بزرگسالی دچار خشکی در ناحیه نخاع شدهاند.
تحقیق دیگری نیز در مورد کودکان بیسرپرست انجام شده که در آن دو گروه از نوزادان مورد مطالعه قرار گرفتهاند؛ نوزادانی که بغل گرفته میشدند و حرفهای محبتآمیز میشنیدند از لحاظ تغذیه و رشد شرایطی به مراتب بهتر داشتند در مقایسه با گروه دیگری از نوزادان که موقع شیر خوردن پرستارانشان، شیشه شیر را به دست خود نوزاد میدادند و با آنها حرف نمیزدند. این دسته از کودکان آسیب پذیری بیشتری داشتند و حتی از نظر جسمی دچار مشکل میشدند. یعنی سیستم ایمنی آنها در مقابل بیماریها ضعیفتر بود.
۴٫ پدر و مادرها چگونه میتوانند به وسیله نوازش در رشد هوش هیجانی کودک موثر باشند؟
بسیاری از افراد در ارتباط عاطفی ضعیف هستند نمیتوانند ابراز احساسات کنند و عواطف خود را به زبان آورد. برای اینکه بچهها از نظر رشد هیجانی و عاطفی بتوانند بهتر رشد کنند، توجه بیشتر والدین به آنها مورد نیاز اســت. خیلی از پدر و مادرها اسباب بازی را جلوی بچهشان میگذارند و فکر میکنند همین که کودک با اسباببازیاش سرگرم باشد، برایش کافی اســت. اما اگر شما موقع بازی کودک همراهش باشید و وقتی که او با اسباببازی چیزی میسازد یا حرکت خلاقانهای انجام میدهد همان موقع او را با تشویق کلامی یا بوسه و بغل حمایت کنید، روی رشد هوش فرزند شما بسیار تاثیرگذار اســت.
۵٫ کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، چه ویژگیهایی دارند؟
هوش هیجانی کمتر به صورت موروثی منتقل میشود و بیشتر اکتسابی اســت. یعنی بچهها تحت تاثیر رفتار والدین، محیط اطراف، ارتباط با همسالان و… این مهارتها را کسب میکنند. یکی از محیطهایی که میتوان تفاوت کودکان را در میزان هوش هیجانی مشاهده کرد محیط مدرسه اســت که در آن بعضی از کودکان بسیار عاطفی و حمایت کننده هستند و نسبت به دوستانشان محبت ابراز میکنند و احساس همدلی با دیگر کودکان دارند و در تشخیص غم و ناراحتی دیگران نیز مهارت دارد. اما در مقابل برخی از کودکان دچار ضعف ابراز احساسات یا تشخیص حالات مختلف عاطفی دیگران هستند.
این مطلب چرا باید کودکتان را ببوسید؟ در سایت مفیدستان
وبسایت خلاقیت – محمدرضا محسنی: از من خواسته شده به این موضوع بپردازم که مسیر کارآفرینی چگونه اسـت و چه سختیهایی دارد و در واقع به تجربیاتی اشاره کنم که خودم در مسیر کارآفرینی با آنها روبهرو بودهام. نکتهای که در وهله اول خودنمایی میکند این اسـت که برای ورود هر فردی به بازار کار نمیتوان نسخه واحدی پیچید و گفت هر فردی باید از مسیری که من رفتهام یا دیگری پیموده اسـت، تبعیت کند. در عین حال باید این واقعیت را پذیرفت که الگوبرداری از کسانی که موفق شدهاند، میتواند در مسیر رسیدن به موفقیت بسیار موثر باشد.
الگوبرداری را هم اینگونه تعریف میکنم که اگر عملکردن به برخی نکات برای دیگری به خوبی جواب داده اسـت؛ پس اگر ما هم به این نکات به درستی عمل کنیم، در نهایت، جواب خوبی خواهیم گرفت. شاید خودم جزو کسانی بودهام که اعتقاد زیادی به مقوله الگوبرداری داشتهام.
مثلا زمانی که کتاب همسایه میلیونر نوشته دکتر توماس جی استنلی را خواندم، برایم برخی نکات آن جالب توجه آمد؛ از جمله اینکه این ثروتمندان چه مسیری را رفتهاند و چقدر طول کشیده اهدافشان به ثمر بنشیند و مهمتر اینکه چه سختیهایی را در این مسیر به جان خریدهاند. در مطالعات بعدیام حتی به این موضوع توجه کردم که اینان چگونه سخن میگویند.
این همان نکتهای بود که به خصوص آنتونی رابینز در کتاب توان بیپایان، بسیار به آن توجه کرده اسـت. رابینز در آن کتاب، الگوبرداری را حتی تا نوع نفسکشیدن هم پیش میبرد واین موضوع را به حیطه زبان بدن و نوع تصویرسازی از خود نیز میکشاند. در عین حال باید یادمان باشد که این الگوبرداری میتواند به صورت تیغی دولبه عمل کند و اگر هوشیاری خود را در انتخاب مواردی که برای ما در یک الگو جواب میدهند، به کار نبندیم، آن وقت شاید نتیجهای برعکس چیزی که میخواستهایم به دست آوریم.
رشد فقط در کارآفرینی نیست
بر اساس این دیدگاه معتقدم که شاید مسیر بعضیها برای رشد، مسیر استخدام باشد. چه کسی گفته اسـت که همه افراد یک جامعه میتوانند وارد تجارت شوند و کاروکسبی را برای خود راهاندازی کنند؟ خیلی از افراد طبیعتا لازم اسـت که مسیر استخدام را در پیش بگیرند.
ارزشآفرینی به جای کارآفرینی
در برابرِ چنین ذهنیتی، این دیدگاه را دنبال میکنم که آنچه برای جامعه امروز ما جواب میدهد، نه کارآفرینی، که ارزشآفرینیست. گاهی ممکن اسـت این ارزشآفرینی در قالب استخدام صورت گیرد و زمانی دیگر در حیطه خویشفرمایی و کارآفرینی بروز پیدا کند. ای کاش به جای کارآفرینی، موضوع ارزشآفرینی را دنبال کنیم و نیز این موضوع را پی بگیریم که هر کس در هر بخشی که حضور دارد چگونه اثرگذار باشد و چگونه به بهترین وجه ارزشی ارائه کند.
تور حمایتی
در بحث موفقیت در ارزشآفرینی یکی از مهمترین مسائلی که باید به آن توجه شود، گرفتن تور حمایتیست. این تور حمایتی اگر توانمندیهای خانواده ماست؛ پس چه بهتر که از آنها تور حمایتی بگیریم. در عین حال این تور حمایتی میتواند شامل عواملی نظیر دوستی موثر، تحصیلات یا بلدبودن تکنولوژی شود.
بر ماست که هر کدام از این عوامل را تبدیل به یک تور حمایتی برای موفقیت کنیم و البته پیش از آن باید بدانیم که قرار نیست این تورهای حمایتی، کار خاصی برای ما انجام دهند و صرفا قرار اسـت حمایتکننده ما باشند. در این بحث نیز همچنان این جمله میدرخشد که در حوزه موفقیت در کار، نباید روی قول هیچکس حساب کرد، اِلا خودمان. هرکدام از ما در طول زندگی کسانی را دیدهایم که پشتوانه حمایتی خوبی در خانواده داشتهاند یا از تحصیلات خوبی برخوردار بودهاند یا رانتی برای استخدام در مسیرشان قرار گرفته، اما موفق نشدهاند و بر عکس، کسانی هم بودهاند که هیچکدام از این عوامل را نداشتهاند و خیلی هم موفق شدهاند.
اینها را نوشتم تا به این نکته برسم که تور حمایتی جزو اصول لازم برای موفقیت نیست؛ ولی اگر ما از هر کدام از این تورهای حمایتی برخوردار باشیم، آن وقت میتوانیم به عنوان یک تسریعکننده در مسیر کامیابیمان از آنها استفاده کنیم. در تور حمایتی، ابتدا بررسی میکنیم تا متوجه شویم برای رسیدنمان به موفقیت به چه نوع حمایتها یا ادوات یا منابعی نیاز داریم. زمانی که من کارم را شروع کردم، نیازمند حمایت خانوادهام بودم.
حمایتهایی از این جنس که همسر، برادر و بقیه اعضای خانواده همدلی کنند و اجازه دهند در ابتدای کارم روزانه ۱۶ساعت کار کنم. اگر این حمایت از طرف آنها صورت نمیگرفت و اینگونه میشد که فقط منافع خودشان را در نظر میگرفتند، آن وقت اتفاقی که من برای موفقیت به آن نیاز داشتم، به وجود نمیآمد.
تور حمایتی خانواده جنبه دیگری هم دارد که با عنوان کمکهای مالی آنها مطرح میشود. من خودم خانوادهای نداشتهام که بتوانند در مسیر کاریام و در جهت رشد کارم به من کمک مالی کنند، ولی اگر شخصی خانوادهای دارد که میتواند برای بودجه ایجاد یک کاروکسب روی آنها حساب کند، لازم اسـت که از آنها حمایت لازم را در زمینه مالی دریافت کند. منتها نه حمایتی را که در آن خانواده تزریقکننده منابع مالی برای شروع یک کاروکسب یا اداره آن باشد.
این کمک میتواند در قالب یک سرمایهگذاری صورت گیرد که در ازای رشد کاروکسب نه تنها اصل سرمایه بازپس داده شود که مبلغی سود هم در مقابل رشد و رونق کاروکسب برای سرمایهگذاران (که اینجا خانواده هستند)، در نظر گرفته شود. در واقع تور حمایتی ما در اغلب موارد باید امری روشن باشد که هم حدود آن مشخص شود، هم تعهد و انگیزهای برای فعالیت بیشتر روی کاروکسب به وجود آورد.
این مطلب چرا باید بگوییم ارزش آفرینی؛ و نه کارآفرینی؟ در سایت مفیدستان
به گزارش جام جم، کربوهیدرات یکی از مهمترین سوختها برای بدن اسـت. خوردن غذا پیش از ورزش باعث میشود بدن دارای سوخت بیشتری باشد و جسم و روح نیز کمتر خسته شوند.
اگر میخواهید کمتر از یک ساعت ورزش کنید، یک میان وعده کوچک قبل از ورزش مصرف کنید، اما اگر بیشتر از یک ساعت ورزش میکنید، میان وعده باید دارای مقدار زیادی کربوهیدرات و مقدار کمی چربی باشد. مانند موز، ماست کمچرب، یک کاسه غلات صبحانه و شیر.
این مطلب قبل از ورزش، چه مقدار غذا باید خورد؟ در سایت مفیدستان