دانشمندان همیشه به عنوان متفکرین و نوابغ دوره خود شناخته میشدند اما زندگی شخصی آنها به عالی بودن فکرشان نمیرسیده است. شاید بتوان تاریخ را به قسمت تقسیم کرد که قسمت اول از قرن 1 شروع شده تا قرن 20 ادامه میابد و قسمت دوم قرن کنونی ما 21 است
زیرا تحولاتی که در طول این یک قرن در زندگی بشر و امکانات و ابزارهای وی صورت گرفت در هیج جای تاریخ نمونه مشابهی ندارد اگرچه نباید سهم دانشمندان حوزههای مختلف علوم را نادیده گرفت چراکه آنان با وقف زندگی خود در راه علم سبب شدند تا ما امروز زندگی آسودهتری نسبت به نیاکان خود داشته باشیم. در ادامه شرح مختصری از زندگی دیوانهوار 10 دانشمند بزرگ تاریخ را بیان خواهیم نمود.
از فرانسیس کریک به همراه جیمز دی واتسون بهعنوان یکی از بزرگترین کاشفان و محققان ساختار DNA یاد میشود تا جایی که به خاطر خدمات علمی و تحقیقات ارزشمندشان در سال 1962 لایق دریافت جایزه نوبل شدند و از آن پس نام خود را در تاریخ علوم زیست شناسی به ثبت رساندند.
یکی از ابهامات زندگی وی پایبندی او به اعتقاد عجیب و جالبش بود که همگان از کار وی در عجب بودند!
دکتر کریک هنگامیکه به همراه دوست و همراه خودش جیمز واتسون به ساختار DNA پی بردند طی گزارشی اعلام کردند که تمامی موجودات زنده دارای رشتههای DNA هستند که این رشتهها دو وظیفه مهم را به دوش میکشند یکی حمل اطلاعات ژنتیکی به نسلهای بعدی و دیگری تولید مولکولهای جدید DNA.
یکی از تفکرات جالب او این بود که قرن بیست و یکم قرن ارتباط زیستشناسی با مطالعات خودآگاهی خواهد بود. درنهایت شمع زندگی وی هنگامیکه به سرطان روده بزرگ مبتلا شده بود در سن 88 سالگی در یکی از بیمارستانهای کالیفرنیا خاموش شد.
شاید بتوان ویلیام باکلند را بهعنوان جوندهترین دانشمند تاریخ بشریت معرفی نمود! او برای غذا خوردن از هیچ موجودی باک نداشت و تقریبا هر موجود زندهای را میخورد. از کباب جوجه تیغی و یوزپلنگ گرفته تا شترمرغ، خوک و توله سگ و حتی ادرار خفاش!
هیچ منعی برای خوردن وجود نداشت و از تمام جنبندگان حیات خانه خویش برای تهیه غذا استفاده میکرد. او که همدوره چارلز داروین است بهعنوان اولین کاشف فسیل دایناسوری با نام Megalosaurus شناخته میشود.
وی یکی از برجستهترین فارغ التحصیلان و کشیشان دانشگاه آکسفورد در سال 1819 به شمار میرفت. او به دلیل داشتن ذائقه چشایی بسیار عجیب خود توانست در دسته عجیبترین دانشمندان تاریخ بشریت قرار گرفت و درنهایت در سال 1856 دار فانی را وداع گفت.
خوزه مانوئل رودریگز دلگادو یکی از دانشمندان و اساتید اسپانیایی تبار دانشگاه ییل بود که در رشته فیزیولوژی فعالیت میکرد. شهرت بیشتر او از جایی نشئت میگیرد که تصمیم گرفت تا مغز را با استفاده از امواج رادیویی و تحریکات الکتریکی کنترل کند.
بین سالهای 1950 تا 1960 اقدام به انجام آزمایشهایی بر روی مغز پستانداران کرد تا جایی که در مغز آنها چند الکترود قرار داد تا با استفاده از امواج رادیویی و الکتریکی بتواند حرکات و افکار پستانداران را کنترل نماید.
کمی بعد از این آزمایش ایمپلنتهای الکترودی را درون مغز یک گاو نر قرار داد و گاو را درون محوطهای بزرگ همراه با یک جانوری دیگر قرار داد. او توانست از طریق ریموت کنترلی که در دست داشت به الکترودهای درون مغز گاو پیام ارسال کند تا مانع آسیب رساندن گاو به موجود درون محوطه شود.
یکی از نکات منفی آزمایشهای وی که سبب شد مورد هجوم و حمله مردم قرار گیرد این بود که او دستگاه خود را بر روی 25 انسان نیز آزمایش کرد اما پس از مخالفهای بسیار شدید مردم دستگاه خود را در محلی امن پنهان کرد تا در آینده از آن به شکلی موجهتر بهره ببرد.
فیرس بدون شک یکی از معدود دانشمندانی بود که دیوانهوار به دنبال اثبات نظریههای علمی خود میگشت تا جایی که از جان خود نیز مضایقه نکرد.
او یکی از محققین برجسته دانشگاه پنسیلوانیا بود که اثبات طرح علمی خود دست به انجام آزمایشهای بسیار دردناک و رنجآوری زد.او بر این باور بود که تب زرد مسری نیست اما کمتر کسی به سخنان وی اهمیت میداد چراکه تا آن زمان عده کثیری بر اثر این بیماری جان باخته بودند و هر شخصی حتی نام این بیماری را از زبان کسی میشنید بهشدت از او دوری میکرد!
شاید باور کردن این موضوع کمی دشوار باشد اما او برای اثبات نظریه خود آرنج و بازوی خود را شکافت و استفراغ بیماران آلوده به تب زرد بر روی زخم خود ریخت.
چند روز گذشت اما هیچ آثاری از بیماری در بدن او یافت نشد. او که از کار خود اطمینان داشت پا را از این هم فراتر گذاشته و استفراغ افراد آلوده به بیماری تب زرد را درون چشمان خود ریخت سپس این مایع رنجآور را با آب مخلوط کرده و نوشید شاید باورکردنی نباشد
چراکه او استفراغ افراد آلوده را جوشاند و از بخار آن استشمام نمود و در پایان نیز خود را درون تشتی بزرگ که از خون، ادرار و بزاق افراد آلوده پر شده بود قرار داد تا به جهانیان ثابت کند که تب زرد غیرمسری است! او سرانجام توانست با کارهای دیوانهوار خود عقیده همگان را نسبت به این بیماری تغییر دهد چراکه با انجام کارهای یادشده هیچ نشانهای از بیماری در وی پدیدار نگشت.
سرجی یکی از دانشمندان به نام روسی بهعنوان یکی از پیشتازان جراحی باز قلب در دنیا معروف است اما هراس همگان از او به خاطر آزمایشهای وحشتناکی بود که بر روی حیوانات انجام میداد. اشتباه نکنید او نه بدن حیوانات را تکه تکه میکرد و نه آنها را مورد آزار و اذیتهای فیزیکی قرار میداد اتفاقا او اصلا دوست نداشت که حیوانی از بین برود.
در همین راستا او برای زنده نگه داشتن حیوانات پس از مرگشان دست به انجام آزمایشهایی هولناک زد. در اواخر سال 1930 او و گروهش مسئولیت آزمایشی را بر عهده گرفتند که در آن سر سگ بیچاره از بدن جدا میشد اما بدن او توسط دستگاه خونرسانی و تجهیزات تنفسی زنده نگه داشته میشد.
این پایان ماجرا نیست او در یکی از آزمایشات خود تمام خون بدن یک سگ تازی را از بدنش خارج نموده تا بعدا بتواند با تزریق خون به بدن سگی دیگر آن را زنده کند! این کار رنجآور او توسط دوربین در سال 1940 ضبط شده و در ارشیو ملی روسیه نگهداری میشود.
او یکی از مردان دوره رنسانس بود که مدرک دکتری پزشکی خود را اوایل قرن 16 از دانشگاه Ferrara کسب کرده بود. امروزه او را بهعنوان پدر سمشناسی مدرن یاد میکنند که در عین حال یک گیاهشناس و محقق پزشکی نیز بود.
او بر اساس تصورات ذهنی، خود را متقاعد کرده بود که میتواند یک آدمک زنده خلق کند! روش کار او نیز بدین گونه بوده که برای تحقق رویای خویش مایع منی انسانها را در محلی گرم نگهداری میکرده و پس از گذشت مدتی خون را از آن تغذیه میکرده است. او بر این باور بود که میتواند با این روش حوریانی زیبارو و آدمکهای چوبی زندهای را به وجود آورد.
داستان زندگی و کارهای جک پارسونز بیشتر به نمایشنامههای تخیلی هالیوودی شبیه است تا داستان زندگی واقعی این شخص.
نکته قابل توجه در مورد زندگی او این است که تمام رخدادهایی که برای جک پیشآمده و فراز و نشیبهای زندگی او توسط یکی از محققین موسسه فناوری کالیفرنیا مستند شده است. در اویل سال 1939 مردم جک را فردی بهشدت مذهبی و دینگرا میخواندند چراکه او مراسمهایی را برگزار میکرد که در آنها به ستایش و مدح معبودی در پرده اسرار میپرداخت.
پارسونز شبی بعد از برگزاری مراسمهای عجیب و غریب خود درحالیکه با مشاور ازدواج خود برهنه در کنار آتش افتاده بودند پیدا شدند که البته آنها نمرده بودند فقط دچار حالتی توهم و ناپایداری حواس شده بودند.
جک روزی با Ron Hubbard بنیانگذار فرقه ساینتولوژی آشنا شد که در نهایت تصمیم گرفتند تا از آن پس در جستجوی مادر دجال باشند! آنها معتقد بودند که برای پیشبرد هدف خود یکی از اعضای این تیم دو نفره که لزوما جک بود باید در حال استمنا بوده و رون هوبارد در حال تحقیق بر روی این موضوع باشد!
این دو همکار بهقدری در توهمات خود غرق بودند که خیال میکردند قادر به احضار روح و سخن گفتن با آنها هستند. درنهایت نیز جک پارسونز در یک انفجار کشته شد.
ممکن است شما نیز از داستانی دیوانهوارتر از جک پارسونز متحیر شوید. این داستان زیست شناس شوروی ایلیا ایوانف است که در سال 1924 با حمایت و بودجه دولت بلشویک راهی خارج از کشور شد تا بر روی موجودی عجیب الخلقه که ترکیبی از میمون و انسان بود کار کند.
در تابستان سال 1926 او تخمدان یک زن را به یک شامپانزه با نام نورا پیوند زد و سعی کرد تا با اسپرم انسانی شامپانزه را بارور کند. او در ماه نوامبر همان سال به آفریقا سفر کرد تا یک شامپانزه را به اسپرمهای انسانی تلقیح کند.
درنهایت که متوجه شد هیچیک از آزمایشهای وی موثر واقع نشدهاند دست به تغییر تاکتیک زد. او از پنج زن روسی درخواست کرد تا بهصورت داوطلبانه با شامپانزه لقاح انجام دهند! با این وجود قبل اینکه آزمایشهای وی تکمیل گردد تیمی متشکل از دانشمندان روسی به این نتیجه رسیدند که او را به محل دور از قزاقستان بفرستند و درنهایت او دو سال پس از ورود به قزاقستان درگذشت.
مانند خوزه دلگادو، جی هیت نیز سعی در دستکاری ذهن و کنترل آن داشت اما نه از روشی که دلگادو استفاده میکرد. افکار جی هیت بهشدت تحت شعاع لذتهای جنسی و هوس رانیها قرارگرفته بود تا جایی که در اواخر عمر حالت روحی و روانی ثابتی نداشت.
او درحالیکه مشغول به کار در دانشگاه نیو اورلان بود تصمیم گرفت تا کنترل مغز را توسط لولههای باریک الکترودی در دست بگیرد. او توانست با تزریق مادهای شیمیایی به نام استیل کولین در این لولههای الکترودی وجود و هیجان جنسی مجازی را برای مدت نیم ساعت در ذهن شخص القا کند. برخی معتقدند که او در پروژه غیرقانونی MK-ULTRA با سازمان CIA همکاری داشته است.
تسلا را یکی از مبتکرترین مخترعان تاریخ بشریت خواندهاند. او در انجمن پلی تکنیک اتریش کار میکرد اما هرگز موفق به فارغ التحصیل شدن از آن انجمن نشد! هوش و نبوغ سرشار وی ایدههایی فوق العاده در ذهن او ایجاد میکرد که همگان را به شگفت وا میداشت. برخی گفتهاند او بر روی دستگاهی کار میکرد که بتوان از طریق آن و با مهار کردن نیروی رعد و برق هواپیماها را واژگون کرد.
برخی از مطالعات وی نیز که سرانجام تکمیل شد پژوهش بر روی جریانهای الکتریکی AC و تحقیقات گسترده بر روی اشعه X بود که امروزه تاثیر این عوامل بر زندگی بشر بهخوبی قابل مشاهده است. همانطور که تسلا پا به سنین بالاتر میگذاشت دچار اختلال شدید وسواسی شد تا جایی که اختلال وسواس او در درجه 3 قرار گرفت و بهشدت از لمس موی انسان بیزار شد!
یکی از دلایل شهرت زیاد تسلا داستان رابطه او با موجودات فرازمینی است چراکه بسیاری از اشخاص بر این باورند که تسلا در زمان خود موفق به ایجاد ارتباط بین خود و موجودات فضایی شده است. جالب است بدانید که تسلا جای خالی معشوقه خود را با کبوتری زیبا پر کرد تا از عشق این موهبت الهی بیبهره نماند!
بین لوازم آرایشی سایه های چشم بیش از همه تنوع رنگ دارند؛ رنگ هایی فریبنده و زیبا که هرکسی را به خرید ترغیب می کند حتی اگر نداند این رنگ با پوست او هماهنگی دارد اما بهتر است دست نگه دارید؛ هر رنگی نمی تواند شما را زیبا کند؛ توصیه می کنیم به جای آنکه سراغ سایه های بزرگ با رنگ های بی شمار بروید و بیشتر خودتان را گیج کنید، از میان سایه های چهارتایی انتخاب کنید که در آنها رنگ های هماهنگ با هم در یک پالت جمع آوری شده اند، درنتیجه کار بسیار آسان تر می شود. در اینجا روش کار کردن با این سایه ها را برای تان آورده ایم تا خودتان حرفه ای ترین آرایش را روی چشم های تان پیاده کنید.
برای استفاده از سایه های چهارتایی روش دیگری هم وجود دارد؛ روشی که در آن آرایش چشم آنقدر ملایم است که هر کسی متوجه آن نخواهد شد ولی در عوض حالت چشم زیباتر می شود.
– روشن ترین رنگ سایه را روی پلک پخش کنید یعنی با یک برس مناسب از زیر ابرو تا خط مژه ها را رنگ بزنید.
– حالا با دومین رنگ روشن (رنگ ملایم) از خط مژه تا زیر استخوان ابرو (یعنی خط حدقه چشم) را رنگ بزنید. یادتان نرود گوشه ها و مرزهای کار را کمی پخش کنید تا جایی دو رنگ به نظر نرسد.
– حالا با استفاده از یک برس سایه کوچک دومین رنگ تیره را روی نیمه پایینی پلک بزنید یعنی از خط مژه شروع کنید و تا نیمه پلک ادامه دهید؛ یکنواخت کردن رنگ ها را فراموش نکنید.
– حالا با تیره ترین رنگ سایه روی خط مژه را رنگ دهید؛ یعنی با رنگ تیره خط چشم بکشید.
با چرخه رنگ آشنا شوید
احتمالا تا به حال دیده اید که برخی از آرایشگران برای آرایش چشم از چند رنگ مختلف استفاده کرده و به گونه ای این رنگ ها را با هم ترکیب می کنند که حالت چشم کاملا متفاوت می شود. این کار خیلی سخت نیست؛ اگر با چرخه رنگ آشنا باشید.
اصول اولیه چرخه رنگ را می توان در دو نکته کلی خلاصه کرد:
– رنگ هایی که در دو جهت مخالف هم قرار می گیرند، بیشترین تضاد را با هم دارند؛ وقتی این رنگ های متضاد در کنار هم قرار بگیرند، بیشترین اثربخشی را در چشم بیننده خواهند داشت و به شدت جلب توجه می کنند.
– رنگ هایی که در این چرخه به هم نزدیک هستند بهترین ترکیب رنگ را به وجود می آورند و در چشم بیننده تصویری آرام بخش و متعادل دیده می شود؛ درنتیجه آراستن چهره با چنین رنگ هایی می تواند دقت و مهارت آرایشگر را نشان دهد.
چطور از چند رنگ استفاده کنید
استفاده مجزا تنها از یک رنگ سایه نمی تواند جلوه چندانی به چشم ها ببخشد و بیشتر برای یک آرایش بسیار ساده روزانه مناسب است؛ بنابراین برای مهمانی ها و عروسی ها سراغ استفاده از چند رنگ بروید تا بتوانید زیبایی چشم ها را چندین برابر کنید.
در اینجا ما برای تان یک نوع سایه چهارتایی تقریبا رایج را انتخاب کرده ایم که رنگ های بسیار ملایمی دارد و می تواند برای هر رنگ پوستی مناسب باشد؛ علاوه بر اینها رنگ هایی هستند که چندان روی چشم جلب توجه نمی کنند و درنتیجه چهره مصنوعی یا بسیار آرایش کرده به نظر نخواهد رسید. البته لزومی ندارد شما حتما از همین رنگ ها استفاده کنید بلکه کافی است اصول کار را یاد بگیرد تا بعد باتوجه به سایه های چهارتایی که دارید زیباترین کار ممکن را روی چشم ها انجام دهید.
قانون سایه های چهارتایی
اگر می خواهید خودتان یک آرایش متعادل و زیبا روی چشم های تان داشته باشید، توصیه می کنیم سراغ سایه های چهارتایی بروید. اینگونه سایه ها از چهار رنگ متفاوت تشکیل شده اند که معمولا انتخاب و ترکیب این چهار رنگ قواعد خاصی دارد:
– یک رنگ بسیار آرام و کم رنگ که می توان از آن به عنوان پایه سایه، روی تمام پلک را پوشاند یا اینکه برای روشن کردن قسمت زیر ابرو و قسمت داخلی چشم از آن بهره گرفت.
– یک رنگ ملایم که می توان از آن برای نشان دادن بهتر حالت چشم بهره گرفت و از آن برای روی پلک استفاده کرد.
– یک رنگ متضاد که به نظر می آید چندان با دیگر رنگ های پالت سایه هماهنگی ندارد (البته بعضی سایه ها این رنگ متضاد را ندارند و تنها راه ایجاد حجم با این سایه ها استفاده با هم کمرنگ ترین و پررنگ ترین رنگ است).
– یک رنگ تیره که می توان از آن به عنوان خط چشم برای کنار مژه ها استفاده کرد تا آرایش عمق بیشتری پیدا کند؛ البته برای آرایش های دودی که چشم ها کاملا تیره می شوند، پلک را با این رنگ می پوشانند.
قدم به قدم حرفه ای شوید
برای سایه زدن حرفه ای و زیبا باید سه ویژگی مهم را در نظر بگیرید؛ یکی اینکه سایه باید حالت چشم را بهتر نشان دهد، دوم اینکه باید بعضی ایرادها را بپوشاند و سوم اینکه هماهنگی رنگ ها کاملا رعایت شود.
– شما باید با روشن ترین رنگ پالت تمام پلک بالا را بپوشانید. توصیه می کنیم برای این کار برسی به کار ببرید که با آن به راحتی رنگ را روی پوست پخش کنید.
– حالا با یک برس سایه کوچک تر دومین رنگ تیره ای که در سایه وجود دارد را انتخاب کنید و نیمه بیرونی پلک را رنگ بزنید. یادتان باشد جهت انتهایی سایه به سمت پایین متمایل می شود. سایه زدن در این قسمت باید با حرکات ضربه ای کوتاه و بسیار ملایم انجام شود تا بتوان رنگ را به سمت نیمه پلک سوق داد. حواس تان باشد مناطق مرزی را کاملا محو کنید یعنی دور کار را آرام پخش کنید تا در یک قسمت کار دورنگ نباشد.
– برای انجام این مرحله باید حسابی دقت کنید، چراکه تکنیکی ترین قسمت کار است و نیاز به زمان دارد. با یک برس سایه بسیار ظریف تیره ترین رنگ پالت را به شکل یک 7 ملایم برگشته روی نیمه بیرونی پلک بزنید. یادتان باشد که نباید روی مرحله دو را کامل بپوشانید.
– حالا نوبت رنگ ملایمی است که هنوز از آن استفاده نکرده اید؛ از این آرایش برای بهتر نشان دادن حالت چشم استفاده می کنیم. کافی است با یک برس کوچک سایه، رنگ ملایم (دومین رنگ روشن) را زیر استخوان ابرو و جایی که حدقه چشم تمام می شود، بزنید. در اینجا یکی دیگر از هدف های شما این است که رنگ ها را یکنواخت کنید تا مرز میان آنها در نگاه اول به چشم نیاید.
چطور برس سایه را به دست بگیرید
سایه هایی که به رنگ تیره هستند چشم را کوچک تر و سایه هایی که روشن هستند چشم را درشت تر نشان می دهند. هنگام سایه زدن باید به این نکته توجه داشت که معمولا از سه رنگی که با هم همخوانی دارند استفاده شود. یادتان باشد هنگام آرایش باید نور کافی باشد. برای سایه زدن با یک دست برس را محکم گرفته و با دست دیگر کمی چشم را بکشید. سر را به عقب خم کنید تا تناسب رنگ روی پلک ایجاد شود.
خودروها امکانات بسیاری دارند , هر شرکتی امکانات خاصی برای خودروهای خود تعبیه میکند اما برخی امکانات هستند که باید در هر خودرویی باشد . آپشن های پرطرفدار مثل سیستم ناوبری یا سقف شیشه ای بازشو و یا روکش های فلزی و چوبی داشبورد و سیستم های سرگرمی می توانند بسیار جذاب باشند.
اما آیا آپشن ها مهم تری هم وجود دارند؟ امروزه خرید خودرویی جدید بدون یکی از این آپشن ها دردناک است. چه خودروی ارزان قیمت و یا خودروی لوکس و شناخته شده ای باشد. البته وقتی در ایران باشید، باید امکانات ایمنی یا سپر خودرو را هم یکی از آپشنها بدانید.
و این لوازمی که در ادامه می آید، در نظر سازندگان داخلی، لوازمی بدردنخور می باشند که باید پول آن ها را گرفت اما از روی خودرو حذف کرد! این فهرست پیشنهادی ماست. شاید شما آپشن های مهم تری را در ذهن داشته باشید.
1. آینه های تیره شونده
رانندگی در شب زمانی که نور چراغ خودروهای پشت سری به طور متناوب روی چشمان شما می تابد، می تواند تمرکزتان را برهم زده و باعث خطراتی شود. آینه های جدید به طور خودکار تیره می شوند تا بازتاب نور را به حداقل برسانند.
2. کروز کنترل
هنوز کروز کنترل به یک سیستم استاندارد و ضروری در تمام خودروها تبدیل نشده است و خودروهای زیادی را بدون آن خواهید یافت. تازه در بزرگراه های طولانی، نعمت آن را درک می کنید.
3. پروژکتور چراغ های جلو
ماشین های مدرن نیاز به چراغ های مدرن دارند. چراغ های هالوژن یا LED روزتاب روی بیشتر خودروهای امروزی به طور استاندارد نصب می شوند. شاید تا آینده نزدیک، نورافکن های لیزری هم داشته باشیم. اما یک پروژکتور خوب هم می تواند، وسعت دید شما را در شب به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد.
4. فضای کابین رنگی
فضای کسل آور و تاریک خودروهای قدیمی، با رنگ های مختلف و ایجاد کنتراست، شاد، اسپرت و جذاب می شوند. امروزه اکثر تولیدکنندگان، تریم های مختلفی را پیشنهاد می کنند که در میان آن ها می توانید گزینه های دو یا چند رنگ را برای تنوع بیشتر انتخاب کنید.
5. صندلی های گرم شونده
در صبح یک روز زمستانی، وقتی روی نشیمن گاه گرم خودروی خود مستقر شدید، قدر این آپشن را خواهید دانست. حتی مدل هایی با خنک کننده داخلی برای تابستان و یا گرم کن فرمان نیز قابل سفارش اند.
6. اتصال به گوشی های هوشمند
وقتی یک خودروی آپشن دار سوار می شوید یعنی حداقل یک گوشی هوشمند نیز دارید. بگذارید موسیقی از گوشی شما روی باندهای خودرو پخش شود. یا اطلاعات مختلف را با نرم افزارهای موبایل بین گوشی و خودرو مبادله کنید.
7. روکش چرم
یک انتخاب بسیار قدیمی اما موجه، روکش چرمی برای صندلی هاست. زیبایی، راحتی، لوکس بودن و آسانی تمیز کردن آن همیشه جذابیت دارند.
8. سیستم دستیار پارک
از خودرو پیاده شوید و بگذارید خودش پارک دوبل کند یا در فضای پارکینگ جابجا شود. بعضی از خودروها نیز هنوز نیاز به این دارند که درون آن ها نشسته باشید. آن ها فرمان می دهند اما شما گاز و ترمز را در اختیار دارید.
9. گیربکس دوکلاچه
این یکی از جذاب ترین انتخاب ها برای عاشقان رانندگی است. یک گیربکس خوب اتوماتیک که می تواند مصرف سوخت بهینه ای هم داشته باشد. لذت تعویض دنده دستی با اهرم های روی فرمان را هم فراموش نکنید.
10. رانندگی خودکار
خوب برای سفارش این یکی، کمی زود است. البته در حال حاضر خودروهایی چون مرسدس بنز کلاس اس جدید از این سیستم بهره می برند.
در آینده هر جا که خسته شدید، فرمان را رها کنید و کمی چرت بزنید. شاید هنگامی که بیدار شدید، در مقصد باشید! البته در حال حاضر کارهایی مثل رهاکردن فرمان و چرت زدن مساویست با فاجعه ای غیرقابل جبران …