هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

هفت صبح

گلچین اخبار و اطلاعات روز

با شغلی که از آن بدتان می آید هم کنار بیایید

با شغلی که از آن بدتان می آید هم کنار بیایید 

اگر شغلی دارید که به آن هیچ علاقه ای ندارید و فقط و فقط به خاطر حقوق دارید آنرا تحمل میکنید ما برای شما پیشنهادهایی داریم. در دنیای ماشینی امروز، رضایت شغلی یکی از مؤلفه‌های مهم و مؤثر سلامت روان محسوب می‌شود و بدون تردید یادگیری اصولی که بتواند به ایجاد یا افزایش رضایت شغلی در ما منجر شود، به طریق اولی خواهد توانست سلامت روان ما را نیز ارتقا بخشد…

 

آقای هنری، مسوول روابط عمومی یک بوتیک در منهتن است، با سه همکار و دو رییس. بوتیکی که او در آن کار می‌کند وابسته به شرکت بزرگی است که روزگاری به خاطر برنده شدن جایزه‌های مکرر و داشتن مشتری‌های زیاد مشهور بود اما امروز آقای هنری در روز با بیشتر از پنج مشتری سر و کله نمی‌زند و صاحبان هم فکر نمی‌کنند دیگر به آن روزها برگردند چون شرکتشان نمی‌تواند به روزهای اوج خود باز گردد.

 

همین مساله باعث شده که کارمندانی چون آقای هنری کم‌کم به سرنوشت مترجمان حق التحریر دچار شوند: پرداخت‌های دیر به دیر و سر انجام اخراج. هنری می‌گوید: «شرایط من مثل یک کشتی در حال غرق شدن است. احساس می‌کنم پارانویا دارم.

 

به وضوح می‌بینم که از تعداد افراد کارآمد کم شده و صاحبان مغازه‌ها هم دیگر نبوغ تجاری گذشته را ندارند. من سعی می‌کنم از این گرداب فرار کنم.»

 

اما او نمی‌تواند. مدت یک سال است که او دنبال کاری خارج از حیطه روابط عمومی می‌‌رود اما در سه ماه گذشته حتی یک مورد هم پیدا نکرده است. تمام زمینه‌هایی که هنری مایل است در آنها کار کند، دچار بحران اقتصادی‌اند و هیچ یک نیروی جدید استخدام نمی‌کنند.

 

هنری حتی در شرکت فعلی خود هم امنیت شغلی ندارد و آنجا هم همه چیز روز به روز بدتر می‌شود. البته او تنها کسی نیست که از این موضوع رنج می‌برد.

 

مطابق آماری که سایت «کریربیلدر» در سال ۲۰۰۹ ارایه داده ۳۰ درصد کارمندان از شغل خود ناراضی هستند اما به توجه به بحران جهانی کنونی، این ۳۰ درصد هم آرزو می‌کنند شغلی فعلی‌شان را از دست ندهند چون می‌ترسند نتوانند کار دیگری پیدا کنند.

 

خانم کلی انترن ۲۲ ساله، یکی از همین افراد است. حقوق او کمتر از حداقل دستمزد است و بیمه درمانی هم ندارد اما با وجود اینکه از کارش ناراضی است می‌گوید که ترس او را سر جایش نگه می‌دارد: «بعد از گذشتن سه ماه از فارغ التحصیل شدنم خیلی دنبال کار گشتم و بالاخره موفق شدم این یکی را پیدا کنم.

 

ابتدا قصد داشتم تا پایان سال گذشته اینجا بمانم اما نمی‌توانم این شغل را رها کنم. معلوم نیست بتوانم شغل دیگری پیدا کنم.» البته ترس از پیدا نکردن شغل دیگر، تنها دلیلی نیست که کسانی را که از شغل‌شان متنفرند سرجایشان می‌نشاند. دلیل دیگر ترس از دست دادن مزایاست.

 

● چه کنیم؟

اگر به خاطر شرایط اقتصادی می‌ترسید شغل خود را رها کنید و دنبال شغل تازه باشید، می‌توانید به ۱۰ روش زیر که از سوی کارشناسان توصیه شده عمل کنید. این روش‌ها شغل‌تان را قابل تحمل می‌کند تا زمانی که فرصت شغلی دیگری بیابید.

 

۱) واقع‌گرا باشید:

بسیاری از کارشناسان توصیه می‌کنند شغل‌تان را رها نکنید، مگر اینکه توانسته باشید کار دیگری دست و پا کنید. شما خوش شانس‌اید که شغلی دارید حتی اگر از آن بیزارید اما این کارشناسان در عین حال معتقدند نباید فکر کنید که شانس پیدا کردن شغل دیگر را به هیچ وجه ندارید. اگر دنبال کار دیگر نباشید، مسلما موقعیت شغلی جدید پیدا نمی‌کنید.

 

۲) دیدگاه‌تان را عوض کنید:

احتمالا فکر می‌کنید در موقعیتی هستید که از جایگاه واقعی شما فاصله دارد. بهتر است طور دیگری فکر کنید: شغلی که هم‌اکنون دارید مانع نیست بلکه سکوی پرش شماست. اگر باور کنید که شغل شما به زندگی شما ارزش می‌دهد، به تلاش خود خواهید افزود.

 

شغل شما، اجاره خانه‌تان را پرداخت می‌کند. از مزایای آن استفاده می‌کنید. به شما این فرصت را می‌دهد که با افراد جدید آشنا شوید و استعدادهای شما را شکوفا می‌کند.

 

۳) موقعیت‌های پنهان را کشف کنید:

در حیطه همین شغلی که دارید، حتما کاری هست که دوست دارید انجامش دهید و واقعا هم خوب انجامش می‌دهید. آن را پیدا کنید. با موفقیت انجامش دهید و مطمئن شوید این کاری است که شما بهتر از هر کس دیگر می‌توانید انجامش دهید. این تضمین‌کننده ارزش افزوده شماست.

 

۴) خوبی‌های شغل‌تان را پیدا کنید:

وقتی از شغل‌تان ناراضی هستید، همیشه به قسمت‌های نفرت‌انگیز کارتان فکر می‌کنید. اشتباه است. حتما بخش‌هایی از کارتان را دوست دارید. روی آن قسمت‌ها تمرکز کنید.

 

مثلا به همکاری که دوستش دارید، فکر کنید یا جلسات، ماموریت‌ها و کارگاه‌های آموزشی که از وقت صرف کردن در آنها لذت می‌برید. بهتر است در روز وقت بیشتری برای اموری که به آن علاقه دارید، صرف کنید.

 

۵) چیزهایی که دوست ندارید، بررسی کنید:

وقتی از شغلتان راضی نیستید، مهم‌ترین کار این است که دلیل این ناراضی بودن چیست. با این کار دقیقا می‌فهمید از چه چیزی رنج می‌برید و این تحمل شرایط را برایتان آسان‌تر می‌کند. با این کار می‌فهمید چه چیزهایی را نباید در شغل آینده‌تان تکرار کنید.

 

۶) روی مسایل مورد علاقه‌تان تمرکز کنید، مثلا فیش حقوقی‌تان:

در هر فلاکتی موقعیت خوبی هم وجود دارد و اگر آن را نبینید، احتمالا در شغل آینده‌تان هم به بن‌بست می‌رسید. کارهایی که از انجام دادن‌شان لذت می‌برید، لیست کنید و سعی کنید از این کارها بیشتر انجام دهید. حتما چیزهایی هستند که خوشتان می‌آید یا خوشتان می‌آمده، وگرنه از ابتدا این شغل را قبول نمی‌کردید.

 

۷) روی استعدادهایتان سرمایه‌گذاری کنید:

به مدارس شبانه بروید. عشقتان را دنبال کنید. به سرگرمی‌هایتان برسید. با پرورش استعدادهایتان و قوی‌تر کردن خود، کاری ‌کنید که پول قادر به انجام آن نیست.

 

۸) افرادی که مثل خودتان هستند، پیدا کنید:

شما تنها کسی نیستید که از شغلتان متنفرید و اولین کسی هم نیستید که می‌خواهید از این موقعیت نجات پیدا کنید. می‌توانید با همکاران قدیمی‌تان که هم اکنون شغل دیگری دارند شبکه تشکیل دهید.

 

۹) دنیای خود را نو کنید:

بسیاری از کارمندان می‌خواهند کارشان را عوض کنند چون احساس می‌کنند دیگر پویا نیستند و می‌خواهند در محیطی دیگر این مساله را حل کنند. یادگرفتن کارهای جدید و بالا بردن توانمندی‌ها، آشنا شدن با آدم‌های جدید و ایجاد رقابت راه‌هایی هستند که ذهن‌تان را مشغول می‌کنند تا به نفرت از شغل‌تان فکر نکنید.

 

۱۰) داوطلب شوید:

دنبال موقعیت‌هایی باشید که می‌توانید داوطلبانه در آن مشغول شوید. مثلا ماموریتی که به نیروی کمکی احتیاج دارد یا کمیته‌ای که می‌خواهد توسعه یابد. برای چنین کارهایی داوطلب شوید و از انجام دادن کارهایی که دوست دارید، لذت ببرید حتی ممکن است از این راه شغل دیگری گیرتان بیاید.

 

 


ادامه مطلب ...

این عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریم

این عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریم 

درست رانندگی کردن و رعایت اخلاق درست در رانندگی کلید موفقیت آرامش در سطح شهر و جاده ها است.با رعایت نکاتی میتوانیم به این آرامش برسیم. 

این عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریمامروزه در اکثر جوامع بشری ثابت شده که با نگاه به رانندگی هر فرد میتوان به میزان سطح فرهنگ، تربیت، گذشت، شخصیت و آرامش آن فرد پی برد. اما وضعیت رانندگی در ایران میزان توسعه یافتگی ما ایرانیان را پیش از هر چیز به نمایش می گذارد.

 

در اتومبیل که می نشینیم گویی تنها پلیس و برگه جریمه است که می تواند تا حدودی ما را از تخلف بازدارد در غیر اینصورت همه ما بالقوه آماده ی تخلفات مختلف هستیم. اشتباه نشود من نمی گویم ما ایرانی ها بد رانندگی می کنیم. هرگز، خیلی هم دست به فرمان مان خوب است اما بعضی چیزها هستند که شاید در موقع رانندگی نادیده گرفته می شوند …

 

نمی فهمیم عصبانی هستیم یا می فهمیم و اهمیت نمی دهیم
این عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریمهمه ما این تجربه را داشته ایم که خودرویی از پشت نزدیک می شود و با سماجت به سپر عقب می چسبد. متقابلا بسیاری از ما هم چنین کرده ایم؛ سپر به سپر خودروی جلویی رفته ایم؛ از روی عصبانیت و لجبازی یا به خاطر عجله.

 

تحقیقات نشان می دهند رانندگان جوان که شور و هیجان بیشتری دارند و عملگرا هستند، بیشتر ممکن است با عصبانیت پشت فرمان بنشینند و آنچه جالب است که مجازات یا جریمه های ارتکاب به چنین خلافی این رانندگان هنجارشکن را اصلا نمی ترساند.

 

تصور اشتباه از ایمنی

رانندگی پس از یادگیری خیلی زود به عملی خودکار تبدیل می شود و بعد به مرور زمان می توانیم حرکات دیگر رانندگان را پیش بینی کنیم.

 

این توانایی ممکن است به این توهم منجر شود که می توانیم رانندگان دیگر را کنترل کنیم. یک خطای معمول در این حالت نحوه قضاوت در مورد سرعت رانندگی است: ما محاسبه می کنیم که رانندگی با سرعت بالا چقدر موجب صرفه جویی در وقت می شود، اما این را محاسبه نمی کنیم که عدم رعایت فاصله ایمن با خودروی جلویی چه خطراتی در پی دارد.

 

مسئله این است که محاسبه سود و زیان رانندگی با سرعت بالا پیچیده تر از اینها است و به این سادگی به ما الهام نمی شود.

 

فراموش می کنیم دیگران هم انسان هستنداین عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریموقتی کسی در پیاده رو ناگهان سر راهمان سبز می شود یا چرخ خریدش در یک فروشگاه ناگهان به چرخ خرید ما برخورد می کند، واکنش طبیعی یک عذرخواهی و عبور از ماجرا است.

 

اما در رانندگی چنین رفتاری معمولا به سرعت طرفین را خشمگین می کند و در برخی موارد به یک مسابقه عصبی رانندگی منجر می شود. پژوهشگران ثابت کرده اند که اغلب ما وقتی پشت فرمان می نشینیم فراموش می کنیم رانندگان و عابران هم مثل ما بشرند. آنها می گویند این نوع از دست رفتن کنترل اعصاب در برخی اوقات شبیه رفتار ما در فضای مجازی است.

 

برخورد عصبی با رانندگانی در “موقعیت ضعیف تر”این عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریمتناقض جالب آنجاست که اگرچه فراموش می کنیم بقیه رانندگان هم انسان هستند، باز هم بر اساس موقعیت اجتماعی عمل می کنیم. دهه ها بررسی نشان می دهد که بوق های عصبی ممتد، حرکت سپر به سپر و دیگر رفتارهایی از این دست بیشتر از سوی کسانی سر می زند که فکر می کنند به نسبت سایرین راننده بهتری هستند.

 

آنچه به خصوص عجیب به نظر می رسد این است که چنین قضاوت هایی خیلی ساده به نوع خودروی دیگران، بی هیچ شناختی از راننده آن ها، بستگی دارد. رانندگان خودروهای بزرگ معمولا خودروهای کوچک و رانندگان خودروهای نو رانندگان خودروهای کهنه را ناشی فرض می کنند. طبق نتایج بررسی ها رانندگان خودروهای گران قیمت معمولا با عابران پیاده رفتار بدتری دارند.

 

فکر می کنیم هرچه را در اطرافمان رخ می دهد می بینیم

آنچه حواس ما در یک آن درمی یابند بسیار بیشتر از توان پردازش مغز ما است، اما اغلب نمی پذیریم که به همین دلیل حجم عظیمی از اطلاعات را از دست می دهیم. این انکار هنگام رانندگی معمولا حس کاذبی از امنیت ایجاد می کند که بسیار خطرناک است.

 

روان شناسان آزمون های بسیاری برای اثبات این ناتوانی ارائه کرده اند. اگر باور ندارید که حواستان چطور ممکن است اشتباه کند، این آزمون ها را در اینترنت بیابید و انجام دهید. نتایج شما را شوکه خواهد کرد.

 

نسبت دادن خطای دیگران به توانایی شاناین عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریمبه طور کلی، ما انحراف از مسیر خودروی دیگر یا رفتارهای خطرناک دیگران هنگام رانندگی را کمتر به حساب موقعیت آنها می گذاریم. روان شناسان چنین عادتی را “خطای بنیادی توصیف” می نامند، به این معنی که ما خطای دیگران را فورا به حساب شخصیت یا توانایی آنها می گذاریم.

 

مثلا : عجب احمقی است! یا چقدر ناشی است! درحالی که همیشه برای خطای خود عذری داریم. مثلا : این جاده واقعا افتضاح است! یا خیلی دیرم شده.

 

اعتماد به نفس کاذب در مورد توانایی خودماناین عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریماگر فکر می کنید جدا راننده ماهری هستید، محاسبه تان احتمالا اشتباه است. ۸۰ تا ۹۰ درصد رانندگان فکر می کنند مهارتشان در رانندگی از میانگین جامعه بالاتر است. واقعیت اما آن است که هرچه این تصور نزد ما قوی تر باشد، احتمال خطا بودنش هم بیشتر است.

 

عکس این فرض هم صادق است: شاید آن قدرها هم که فکر می کنید راننده بدی نباشید، اما مزیت طرز فکر دوم دستکم این است که آهسته تر و محتاط تر می رانید.

 

وقتی تنها هستیم بدتر می رانیماین عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریموقتی در خودرو تنها هستیم و رانندگی می کنیم، احتمال اینکه بی ملاحظه، با عجله یا عصبی رانندگی کنیم بیشتر است. دلیل این تغییر رفتار به نسبت وقتی که کسی کنار دستمان نشسته هنوز کاملا مشخص نیست؛ شاید اصلا از این تغییر رفتار آگاه نیستیم یا برداشت دیگران از رفتارمان برای ما مهم است.

 

استفاده از هندزفری هنگام رانندگی خطری ندارداین عادت ها را در رانندگی باید کنار بگذاریمدر بسیاری از کشورها از جمله ایران استفاده از گوشی تلفن همراه هنگام رانندگی ممنوع است، اما در برخی مانند بریتانیا استفاده از هندزفری ممانعتی ندارد.

 

این مثال واضحی است از عقب ماندن قانون از علم: شواهد نشان می دهند خطر استفاده از هندزفری هنگام رانندگی کمتر از استفاده از گوشی نیست. مساله دست گرفتن گوشی نیست، بلکه از دست رفتن تمرکز بر رانندگی به دلیل متمرکز شدن بر موضوع مکالمه تلفنی است، حتی اگر هنگام صحبت دستمان به فرمان باشد و چشممان به جاده.

 

رانندگی کار ساده ای است

برخلاف آنچه به نظر می رسد رانندگی یکی از پیچیده ترین اعمال روزانه در زندگی ما است و رانندگی صحیح و ایمن به عوامل بسیاری چون مهندسی راه، مهندسی ترافیک، قوانین درست راهنمایی و رانندگی و کارکرد درست مغز پیچیده انسان است.

 

بنابراین اگر از این به بعد پشت فرمان بودید و حسی از خشم، سرخوردگی یا لجبازی بر شما غالب شد، یک بار هرآنچه را اینجا خواندید مرور کنید تا بفهمید به کدام یک دچار شده اید.

 

 


ادامه مطلب ...

حقیقت تلخی بنام طلاق والدین و کنار آمدن با آن

حقیقت تلخی بنام طلاق والدین و کنار آمدن با آن 

در صورت طلاق والدین ضربه بسیار بسیار بزرگی به فرزندان آنها وارد می آید و فرزندان باید شاهد از هم پاشیدن کانون خانواده باشند . برای خیلی‌ها طلاق والدین یک نقطه تحول در زندگی محسوب می‌شود، چه این طلاق سال‌ها پیش اتفاق افتاده باشد یا به‌ تازگی.

 

این روزها آمار طلاق رو به ازدیاد است، به همین علت این تجربه برای بچه‌های زیادی رخ می‌دهد. اما وقتی برای شما اتفاق بیفتد، ممکن است احساس تنهایی کنید و ندانید که چه اتفاقی در حال روی دادن است. ممکن است سخت به نظر برسد، اما کنار آمدن با آن ممکن است.

 

چرا والدینم از هم طلاق می‌گیرند؟
والدین به دلایل مختلفی از هم جدا می‌شوند. معمولاً زمانی طلاق اتفاق می‌افتد که زوج احساس کند بخاطر جنگ و جدال‌ها و عصبانیت‌ها دیگر قادر به زندگی کردن کنار هم نیستند یا عشقی که موقع آشنایی به یکدیگر داشتند تغییر کرده است.

 

طلاق می‌تواند به این دلیل هم باشد که یکی از والدین عاشق فردی دیگر می‌شود و گاهی‌اوقات هم به‌خاطر یک مشکل جدی مثل اعتیاد طلاق رخ می‌دهد.

 

کاملاً عادی است که نوجوانان احساس کنند که طلاق والدینشان تقصیر آنها بوده است اما این اصلاً درست نیست. بعضی از بچه‌ها خیلی دوست دارند که برای جلوگیری از این اتفاق کاری از دستشان برآید و خیلی‌ها هم افسوس می‌خورند که شاید اگر بیشتر در محیط خانواده همیاری می‌کردند، رفتار بهتری داشتند یا نمرات بهتری در مدرسه می‌گرفتند، این اتفاق روی نمی‌داد.

 

اما جدایی و طلاق در نتیجه مشکلات پدر و مادر با هم اتفاق می‌افتد و هیچ ارتباطی به فرزندان آنها ندارد. تصمیماتی که بزرگترها می‌گیرند مربوط به خودشان است.

 

اگر والدین شما در حال طلاق گرفتن هستند، ممکن است احساسات مختلفی را حس کنید. عواطفتان ممکن است مدام تغییر کند. ممکن است احساس عصبانیت، خستگی، ناراحتی و غم کنید. ممکن است از یکی از والدین جانبداری کنید یا یکی دیگر را بخاطر موقعیتی مقصر بدانید.

 

ممکن است احساس تنهایی، سرخوردگی، ترس، نگرانی و گناه کنید. همچنین ممکن است یبخاطر فشارها و تنش‌هایی که همیشه در خانه وجود داشت، یکدفعه احساس راحتی کنید. این احساسات کاملاً طبیعی هستند و حرف زدن درمورد آنها با یکی از دوستان، اعضای خانواده و یک بزرگتر قابل‌اعتماد واقعاً کمک‌حالتان خواهد بود.

 

طلاق والدینم چطور زندگی من را تغییر خواهد داد؟
برحسب اینکه چه اتفاقی در خانواده‌تان می‌افتد، لازم است که خودتان را با این تغییرات وفق دهید. این می‌تواند شامل اینها باشد: نقل‌مکان کردن، عوض کردن مدرسه، گذراندن وقت با هر دو والدینتان به صورت جداگانه و کنار آمدن با احساسات ناخوشایند والدینتان نسبت به هم.

 

والدینتان برای حق حضانت و نگهداری از شما به دادگاه خواهند رفت و شما با یکی از والدینتان زندگی خواهید کرد و گاهی پیش آن یکی می‌روید یا والدینتان به طور مساوی زمان با شما بودن را بین خود تقسیم می‌کنند.

 

بعضی از نوجوان‌ها محبور می‌شوند مدام بین پدر و مادرشان در آمد و شُد باشند و این مشکلاتی را چه از نظر اجتماعی و چه عملی برایشان پیش می‌آورد.

 

اما با گذشت زمان می‌توانید برنامه خوبی برای خود بریزید. معمولاً خاتمه یافتن ترتیب حضانت زمان می‌برد. این به شما زمان کافی می‌دهد تا با تغییرات جدید خود را وفق دهید و به خانواده این امکان را می‌دهد که تصمیم بگیرد چه تصمیمی بهتر است.

 

مسائل مالی والدینتان نیز تغییر خواهد کرد. آن طرفی که در طول ازدواج کار نمی‌کرده است، لازم است برای گذران زندگی خود کار پیدا کند. این مسئله هم فرد را دچار هیجان و هم استرس می‌کند. طلاق هزینه‌هایی نیز در بر دارد، از هزینه وکلاء گرفته تا هزینه جابجایی به یک خانه جدید.

 

شاید خانواده شما نتوانند همه چیزهایی که قبلاً در اختیار داشتید را برایتان فراهم کنند. این یکی از تغییرات دشواری است که معمولاً با طلاق همراه است. البته تغییرات خوبی هم ممکن است وجود داشته باشد اما اینکه چطور با تغییرات استرس‌زا کنار بیایید به موقعیت، شخصیت شما و شبکه حمایتی‌تان بستگی دارد.

 

والدین و نوجوانان برای راحت‌تر کردن طلاق چه می‌توانند بکنند
آرامش خود را حفظ کنید. کنار آمدن با طلاق وقتی والدین با هم راه بیایند بسیار راحت‌تر می‌شود. وقتی والدین با هم جنگ و دعوا می‌کنند، همه چیز برای نوجوان دشوارتر می‌شود.

 

شما تاثیری بر نحوه رفتار والدینتان در طلاق نخواهید داشت اما می‌توانید از آنها خواهش کنید که تمام سعی خود را برای خودداری از بر زبان آوردن کلام تلخ و غیرمحترمانه نسبت به هم به کار گیرند. مهم نیست که والدین تا چه میزان با هم مشکل داشته باشند، باید برای به حداقل رساندن استرس فرزندشان آرامش خود را حفظ کنند.

 

عادل باشید. اکثر نوجوانان می‌گویند که خیلی مهم است که والدین آنها را مجبور به جانبداری کردن از یک طرف نکنند. باید برای نزدیک‌تر کردن خود به یکی از والدینتان آزادی داشته باشید، بدون اینکه طرف دیگر با حسادت، عصبانیت و خشونت با این مسئله برخورد کند. ناعادلانه است که کسی احساس کند که جانبداری کردن از یکی از والدین بی‌وفایی نسبت به آن دیگری است.

 

وقتی کنار گذاشتن تلخی و عصبانیت برای والدین دشوار باشد یا اگر بخاطر تغییراتی که طلاق برایشان ایجاد کرده افسرده و ناراحت باشند، می‌توانند از یک مشاور رواشناس کمک بگیرند. این می‌تواند به آنها کمک کند راحت‌تر با درد ناشی از طلاق کنار بیایند و به دنبال شادی دوباره باشند و بار سنگین را از دوش فرزندانشان بردارند.

 

کودکان و نوجوانان هم می‌توانند از ملاقات با یک مشاور روانشناس فایده ببرند. متخصص به آنها کمک می‌کند بهتر با استرس ناشی از طلاق والدین خود کنار بیایند.

 

در تماس باشید. رفت و آمد بین دو خانه ممکن است سخت باشد، مخصوصاً اگر والدینتان دور از هم زندگی کنند. فکر خوبی است که با یکی از آنها که دور از شماست مدام در تماس باشید. حتی یک ایمیل زدن ساده می‌تواند نشان دهد که به او فکر می‌کنید و دلتنگش هستید. تلاش برای برقراری تماس وقتی دور هستید باعث می‌شود از حال و روز هم باخبر بمانید.

 

راه چاره پیدا کنید. احتمالاً دوست خواهید داشت که هر دو نفر آنها، هم پدر و هم مادرتان، در اتفاقات مهم مثل مسابقات، بازی‌ها و مراسم‌های خاص شرکت داشته باشند اما گاهی‌اوقات یکی از آنها از حضور یافتن در شرایطی که آن دیگری نیز هست، احساس خوبی ندارد.

 

اگر والدینتان بتوانند راهی برای کنار آمدن با چنین شرایطی پیدا کنند خیلی خوب خواهد بود مخصوصاً چون شما به حمایت هر دو آنها نیاز دارید. می‌توانید خودتان راه‌حلی برای این مشکل پیدا کنید و هر دو آنها را از آن باخبر کنید.

 

درمورد آینده حرف بزنید. نوجوانان زیادی که والدینشان از هم جدا شده‌اند نگران این هستند که برنامه‌هایی که برای آینده‌شان ریخته‌اند برهم بخورد. بعضی از آنها نگران این هستند که هزینه‌های طلاق به این معنی است که پول کمتری برای دانشگاه رفتن یا سایر مخارج آنها خواهد بود.

 

زمان خوبی پیدا کنید و با والدینتان درمورد این نگرانی‌های خود حرف بزنید. نگران این نباشید که با حرف‌هایتان استرس و فشار بیشتری به آنها وارد کنید. اینکه نگرانی‌هایتان را مطرح کنید خیلی بهتر از آن است که آنها را در دلتان نگه دارید و اجازه دهید که بینتان دشمنی و کینه ایجاد شود.

 

بیشتر مشکلات راه‌حل دارند و مشاوران می‌توانند به نوجوانان و والدین آنها برای پیدا کردن این راه‌حل‌ها کمک کنند.

 

توانایی‌هایتان را پیدا کنید. چطور با استرس برخورد می‌کنید؟ آیا عصبانی می‌شوید و آن را سر خواهر و برادرهایتان، دوستانتان و یا خودتان خالی می‌کنید؟ یا از آندسته هستید که همیشه دیگران را به خودتان مقدم می‌دانید؟ آیا همیشه از مشاجره دوری می‌کنید و فقط امیدوارید که مشکلات خودبه‌خود از بین بروند؟

 

یک اتفاق مهم مثل طلاق افراد را در شرایط سختی قرار می‌دهد اما به آنها کمک می‌کند که پی به توانایی‌های خود ببرند و مهارت‌های سازگاری جدیدی یاد بگیرند. مثلاً اگر یکی از والدینتان به آن دیگری بددهانی کند، چه باید بکنید؟ بعضی‌اوقات ساکت ماندن تا زمانیکه عصبانیت او فروکش کند و بعد صحبت کردن با آرامش درمورد موضوع، راه خوبی است.

 

باید به آنها بگویید که حق این را دارید که هر دو آنها را دوست داشته باشید و این به رفتاری که آنها با هم دارند ارتباطی ندارد.

 

اگر برای یافتن توانایی‌هایتان نیاز به کمک دارید—مثلاً کمک خاله یا عمه و یا مشاور مدرسه—حتماً کمک بگیرید. و اگر روبه‌رو شدن با والدینتان برایتان دشوار بود، می‌توانید برایشان نامه بنوسید.

 

زندگیتان را بکنید. گاهی‌اوقات در طول طلاق، والدین آنقدر درگیر تغییرات خود می‌شوند که انگار زندگی شما متوقف می‌شود. علاوه بر متمرکز بودن روی برنامه‌ها و آرزوهای خودتان، باید مطمئن شوید در فعالیت‌های سابقتان همچنان شرکت داشته باشید.

 

اگر اوضاع خانه برایتان چندان مساعد نبود، ببینید می‌توانید پیش یکی از دوستان یا اقوامتان بمانید تا اوضاع آرام‌تر شود. مراقب خودتان باشید، خوب غذا بخورید و ورزش کنید—هر دوی اینها استرستان را کم می‌کند.

 

بگذارید دیگران حمایتتان کنند. درمورد احساسات و واکنش هایتان به طلاق با فردی قابل‌اعتماد حرف بزنید. اگر ناراحت هستید، بگذارید دوستان و اعضای خانواده از شما حمایت کنند. این احساسات معمولاً گذرا هستند.

 

اگر اینطور نبودند و این احساس افسردگی و ناراحتی مدام با شما بود، یا اگر تمرکز کردن روی فعالیت‌های طبیعی زندگیتان برایتان سخت شده بود، با یک مشاور روانشناس صحبت کنید. والدین، مشاور مدرسه یا یک پزشک می‌توانند به شما برای پیدا کردن یک متخصص مشاور خوب کمک کنند.

 

به دنبال نقاط مثبت باشید. این دوران بالا و پایین‌های زیادی دارد اما نوجوانان می‌توانند با موفقیت با طلاق والدینشان و تغییراتی که ایجاد می‌کند کنار بیایند. حتی ممکن است نقاط مثبت زیادی هم در آن پیدا کنید. نوجوانان زیادی متوجه می‌شوند که والدینشان بعداز طلاق خوشبخت‌تر و شادتر از گذشته می‌شوند و راه‌های بهترین برای کنار آمدن و برقراری رابطه با والدینشان پیدا می‌کنند.

 

بعضی نوجوانان وقتی خواهر را برادر کوچکترشان نیاز به محبتو حمایت آنها دارد، عشق‌ورزیدن و محبت کردن را یاد می‌گیرند.

 

خواهر و برادرهایی که سن و سال نزدیک به هم دارند به هم نزدیک‌تر می‌شوند و با کمک هم با مشکلات ناشی از طلاق والدینشان کنار می‌آیند. کنار آمدن با طلاق کمک می‌کند قوی‌تر و بالغ‌تر شوید. بعضی‌ها مسولیت‌پذیرتر می‌شوند، مشکلات را بهتر حل می‌کنند، شنونده‌های بهتری می شوند و دوستان بهتری برای دیگران خواهند بود.

 

خیلی‌ها عقیده دارند که بعد از طلاق والدینشان مهارت‌های زیادی را برای زندگی کردن یاد گرفته‌اند که قبلاً هیچ از آن نمی‌دانستند.

 

فیلم‌های زیادی درمورد طلاق و نامادری و ناپدری ساخته شده است—که بعضی از آنها پایان خوش و بعضی پایان غم‌انگیز دارند. زندگی واقعی هم همینطور است. اما بیشتر نوجوانانی که والدینشان از هم جدا می‌شوند، یاد می‌گیرند که می‌توانند از پس مشکلات راه با موفقیت برآیند.

 

با گذشت زمان، اجازه دادن به دیگران برای حمایت از آنها و متمرکز شدن روی نقاط مثبت زندگی می‌توانید مشکلات را کمتر کنید.

 

 


ادامه مطلب ...